تیلاپیای نیل تامین امنیت غذایی یا تهدید تنوع زیستی

تیلاپیای نیل تامین امنیت غذایی یا تهدید تنوع زیستی

به گزارش گلونی به مناسب روز جهانی تنوع زیستی و روز گونه‌های در خطر انقراض در تاریخ یکم خرداد ماه سال ۱۴۰۰ پیرو هماهنگی و مدیریت سرکار خانم شیما مفید، مدیریت صفحه اینستاگرامی «سفر با شیما» و میزبانی کارشناس محترم آقای دکتر کامران کشیری، پژوهشگر تنوع زیستی و مدرس پستانداران، گفت­‌وگویی زنده در این شبکه اجتماعی با میلاد خسروی، کارشناس ارشد بیوسیستماتیک جانوری و محقق ماهیان آب شیرین در خصوص گونه‌­های غیربومی و مهاجم که جز تهدیدات اصلی تنوع ­زیستی در سطح دنیا به حساب می‌آیند، با محوریت چالش­‌های طرح پرورش ماهی تیلاپیای نیل در ایران برگزار گردید.

تیلاپیای نیل تامین امنیت غذایی یا تهدید تنوع زیستی

در این گفت‌وگو، مسائلی چون ادعاهای سازمان شیلات کشور در خصوص تامین امنیت غذایی مردم از طریق طرح پرورش این گونه، اثرات مخرب این طرح و همچنین راهکارهای جایگزین این طرح مورد بررسی قرار گرفت.

در ادامه، خلاصه­‌ای از این گفت و گو را مطالعه می‌کنید.

در رابطه با گونه­‌های غیر بومی ما با واژه‌­های مختلف چه در زبان فارسی و چه در انگلیسی از جمله گونه غیر بومی، گونه بیگانه و گونه مهاجم روبه­‌رو هستیم، تعریف این واژه­‌ها چیست؟

گونه بیگانه، غیر بومی و یا معرفی شده (که در زبان انگلیسی نیز با واژه­‌هایی گوناگون از جمله Alien, exotic, non-native, non-indigenous and introduced تعریف می­‌شوند) در مجموع به گونه‌­ای (هر گونه از موجودات زنده از جمله گیاهان و جانوران) گفته شده که در یک منطقه به صورت طبیعی پراکندگی نداشته ولی توسط فعالیت­‌های انسان به طور عمد یا غیرعمد به آن منطقه وارد و یا معرفی می­‌شود.

گونه مهاجم (Invasive) به گونه غیربومی یا بیگانه گفته شده که در محیط معرفی شده، سازگار شده (با توجه به شرایطی مثل سازگاری با اقلیم و فراهم بودن مواد غذایی در آن محیط برای آن گونه) و توانایی تولیدمثل و تشکیل جمعیت پایدار را داشته و بنابراین این گونه برای رفع نیازات و احتیاجات خود با سایر گونه­‌های بومی آن منطقه وارد رقابت شده و عموماً به آن­ها آسیب زده و حتی بقای آن­ها را به شدت به خطر می‌اندازند.

معمولاً گونه بیگانه­‌ای به گونه مهاجم تبدیل می­‌شود که نسبت به شرایط مختلف محیطی از جمله دما مقاوم باشد، از طیف گسترده­‌ای از مواد غذایی تغذیه کرده و پتانسیل تولید مثلی بالایی داشته باشد.

قابل توجه است که مهاجم بودن یک گونه به معنی پرخاشگر بودن و داشتن رفتار تهاجمی نیست بلکه یک گونه مهاجم می­‌تواند یک گونه کاملاً آرام مثل ماهی کوچک جثه باشد اما به سبب عملکرد خود در محیط جدید و نبود عوامل کنترل کننده، مهاجم تلقی شود.

با توجه به نکاتی که گفته شده پس می­‌توان نتیجه گرفت که گونه مهاجم عاملی برای کاهش تنوع زیستی به حساب می­‌آید. حالا اهمیت تنوع زیستی در چیست؟ فرض کنیم یک ماهی مهاجم وارد یک تالاب شد و فرضاً ماهیان بومی دیگر را حذف کرد، مگر ماهی با ماهی فرق دارد؟

سیاره زمین که به عنوان یک محیط زنده در نظر گرفته می­‌شود، خدمات بسیار زیادی از جمله هوای قابل تنفس، آب قابل آشامیدن و مواد غذایی گوناگون برای موجودات زنده از جمله ما انسان­‌ها ارائه می­‌کند.

بنابراین بقا و زندگی ما به تداوم این خدمات بستگی دارد. به طور مثال یک اکوسیستم تالابی برای ما خدمات فراوان از جمله هوای مطبوع، آب جهت مصارف، گیاهان جهت تغذیه دام­‌ها و ماهی جهت تغذیه خود ما ارائه می­‌کند.

این خدمات اکوسیستمی توسط انواع موجودات زنده در یک محیط از طریق فرآیند تکامل و تحول آن­ها برای ما و سایر موجودات به وجود آمده است.

در واقع فرآیند تکامل که دانشمند برجسته یعنی چارلز داروین جهانیان را با آن آشنا ساخت، باعث ایجاد تنوعی از انواع موجودات زنده شد که این موجودات در ارتباط با محیط غیرزنده اطراف خود و ارتباط با سایر موجودات زنده باعث شکل­‌گیری جهان زنده با خدمات ارزشمند آن شد.

همچنین هرچقدر تنوع یک زیستگاه و اکوسیستم بیشتر باشد آن اکوسیستم پایدارتر است.

چون محوریت بحث ما ماهیان است و تاکید ما بر روی ماهی تیلاپیای نیل است، آیا سازمان شیلات کشور قبل از تیلاپیا ماهیان غیر بومی دیگری هم وارد یک زیستگاه کرده است یا این پدیده یک مسئله جدید است؟

بله در واقع سازمان شیلات سابقه معرفی گونه­‌های غیر بومی دیگر از جمله گونه معروف قزل­‌آلای رنگین­‌کمان را به کشور ما داشته است.

اما این ماهی در کشور ما به دلیل شرایط محدود کننده از جمله زیستگاه مناسب محدود هیچ­گاه به صورت مهاجم درنیامده است.

اما همین گونه در برخی نقاط دنیا مهاجم شده است. پس نوع گونه و شرایط منطقه­‌ای که آن گونه وارد آن می­‌شود بسیار حائز اهمیت است.

پس هر منطقه باید با توجه به شرایط خود آن برای یک گونه غیربومی مورد بررسی قرار گیرد تا مشخص شود آیا آن گونه پتانسیل مهاجم شدن را دارد یا خیر.

حال سوال اساسی ممکن است از سوی مردم این باشد که چرا تا این حد فعالین محیط زیست نسبت به گونه تیلاپیای نیل واکنش نشان داده‌­اند؟

در واقع می­‌توان گفت که یکی از عوامل تعیین کننده تهاجم یک گونه سابقه تهاجم آن گونه در کشورها و مناطق دیگر خصوصاً با شرایط اقلیمی مشابه با کشوری است که قصد وارد کردن آن گونه را دارد.

در کشور خودمان در استان خوزستان متاسفانه دو گونه دیگر تیلاپیا یعنی تیلاپیای زیلی و تیلاپیای آبی یا اورئوس (گونه­‌ای با خصوصیات زیستی بسیار مشابه به تیلاپیای نیل) معرفی شده و به صورت مهاجم درآمده­‌اند.

بررسی­‌ها نشان داده­‌اند از زمان ورود این دو گونه به اکوسیستم­‌های آبی خوزستان، بسیاری از گونه­‌های بومی از جمله گونه­‌های با ارزش اقتصادی مثل ماهی بنی کاهش و دو گونه مذکور تیلاپیا به صید اصلی تبدیل شده­‌اند.

در اصل خصوصیات ماهی تیلاپیای نیل که توسط سازمان شیلات به یک گونه با ارزش برای پرورش (تولید منبع پروتئین ارزان قیمت) در نظر گرفته شده خصوصیاتی است که این گونه را به عنوان یک گونه به شدت مهاجم معرفی می­‌کند (رجوع شود به اولین سوال و شرایط مهاجم شدن یک گونه غیر بومی).

پس آن‌طور که عنوان شد این واقعیت به چشم می‌­آید که یکی از اهداف عمدی برای وارد کردن یک گونه غیر بومی، مسائل و توجیهات اقتصادی مربوط به آن گونه است.

پس با این وجود که گفته شد تیلاپیای نیل یک گونه به شدت مهاجم است، توجیه تأمین امنیت غذایی از سوی سازمان شیلات و تشویق مردم به پرورش و مصرف تیلاپیای نیل در کشور تا چه اندازه صحیح است؟

ما در ابتدا باید برای راه­‌اندازی یک طرح و پروژه که ابعاد محیط‌زیستی نیز دارد شرایط منطقه­‌ای که در آن قصد این کار را داریم را بررسی کنیم (آمایش سرزمین).

آیا کشور ما با شرایط اقلیمی خود شرایط مورد نیاز برای پرورش تیلاپیا را دارد؟

باید گفت که سازمان شیلات با شعار تأمین امنیت غذایی و همکاری موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور و با توافق با سازمان حفاظت محیط زیست، ابتدا ماهی تیلاپیای نیل را در سال ۱۳۸۷ در مرکز تحقیقاتی ماهیان آب شور واقع در شهر بافق استان یزد وارد کرد.

در همین ابتدا یک نکته خیلی اساسی وجود دارد و آن این است که خود سازمان شیلات هم به نوعی به طور ضمنی پذیرفته که این گونه می‌تواند مشکل‌ساز باشد و بنابراین یک منطقه دور نسبت به خیلی از اکوسیستم­‌های آبی را برای راه‌­اندازی آزمایشی پرورش ماهی تیلاپیای نیل انتخاب کرده است.

در سال ۱۳۹۳ سازمان شیلات مجوز پرورش این ماهی را در ۴ استان مرکزی کشور یعنی یزد، قم، سمنان و خراسان جنوبی، از سازمان حفاظت محیط زیست اخذ کرد.

به نظر شما آیا کار صحیح است که ما در یک منطقه خشک، آب­‌های زیر زمینی که طی میلیون‌­ها سال در سفره­‌های آب زیر زمینی این مناطق ذخیره شده است را پمپاژ کرده و برای پرورش ماهی از آن استفاده کنیم؟

آیا با این حجم از محدودیت منابع آبی، پرورش ماهی تیلاپیای نیل هنوز برای ما صرفه اقتصادی به همراه خواهد داشت؟

به علاوه سازمان شیلات مدعی شده است که برای پرورش این ماهی سیستم بسته مثل آکواپونیک و یا بایوفلاک را در نظر گرفته است.

با وجود این که این سیستم‌­ها رد پای محیط زیستی کمی از لحاظ نداشتن پساب خروجی و عدم معرفی گونه‌­های غیر بومی به محیط­‌های طبیعی دارند، اما باید درنظر داشت راه‌اندازی این سیستم‌­ها نیاز به هزینه بالا (خصوصاً با درنظر گرفتن شرایط تحریم کشور) و آموزش پرسنل دارد که خود این امر هزینه اولیه پرورش تیلاپیای نیل را بالا خواهد برد.

همچنین لازم به ذکر است که، تجربه­‌های عملی برخی پرورش‌دهندگان خرد تیلاپیای نیل در استان یزد نشان داده که با وجود هزینه­‌کرد زیاد برای ساخت و نصب تجهیزات لازم جهت پرورش و حفر چاه، به دلیل کمبود منابع آبی و افزایش عمق چاه، ورودی آن دچار نشست شده و چاه آب از بین رفته و پرورش این گونه را با شکست مواجه کرده است.

پس با نگاه کلان به مصرف آب­‌های با ارزش زیرزمینی، افزایش پدیده­‌های چون فروچاله و نشست زمین در استان­‌های مرکزی کشور دور از انتظار نیست. با توجه به موارد گفت شده، به نظر شما آیا امنیت غذایی ادعا شده با نابودی منابع آبی قابل تأمین است؟

همچنین باید گفت که در گوشت تیلاپیای نیل نسبت امگا ۶ به امگا ۳ این ماهی بیشتر بوده و حتی مصرف این ماهی خصوصاً به مقدار زیاد و به طور مداوم از لحاظ بهداشت تغذیه­‌ای امری بسیار ناصحیح است.

پس با توجه به این گفته­‌ها، آیا شما به عنوان یک فعال محیط زیست، مخالف بحث توسعه در کشور هستید؟

آیا شما مخالف پیشرفت هستید؟ آیا حرفای خود را تحت تأثیر جاهای دیگر مطرح می‌­کنید و به عمد جنبه­‌های مثبت یک کار را در نظر نمی‌گیرید؟ آیا نگاه شما به محیط زیست یک بحث تشریفاتی است که صرفاً علاقه دارید حفظ شود یا خیر واقعا با منطق و دلیل دغدغه‌­مند هستید؟

بنده به عنوان یک فعال و طرفدار محیط زیست به هیچ‌وجه مخالف توسعه نبوده و نیستم.

اصولا اگر علمی که بنده و امثال من از آن بهره­‌مند هستند مدیون توسعه تکنولوژی است.

خود انسان به عنوان یک گونه هم احتیاجات و نیازهای خود را داشته که باید در جهت تأمین آن­ها حرکت کند.

اما یک روی دیگر مسئله این است که ما باید خود را به عنوان بخشی از سیاره زنده زمین در نظر بگیریم نه یک موجود در رأس هرم که حق مصرف و استفاده از هر چیزی را برای خود قائل است. در واقع سلامت خود ما به محیط اطراف ما بستگی دارد.

دنیای اطراف ما مملو از موجودات زنده‌­ای است که هنوز برای ما ناشناخته باقی مانده و ما می‌توانیم با حفاظت از تنوع زیستی و کشف حقایق مربوط به هر موجود زنده به پیشرفت و شکوفایی هرچه بهتر خود کمک کنیم.

اگر انسان امروزی خود را از انواع امکانات بهره­‌مند می‌بیند، در واقع مدیون منابعی است که سیاره زمین در اختیار او قرار داده است.

پس با این اوصاف عقل حکم می­‌کند که انسان جوری زندگی کند که در عین بهره‌­وری به فکر حفاظت و تجدید از این منابع هم باشد (اصل توسعه پایدار).

گونه‌­های مهاجم با از بین بردن تنوع زیستی ممکن است فرصت­‌ها و منابع بی‌شمار کشف نشده‌­ای را از دست ما خارج کند.

در برخی مواقع ما شاهد طرح این مسئله از موافقان پرورش تیلاپیای نیل هستیم که می‌­گویند کشورهای دیگر از جمله چین و ایالات متحده هم تیلاپیای نیل را پرورش می‌دهند پس چرا ما این کار را انجام ندهیم؟

در جواب باید گفت که آن کشورها زمانی اقدام به این کار کردند که هنوز علم و تجارب امروزی در خصوص تأثیرات مخرب گونه‌­های غیر بومی مهاجم وجود نداشت.

در یک سری ادعاهای دیگر مطرح می‌­شود که گونه غیربومی مثل تیلاپیای نیل می‌­تواند ذخیره ژنتیکی یک کشور باشد؟

باید در جواب این ادعا گفت که اگر یک گونه غیربومی ذخیره ژنتیکی یک کشور محسوب می­‌شود پس چرا سالانه میلیاردها دلار آمریکا هزینه صرف کنترل و حذف این گونه‌­ها در کشورهای مختلف می­‌شود؟

حتی باید گفت که غالباً مدیریت و کنترل یک گونه مهاجم راندمان ۱۰۰ درصدی نداشته و موفقیت کامل به همراه ندارد.

پس باید اگر گونه غیربومی برای وارد کردن به کشور در نظر گرفته می­‌شود ابتدا باید ارزیابی ریسک خاص کشور ما برای آن صورت بگیرد و بررسی شود گونه در نظر گرفته شده تا چه حد برای اکوسیستم‌­های کشور خطر آفرین است.

حال با وجود موارد مطرح شده از سوی شما، چطور می­‌توان در کشور آبزی‌­پروری و توسعه این فعالیت را در کنار حفاظت از محیط زیست و بدون آسیب زدن به آن در پیش گرفت؟

اتفاقاً باید عنوان کرد که در جلسات و مناظره‌­های بین مخالفان و موافقان پرورش تیلاپیای نیل در کشور همیشه این سوال از سوی مخالفان مطرح می‌­شود که در طول این چند دهه گذشته سازمان شیلات به جای سرمایه‌­گذاری بر روی گونه‌­های بومی کشور خودمان از جمله ماهیان به شدت ارزشمند خاویاری بومی دریای خزر، بیشتر پرورش و توسعه آبزی‌­پروری گونه‌های غیربومی (از جمله ماهی قزل­ آلای رنگین کمان که در طی سال­‌های اخیر برای پرورش این ماهی سازمان شیلات به سمت وابستگی و واردات تخم این ماهی و خروج ارز از کشور پیش رفته است) را در دستور کار داشته است؟

البته باید اذعان کرد که پرورش ماهیان خاویاری امری دیربازده است اما شکی در این نیست که اگر در طول همه این سال­‌ها بر روی پرورش این ماهیان تحقیق و تمرکز کافی و لازم انجام می­‌شد ما جز کشورهای در صدر صادرات خاویار (با توجه به تجارب گذشته کشور خودمان و سایر کشورهای پرورش دهنده خاویار) و سازمان شیلات در زمره درآمدزاترین ارگان­‌های کشور قرار می‌گرفت که حتی به بازیابی ذخایر این ماهیان در حوضه جنوبی دریای خزر کمک شایانی می­‌کرد.

همچنین نکته مهم دیگر بحث در نظر گرفتن ذائقه مردم برای مصرف یک گونه ماهی است.

به طور مثال ارزیابی­‌های میدانی در استان خوزستان نشان می‌­دهد که مردم تمایل چندانی برای مصرف دو گونه تیلاپیای مهاجم شده در این استان را نداشته و هنوز تقاضای بالایی برای مصرف ماهیان بومی (مثل ماهی بنی) وجود دارد که این امر فشار مضاعفی بر جمعیت­‌های این ماهیان وارد ساخته است.

همچنین سازمان شیلات با صدور مجوز برای انجام صید مخرب ترال توسط کشتی­‌های چینی در خلیج فارس و دریای عمان عملاً امنیت شغلی صیادان این مناطق را با خطر مواجه ساخته است.

پس آن‌طور که به نظر می­‌رسد، تأمین امنیت غذایی مردم ما در گرو حفاظت از منابع و گونه‌­های بومی کشور است.

در نهایت میلاد خسروی گلایه اصلی خود در بحث طرح پرورش تیلاپیای نیل و همچنین طرح‌­های محیط زیستی دیگر را متوجه سازمان حفاظت محیط زیست کشور ساخته و عنوان کرد که برخی مسئولین رده بالای این سازمان با مسئولیت حفاظت از اکوسیستم­‌های آبی از جمله تالاب‌ها، تیلاپیای نیل را گونه­‌ای اقتصادی و مفید مطرح ساخته‌­اند.

در صورتی که این افراد خود شاهد تهاجم تیلاپیای زیلی و اورئوس و وضع فعلی وخیم صیادی در استان خوزستان بوده‌­اند.

جای تأسف و تعجب است این افراد که خود با تعریف کردن پروژه­‌های بین‌المللی، ادعای حفاظت از اکوسیستم­‌های آبی را داشته و در حال صرف هزینه­‌های به نسبت بالا هستند، تا چه حد نگاه ناپایدار و به دور از مدیریت بر پایه اکوسیستم و بدون در نظر گرفتن منافع جوامع محلی از جمله صیادان را دارند.

در انتها ایشان از همه مردم علاقه‌­مند به محیط زیست و فعالان این حوزه خواست که با رعایت اصول صحیح و اخلاق و به دور از تعصب، به جای انفعال، در واکنش به این موارد مطالبه‌­گر باشند.

پایان پیام

کد خبر : 227173 ساعت خبر : 2:50 ب.ظ

لینک کوتاه مطلب : https://golvani.ir/?p=227173
اشتراک در نظرات
اطلاع از
1 دیدگاه
چیدمان
اولین نظرات آخرین نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام نظرات

بنام خدا. مطالب مطرح شده توسط ایشان بسیار پراکنده و پیرامون موضوعات مختلفی است که اظهار نظر پسرامپپ هر یک از آنها داشتن اطلاعات تخصصی را می طلبد.
اولین مورد در خصوص نسبت امگا ۳ به امگا ۶ است. ایا ایشان استاندارد اروپا و ژاپن در مورد نسبت این دو اسید چرب در مواد خوراکی را میداند؟ آیا ایشان نسبت آنها در مواد مغذی توصیه شده مثل گردو، پسته و دیگر مغزها را میداند؟
در خصوص استفاده از آبهای زیر زمینی، با توجه به اینکه از آبهای لب شور استفاده میشود یا از منابع آبی که هم اکنون برای کشاورزی و آبیاری باغات مورد استفاده اند، چقدر با سیاستهای حفظ ذخایر آبی، تعارض وجود دارد؟ البته این دو موضوع با تنوع زیستی ارتباط کمتری دارند.
در مورد ورود تیلاپیا به ایران. نکته لازم به توجه حضور این ماهی به صورت ناخواسته و از طریق عراق در استان خوزستان است. با توجه به اینکه این گونه هم اکنون و از سالها قبل به این استان وارد و مستقر شده است، نظر ایشان در مورد آن چیست؟ می شود آن را حذف کرد؟ می شود آن را در خوزستان پرورش داد؟