نتیجه سهل انگاری و آتش گرفتن درختان
به گزارش گلونی یوسف ناظم در پویش پیک زمین نوشت:
«عنوان: نتیجه سهل انگاری
آخر هفتهای تابستانی بود. من همراه خانوادهام به باغ رفته بودم.
همه مشغول انجام کارها بودند که ناگهان بوی دود فضا را پر کرد.
همه مشغول پیدا کردن منبع دود شدند.
من متوجه شدم که دود از باغ همسایه میآید. دیگران را باخبر کردم.
پدرم و پسرعمویم با همسایه تماس گرفتند و او به سرعت خودش را رساند.
من و مادرم به طبقه بالا رفتیم تا ببینیم اوضاع از چه قرار است. مادرم تاسف میخورد.
من به درختان نگاه میکردم که چطور آتش شاخههایشان را میسوزاند.
احساس کردم جای درختی هستم که دارد میسوزد.
حرارت زیاد آتش را روی تنهام حس میکردم.
نتیجه سهل انگاری و آتش گرفتن درختان
دلم میخواست تکان بخورم و خودم را نجات دهم. شاخههای کوچکم در حال سوختن بود.
دلم میخواست کسی پیدا شود و آب روی شاخههایم بریزد.
درختان اطرافم در آتش بودند و آتش به نهال جوانی که تازه کاشته شده بود نزدیک میشد.
صدای فریاد کمک نهال به گوشم میرسید.
مادرم مرا از افکارم بیرون آورد و گفت: «خداروشکر صاحب باغ به موقع رسید و آتش دارد خاموش میشود.»
به نهال نگاه کردم. آتش به او نرسید. نفس راحتی کشیدم و…
سریع به طبقه پایین رفتم. پیش پدرم دویدم و از او پرسیدم علت آتشسوزی چه بوده.
او گفت: «بچهها توی کوچه آتشبازی میکردهاند. باد آتش را به باغ همسایه کشانده.»
من تمام بعدازظهر به این فکر میکردم که چقدر با سهلانگاری به زمین آسیب میزنیم.
تصمیم گرفتم بیشتر مراقب محیط زیست باشم.»
پایان پیام