اندوه مشترک ما
به گزارش گلونی کاستلز در کتاب «شبکههای خشم و امید» با عنوان فرعی جنبشهای اجتماعی در عصر اینترنت از «خودارتباطی تودهای» نام میبرد و مینویسند: خودارتباطی تودهای مبتنی است بر شبکههای افقی ارتباط تعاملی که معمولا به دشواری توسط حکومتها و شرکتها قابل کنترل هستند.
کاربران گاه در این تعامل احساس قدرت میکنند و گاه احساس ضعف و ناامیدی.
آنچه پس از درگذشت زندهیاد مهرداد میناوند و زندهیاد علی انصاریان میبینیم، سرایت غم و غصه است که گاه به فریاد، گاه به اشک و گاه به سکوت منجر شده است.
اندوه مشترک ما
در این سرایت اندوه باید چه کنیم؟ برخی راه بیرون آمدن از این اندوه را جستن امید میدانند و برخی مفری برای عبور از اندوه متصور نیستند.
کاربران ایرانی در ماههای گذشته بارها اندوه را با هم بهاشتراک گذاشتهاند و در ارتباط افقی، با سرعت کم اینترنت و فیلترینگ، هر چه توانستهاند در گسترش برخی گزارهها کوشیدهاند.
لابد همین روزها آماری از هشتگها و واکنشها و محتوای تولید شده درباره مرگ علی انصاریان منتشر خواهد شد اما به نطر میرسد که این احساس اندوه چیزی فراتر از برخورد موشک به هواپیمای اوکراینی در خود داشت.
واکنشها به درگذشت مهرداد میناوند و علی انصاریان نشاندهنده همسو بودن نظرات اکثریت کاربران در برخی گزارههای طرح شده همچون خرید واکسن و یا تاثیر واکسیناسیون بر کاهش همهگیری کرونا داشت.
شاید چیزی که برخی را خسته، برخی را عصبی و برخی را خشمگین کرده است پاسخ به این پرسش مشترک است که خرسندی چیست و ما در کجای تاریخچه خوشبختی ایستادهایم.
پایان پیام
نویسنده: رضا ساکی