رخ دیوانه و دیوانگی تا پای جان

رخ دیوانه و دیوانگی تا پای جان

به گزارش گلونی از جمله معدود فیلم‌های ایرانی دهه اخیر که توانسته‌ است به آسانی مخاطب را جذب روایت خود کند، فیلم رخ‌ دیوانه به کارگردانی ابوالحسن‌ داوودی و نویسندگی محمدرضا‌ گوهری است که، در سال ۱۳۹۳ نیز برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلم و سیمرغ بلورین بهترین فیلم از نگاه تماشاگران در سی و سومین دوره جشنواره فیلم فجر شد.

داستان رخ‌ دیوانه از یک قرار کافی‌شاپی که به واسطه فضای مجازی گذاشته شده‌ است شروع می‌شود و زمینه‌ای می‌شود برای آشنایی چند جوان با یکدیگر که در ابتدا تنها نقطه مشترک‌ آن‌ها بی‌پدر یا مادر بودنشان است!

این فیلم که محتوای اجتماعی جوان پسندی دارد به سبکی ماجراجویانه ساخته شده‌ است.

آشنایی این جوانان و ریسک‌پذیری یکی از آن‌ها برای رسیدن به مال و منال، سرآغازی می‌شود برای ورود به ماجرای اکشن فیلم یعنی شرطبندی برای دزدی از یک خانه سلطنتی که دقیقا از همین نقطه التهاب داستان آغاز می‌شود.

رخ دیوانه فیلمی پر بازیگر است که تک‌تک بازیگران جوان آن نیز در نقشی درست قرار گرفته‌اند.

از طناز‌ طباطبایی در نقش ماندانا گرفته تا صابر ابر (کاوه)، ساعد سهیلی (مسعود) و نازنین بیاتی در نقش غزل.

البته درخشش امیر‌جدیدی، بازیگری تازه‌کار در آن زمان که این فیلم از اولین کارهای او به حساب می‌آید و جایی است که به خوبی توانست قابلیت‌های خود را نشان دهد.

فیلمنامه این فیلم متنی سراسر تعلیق است که، به طور واضح نشان می‌دهد پشت آن ایده و فکر‌های درستی بوده‌ است.

از صحنه شرطبندی، گره‌افکنی به داستان شروع می‌شود و هرچه فیلم جلوتر می‌رود گره‌های بیشتری به داستان اضافه می‌شوند به طوری که در اواسط داستان مخاطب با گره‌کور بزرگی رو‌برو است که تمام ذهن او را به خود مشغول کرده‌ است.

از طرفی فیلمنامه رخ دیوانه فقط به دنبال تزریق هیجان از هر روشی به داستان نبوده‌است بلکه نویسنده نگاهی عمیق به جامعه و مشکلات جوانان آن دوران داشته‌ و سعی کرده‌است برای حصول این منظور برای هر شخصیت یک دغدغه فردی در نظر بگیرد.

مثلا ماندانا که دختری ثروتمند و معتاد است و بقیه به او به چشم یک بچه پولدار بی‌دغدغه نگاه می‌کنند، از جایی به بعد مشخص می‌شود که سنگین‌ترین ضربه را سال‌ها پیش به خاطر جنسیت خود و بی‌توجهی مادرش خورده‌ است و دردی عمیق و کتمان‌شده را از آن زمان با خود حمل می‌کند.

یا کاوه که بعد از فوت پدرش برادر بزرگتر او سهمش را از ثروت پدری بالا کشیده‌ است و او حالا با عقده تلافی در پیِ پس گرفتن ارث خود و عذاب دادن برادرش است.

همچنین قصه غزل (نامزد کاوه)، که با پدرش بر سر مهاجرت برای پیدا کردن مادرش که سال‌ها قبل از هم جدا شده‌اند مشکل دارد اما نمی‌داند مادری در کار نیست و پدر و مادرش فقط برای گرفتن اقامت او را به این دنیا آورده‌اند.

تک‌تک شخصیت‌ها داستانی مشخص دارند که هرکدام از آن‌ها قابلیت موضوعی برای یک فیلمنامه بلند به طور جداگانه دارد اما در این فیلم تمام این داستان‌ها مثل پایه‌هایی عمل کرده‌اند که موضوع اصلی داستان را به بالاترین درجه کیفیت محتوایی رسانده‌اند.

نکته‌ای که این اثر را در نظر مخاطب به شدت خاص و ویژه جلوه می‌دهد عدم‌ پیش‌بینی پایان داستان است و اینکه مخاطب تا لحظات پایانی گمان می‌کند تَه این داستان برای او مشخص است اما درست در دقایق پایانی، نویسنده چون شطرنج‌بازی حرفه‌ای رخ دیگر خود را رو می‌کند و مخاطب را با گیجی مطلق رها می‌سازد.

پایان پیام

نوینسده: هانیه شریعتی

کد خبر : 222640 ساعت خبر : 11:18 ق.ظ

لینک کوتاه مطلب : https://golvani.ir/?p=222640
اشتراک در نظرات
اطلاع از
0 Comments
Inline Feedbacks
نمایش تمام نظرات