اجبار پرداخت شهریه در مدارس دولتی به روایت گلونی
اجبار پرداخت شهریه مدارس دولتی بدون مجوز از آموزش و پرورش
به گزارش گلونی مدارس دولتی بدون مجوز از آموزش و پرورش، اولیای دانش آموزان را مجبور به پرداخت شهریه میکنند.
هفدهم خرداد هزار و چهارصد است
برای ثبت نام دخترم به مدرسه زنگ میزنم که آیا حضور دارند یا خیر و مدارک لازم را بررسی میکنم. خانمی که خود را معاون مدرسه معرفی میکند مدارکی از قبیل پر کردن فرم مربوط، همراه داشتن کدپستی و شهریه هفتاد هزار تومانی را شرط ثبت نام اعلام میکند.
پیشتر از سوی یکی از مسئولین مدرسه در گروه واتساپ کلاس تاکید شده بود که به دلیل خراب بودن دستگاه پوز، اولیا، با پول نقد به مدرسه بیایند.
از معاون، خانم … میپرسم؛ مگر دریافت شهریه در مدارس دولتی ممنوع نیست؟ و پاسخ میدهد که با اداره آموزش و پرورش هماهنگ شده و در جریاناند، میتوانید از خودشان بپرسید!
پرداخت هفتاد هزار تومان برای من و اساسا برای عموم جامعه، به سبب کم ارزش شدن پول کشور و وجود تورم، مبلغ زیادی در این زمانه نیست اما به خانوادههایی میاندیشم که شرط پرداخت شهریه برای ثبت نام فرزند یا فرزندانشان دشوار است.
همین میشود که موضوع را رها نکرده و موکول میکنم به وقت مناسب برای پیگیری درست، منصفانه و منطقی.
هجدهم خرداد هزار چهارصد و فردای آن روز است
با آموزش و پرورش تماس گرفته و موضوع را پیگیری میکنم. یک خانم گوشی را برداشته و با رعایت احترام و ادب پاسخ میدهد.
موضوع را مطرح و مکالمهام با معاون مدرسه را تعریف میکنم. تعجب میکند و پاسخ میدهد که این کار غیر قانونی است و نام مدرسه را میخواهد.
در ادامه شرح میدهد که تنها برای بیمه دانشآموز، مدرسه مجاز به دریافت مبلغ حدود بیست و پنج هزار تومان است، هزینه خرید کتب درسی نیز، پیشتر توسط اولیا خریداری شده است.
میپرسم که امکان ملاقات با مسئول مربوط وجود دارد؟ و پاسخ میشنوم که آقای … بازرس شکایات و مسئول مورد نظر الان در اداره هستند.
همان تاریخ و روز
در همان تاریخ و پیش از رفتن به اداره آموزش و پرورش، یک بار دیگر به مدرسه زنگ میزنم. همان خانم معاون جواب میدهد و حرفهای روز قبل را با تاکید تکرار میکند و شرط ثبت نام دانشآموز را، پرداخت شهریه هفتاد هزار تومانی اعلام میکند.
وقتی میپرسم آیا رسید هم میدهید، جواب منفی میدهد. میگویم چرا رسید نمیدهید و میشنوم که مدیر مدرسه گفته است رسید ندهیم.
میگویم میخواهم با مدیر مدرسه حرف بزنم، پس از کمتر از یک دقیقه گوشی را به ایشان میدهد.
مدیر مدرسه وقتی متوجه میشود که تصمیم دارم در جایگاه یک خبرنگار موضوع را پیگیری کنم، پیشنهاد میدهد که اگر شما رسید بخواهید، همان کاغذ دستگاه پوز را بردارید، اکر کافی نیست، روی آن مهر مدرسه میزنیم.
تاکید میکنم که مکالمه ما با نیت وظیفه خبرنگاری و رسیدگی به یک موضوع غیر قانونی است.
شرح میدهد که دریافت این مبلغ اجباری نبوده و علاوه بر بیمه دانشآموز، برای کمک به مدرسه بوده است و از خانوادههایی که توانایی مالی ندارند، مبلغی گرفته نشده و ثبت نام انجام میشود و ادامه میدهند که این مبلغ به حساب مدرسه واریز شده و نبودن سرانهای که چند سال است از سوی آموزش و پرورش قطع شده را تا حدی جبران میکند. این پول نیز صرف اینترنت تدریس آنلاین، خرید اوراق امتحانی و خرابی دستگاه فتوکپی و اموری اینچنینی میشود.
تاکید معاون مدرسه را یادآوری میکنم و مدیر، انکار میکند!
اعلام میکنم که تصمیم دارم تا دقایقی دیگر اقای … ، مسئول مربوط را در آموزش و پرورش ببینم و نرمتر جواب داده و خداحافظی میکنیم.
چند دقیقه بعد در همان تاریخ
وارد اتاق مسئول مربوط شده و منتظر مینشینم. کارمند اتاق، من را شناخته و یادش میآید که با هم در اینباره تلفنی حرف زدهایم.
پیش از اینکه آقای … بیاید، تک و توک تلفنهایی به این بخش شده و مردم شکایات مشابه را به اطلاع میرسانند. در میان تماسها، موردی عجیب به گوشم میخورد؛
یک مدرسه با نام … هنگام ثبت نام، کارت بانک را از اولیا گرفته و نوبت به نوبت رمز چهار رقمی را پرسیده و نفری دویست هزار تومان به صورت اجباری و بدون اجازه برای ثبت نام برداشت کرده است.
به فکر فرو میروم که چه اوضاعی است! آقای… وارد اتاق انتظار شده و کارمند مربوط موضوع دویست هزار تومان را به ایشان میگوید.
آفای … نیز زیر لب میگوید این مدرسه … چرا دست از این کارش بر نداشه است و به همکارش با جدیت اشاره میکند که حتما پیگیری شود.
با آقای … درباره دلیل حضورم را میگویم و ایشان قول برخورد با مدرسه … را میدهد.
در ادامه شرح میدهد که آموزش و پرورش چند سالی است که به مدارس سرانه نمیدهد.
مدارس نیز برای دستگاههای فتوکپی، اوراق امتحانی و در شرایط کنونی آموزش آنلاین، برای اینترنت معلمین هزینه میکنند.
متاسفانه این مشکل ریشهای است اما هیچ یک از مدیران و مسئولین مدارس اجازه ندارند به صورت مشروط و اجباری برای ثبت نام دانشآموزان مبلغی دریافت کنند.
هنگام خروج از آموزش و پروش
صدای خانمی را میشنوم که به سمت من میآید، گویا حرفهایم با آقای … را شنیده است. خود را مدیر یکی از مدارس معرفی و درد دل میکند؛ شما فکر میکنید این مبالغ ناچیز توی جیب مدیر یا معاون میرود؟
خیر، همهاش به حساب مدرسه واریز و خرج کمبود و نیازهای آموزشی از قبیل اوراق امتحانی، تعمیر شیرآلات، دستگاههایی از قبیل فتوکپی و اینترنت میشود، تازه در پایان نیز کم میآوریم و بعضا از جیب خودمان خرج میکنیم.
من برای ایشان شرح میدهم که حضور امروزم در واحد بازرسی و شکایات آموزش و پرورش، به سبب معرفی متهم احتمالی نبوده و هدف بررسی یک سیستم معیوب است.
هر چند که به استناد گفته آموزش و پرورش، هیچکدام از مدیران و سایر همکارانشان اجازه ندارند شرط ثبت نام را پرداخت شهریه دانسته و به خانوادههای کم توان فشار وارد آورند، تخلفی که شوربختانه توسط مدرسه دخترم انجام شده و همچنان میشود.
پرداخت شهریه مدارس دولتی: نتیجه
مدیران مدارس، معاون و معلمین و همکارانشان بدون تردید شریفاند و هزینههای دریافتی را در راه بهبود سیستم معیوب آموزش کشور صرف میکنند، اما وجود اجبار و ثبت نام مشروط به ازای پرداخت شهربه با عنوان کمک مردمی رفتاری غیر اخلاقی و ناشایست است.
پایان پیام
کد خبر : 229993 ساعت خبر : 3:48 ب.ظ