قاتل نخواهم ماند

قاتل نخواهم ماند

به گزارش گلونی سیده زینب منصوری ۱۷ ساله از مدرسه بنت‌الهدی صدر در پویش پیک زمین نوشت:

«سلامت می‌کنم جوابت می‌دهم که من خوبم اما از خوب بودنت چیزی نپرسم، گر گویی خوبم دانم که اغراق است.

بخدا رو سیاهم، سیاهی که می‌زیستد مابین سفیدان نازش خریده چه کنم که سیاهی‌ام ز شرمندگی‌ست.

حال دانم که باران مرهم زخم‌هایت نشد.

دانم که دیگر سرسبزی نصیب جانت نشد.

حال ای رفیق دانی خودکشی چیست؟

قاتل نخواهم ماند

خودکشی نقش و نگاری‌ست که بر قلب دلت حک شده است.

خودکشی سوختن جان تو و جان من است. خودکشی دیوانگی‌ست.

زمان جلو افتاده و من می‌مانم در پشت سرش با ایستگاه متروک و سروده‌ای می‌خوانم برای‌تان.

دیگر قاتل نخواهم بود دیگر قاتل نخواهم ماند به پاس بلندای محبتت.

به پاس سوختنت در آتش تا که من بفروشم تو را به غذایی مرگبار و بال‌های شکسته‌ات تا که من ببویم عطر خوش پرواز را یا همان زخمانت است که رهایی داد قصه را از دلم اینگونه یا زمانی که من از درد به خود نالیدم با تو بودم گله‌ای می‌کردم.

نیست میراثی بماند از من پس نشانم دادی که من جا بگذارم نقش و نگاری بر دلت.

پس بگو پروانه کیست؟ آتش کجاست؟

تو قلبی از دل ما در رخت درخت.

تو نماد نماینده یک انسانی تا که باشد در جشن و سرور با لباسی زرین یا که باشد در میان خفتگان خاک بی‌تاب و قرار با لباسی مشکین.

پس برای‌تان اینگونه بگویم که دیگر قاتل نخواهم ماند.»

ما مسئولیم

ما فقط یک زمین داریم. این جمله را بارها شنیده‌ایم.

همه ما نسبت به زمین – این تنها سرمایه مشترک – مسئولیم. اگر امروز کلمات را به خدمت می‌گیریم برای ثبت و یادآوری همین حقیقت محض است که جز حفظ زمین با همه توان‌مان چاره‌ای نداریم.

هر درختی که جان می‌گیرد، نفس‌های زمین تقویت می‌شود و ما برای روزگار پیش‌رو امید بیشتری خواهیم داشت.

زندگی بدون درختان شدنی نیست. مشارکت امروز و مسئولیت‌ اجتماعی ما نسبت به حفظ و احیای درختان موضوعی است که از همین امروز تا همیشه به آن محتاجیم.

ما در کنار هم کارهای مهمی خواهیم کرد که امتدادش به نسل‌های بعدی‌مان خواهد رسید.

پایان پیام

کد خبر : 219312 ساعت خبر : 6:50 ق.ظ

لینک کوتاه مطلب : https://golvani.ir/?p=219312
اشتراک در نظرات
اطلاع از
0 Comments
Inline Feedbacks
نمایش تمام نظرات