بستر داستانی بوتیمار بر‌خلاف هیاهویش کمدی نیست

بستر داستانی بوتیمار بر‌خلاف هیاهویش کمدی نیست

به گزارش گلونی سریال بوتیمار به کارگردانی علیرضا نجف زاده و تهیه کنندگی مهران مهام، یکی از گزینه‌های پخش در ایام نوروز ۱۴۰۰ بود، اما در نهایت سریال گاندو ۲ جایگزین آن در شبکه سوم سیما شد.

مرجانه گلچین و حمید لولایی بازیگران اصلی این مجموعه هستند. بوتیمار داستان یک کارمند با نام آقای گلابی را روایت می‌کند که قربانی کلاهبرداری شده است.

این سریال مانند نون خ ۳ با موضوع کرونا تولید شده‌ است.

بوتیمار یعنی چه؟

با تکیه به فرهنگ واژه‌های دهخدا، بوتیمار نام مرغی است که او را غم خورک نیز گویند، او پیوسته در کنار آب نشیند و از غم آنکه مبادا آب کم شود، با وجود تشنگی، آب نخورد.

البته این رفتار در ادبیات و افسانه‌‌هاست وگرنه این پرنده هم آب می‌خورد هم شکار می‌‌کند.

می‌توان گفت یکی از نقاط قوت این سریال انتخاب چنین نامی است که از خساست می‌گوید، خساست به سبب ترس، زیاده‌خواهی یا هر انگیزه دیگر. ویژگی و نام بوتیمار، مخاطب آگاه را یاد آن گفته آشنا می‌اندازد که؛ فلانی گلاب به رویتان دست به آب نمی‌رود تا گرسنه نشود.

هر چند خواستگاه این عبارت، فقر نیز می‌تواند باشد، اما در جامعه و فرهنگ عامه، بیشتر به مفهوم خساست نزدیک بوده و کنایه به آن است.

بستر داستانی بوتیمار

فیلمنامه

موضوع بوتیمار کمدی نیست و فیلمنامه‌نویس تا اینجا کمدی خاصی به جز معدود گفت‌‌وگوها، ارائه نداده است.

از دست کم حتی یک کمدی موقعیت نیز خبری نیست. به نظر می‌رسد نویسنده داستانش را به اجبار به کمدی سوق داده یا به وجود کمدین‌ها دلخوش کرده است.

تنها نکات خوب فیلمنامه، می‌توان به جاری بودن استفاده از ماسک و الکل در زندگی آدم‌ها و ساختار شخصیت همسر آقای گلابی اشاره کرد؛ مانند استفاده کم و بیش از ماسک، به صورت اصولی و کامل و برخی مواقع ناقص و با بینی بیرون از ماسک.

شوخی تعارف و برداشتن ماسک برای خانواده و بچه‌ها (کنایه و تداعی کننده تعارف و برداشتن شیرینی) در سکانس پایانی قسمت سوم خوب است، دست‌کم لبخند می‌آورد.

اما سکانس حضور آقای گلابی مقابل خانه فردی که پولش را خورده و حضور پلیس، تصنعی و میزان بازی زیاد و بسیار به ادا نزدیک است.

جسارتی ناقص در داستان

شجاعتی نیمه‌کاره و الکن با طرح موضوع ثبت نام خودرو و رشوه و البته بدون اشاره مستقیم به نام دو تولید کننده اصلی در کشور که همه از مافیا و بازار آن با خبریم.

کارگردانی

از آنجایی که موضوع بوتیمار تا اینجا نشانه‌ای از کمدی نداشته، به نظر می‌رسد کارگردان تنها با استفاده از بازیگرانی که، مخاطب، ایشان را کمدین می‌شناسد دل‌بسته است.

ایستایی و حرکت بازیگران (بخشی از تعریف میزانسن) شلخته و قاب بندی‌ها پریشان است.

کارگردان تا اینجا، یا کنترلی روی اندازه بازی‌ها نداشته یا روی خط سلیقه‌ خود رفتار کرده است. بازی‌ها نزدیک به ادا و بعضا غیر قابل باور حس می‌شود؛ برای نمونه غم و زاری آقای گلابی با بازی حمید لولایی چنین حسی را به بیننده منتقل می‌کند.

الا یا ایها‌ الحال، مخاطب مدت‌هاست، داستان خوب، که موقعیت و امکان کمدی داشته باشد را از تلویزیون ندیده و همچنان باید به تکرار آثاری چون بزنگاه عطاران (که بازپخش آن آغاز شده) یا بعد از سربال رادیواکتیو، بابد چشم‌مان به آمدن مجموعه‌ای تازه در پلتفرم‌ها سفید شود!

پایان پیام

نویسنده: نیما نعمتی زاده

کد خبر : 225969 ساعت خبر : 12:13 ب.ظ

لینک کوتاه مطلب : https://golvani.ir/?p=225969
اشتراک در نظرات
اطلاع از
0 Comments
Inline Feedbacks
نمایش تمام نظرات