کور شدن فرزند نادر و دگرگونی احوال پادشاه

کور شدن فرزند نادر و دگرگونی احوال پادشاه

به گزارش گلونی در زندگی همه انسان‌ها بزنگاه‌هایی وجود دارد که پس از گذر کردن از آن انسان دیگر نمی‌تواند به روزگار عادی گذشته بازگردد.

فرقی هم نمی‌کند که این انسان شهروندی عادی در قرن بیست و یکم باشد یا یکی از قدرتمندترین شاه‌های جهان اسلامی-ایرانی در قرن هجدهم. نادر شاه افشار فرمانروایی است که وقوع یک اتفاق یا بهتر بگوییم ارتکاب یک اشتباه توانست زندگانی او را زیر و رو کرده و او را برای همیشه متحول سازد.

نادر صاحب سه فرزند مذکر به نام‌های رضا قلی میرزا، نصرالله و امام قلی بود و از روزی که در جنگل‌های مازندران مورد سوقصد و تیراندازی قرار گرفت، اندیشه و دل خود را در گرو سوظنی گذاشت که می‌گفت فرزند ارشدش، رضاقلی میرزا سودای خودسری و استقلال دارد.

در این بین رضاقلی میرزا هم دست به اعمالی زد که گمان‌های پدر را تقویت می‌کرد؛ ضرب سکه به نام خود در دوران جنگ‌های نادر به هند، کشتن تهماسب صفوی و فرزندان او و برپایی سراپرده شاهی در هرات همه و همه به بدبینی‌های شاه افشار دامن می‌زدند و نادر که بوی فتنه می‌شنوید، دستور داد، گارد شخصی شاهزاده منحل شود و گمان‌های بد و نا‌به‌جا را تا به حدی ادامه داد که جگرگوشه فرزند خود، رضاقلی میرزا را نابینا کرد.

این اتفاق (کور شدن فرزند نادر) نقطه عطفی بود که نه تنها زندگی و روحیات نادر را یک شبه دگرگون کرد بلکه توانست در نا‌بسامانی‌های داخلی نیز نقش به‌سزایی ایفا کند و سال‌های پایانی عمر نادر را چون زهر تلخ سازد.

می‌گویند چون نادر چشمان نور چشم خود را کور کرد، گریه سر داد، به عجز افتاد و چون پشیمان شد پنجاه نفر از امرایی که هنگام واقعه حضور داشتند و شفاعت نکردند، به قتل رساند.

پس از این اتفاق نادر آرام و قرار خود را از دست داد و هر روز بیشتر از دیروز پریشان می‌شد تا به حدی که در سال‌های پایانی بلایایی بر مردم فروآورد که کافر نشنود و مسلمان نبیند.

پایان پیام

نویسنده: کیمیا قنبری

خرید از سایت‌های معتبر با کد تخفیف گلونی
کلیک کنید

کد خبر : 232973 ساعت خبر : 3:21 ب.ظ

لینک کوتاه مطلب : https://golvani.ir/?p=232973
اشتراک در نظرات
اطلاع از
0 Comments
Inline Feedbacks
نمایش تمام نظرات