فیلم سینمایی خورشید و نمایی از غروب آرزوهای کودکانه
فیلم سینمایی خورشید و نمایی از غروب آرزوهای کودکانه
به گزارش گلونی در سالهای اخیر شاهد وفور آثار سینمایی و تلویزیونی با موضوع و تمرکز بر زندگی کودکان کار بودهایم.
کودکانی که بیکیفیتی زندگیشان، از علل زیادی همچون بیسرپرستی، بدسرپرستی، وضعیت بد اقتصادی و هزاران هزار علت دیگر نشأت میگیرد اما در ادامه زندگی همه این کودکان به دریای مواج بیهویتی و بیآیندگی ختم میشود.
سینما وسیلهای برای سرگرمی مردم نبوده و نیست بلکه ماهیت اصلی آن انعکاس درد و زجرهایی است که انسانها در گوشه و کنار جامعه بدون حضور چشمان ناظری، به تنهایی تحمل میکنند و دم نمیزنند.
اما این افشاگری و نمایش حقیقی از بطن جامعه بدون اقدامی در جهت بهبود آن توسط مقامات و حتی خود مردم پشیزی نخواهد ارزید مگر به اندازه سرگرم شدن یکی دو ساعته مخاطبان آن.
در واقع مخاطب اصلی آثار هنری به ویژه سینما، تنها مردم به معنای عام نیستند بلکه در وهله اول قدمی بزرگ برای شناساندن معضلات اجتماعی به مسئولینی است که شاید از پشت میز تمام جامعه و تمام اقشار آن به چشمشان نیاید و پایین دستان، پشت بزرگی ابهت ثروتمندان محو شوند!
فیلم خورشید فیلمی به کارگردانی مجید مجیدی و نویسندگی او و نیما جاویدی است که در سال ۱۳۹۸ تولید شده است.
این فیلم برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلم و بهترین فیلمنامه در سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر شد و همچنین با انتخاب منتقدان هالیوود ریپورتر، در شمار بیست فیلم برتر دو جشنواره ونیز و تورنتو در سال ۲۰۲۰ قرار گرفت و به عنوان نماینده سینمای ایران در اسکار۲۰۲۱معرفی شد.
فیلم سینمایی خورشید
خورشید نمایی از زندگی چند کودک با زندگی آشفته است که با نقشهای از پیش تعیین شده در مدرسه کودکان کار مشغول به تحصیل میشوند و کمکم و با پیش رفتن داستان، خورشید زندگی هریک به نحوی با آمیختن به سرنوشت تحمیلیشان افول میکند.
فیلم با صحنه مهیج و تنشآمیز سرقت این کودکان از ماشینهای خارجی و چاشنی موسیقی رعبآور شروع میشود اما در صحنههای بعد تمام این اضطراب در خوشی آبتنی کردن در حوض پارک به یکباره فرو مینشیند. خوشی و خندههایی عمیق اما نامستمر که با پیدا شدن سر و کله نگهبان پارک، جای خود را به تعقیب و گریز دوباره میدهد.
گویی مجیدی با همین چند سکانس ابتدایی فیلمی کوتاه از زندگی این کودکان را به تصویر کشیده است که هیچوقت آسایش و آرامش با آنان دمخور نبوده و تنها ترس همراهِ وفادارِ همیشگیشان بوده است.
نقد فیلم سینمایی خورشید
خورشید مجید مجیدی سرشار از صحنههای عمیقی است که در ورای ظواهر آن حرفی برای گفتن دارد.
در سکانسی از فیلم میبینیم که درب مدرسه توسط نماینده صاحب ملک بر روی دانشآموزان قفل شده است و مدیر و معلم وقتی نمیتوانند با حرف زدن مدرسه را پس گیرند، به بچهها اذن بالا رفتن از دیوار مدرسه و تصرف آن را میدهند.
یا صحنه حمله با سر جواد عزتی (معلم مدرسه) به مسئولی که سر دختر افغان را تراشیده است، این دو صحنه در پی نشان دادن زیر پا گذاشتن اصولی است که مدیر و معلم در مدرسه یک عمر در پی آموزش آن بودهاند اما در نهایت روش موثر و کاربردی همان اعمال نابهنجار به نظر میرسد که دنیای خشن بیرون به کودکان کار یاده داده است.
مجیدی برای کاراکترهای این فیلم به دنبال کودکانی رفته است که در واقعیت نیز در سطح شهر و به تنهایی کار میکنند. روحالله زمانی بازیگر نقش اصلی فیلم، یکی از این کودکان کار مستعدی است که مجیدی توانسته او را از میان خشونت جامعه به سمت فضایی هنری چون سینما برای بروز استعداد پنهانش در بازیگری هدایت کند.
روحالله زمانی نیز توانست با این نقش، جایزه مارچلو ماسترویانی (جایزهای که به بازیگران نوظهور اهدا میشود) را در جشنواره ونیز سال قبل از آن خود کند.
خورشید اما با وجود تمام ویژگیهای منحصربهفرد خود کاستیهایی دارد که از آن جمله میتوان به حضور بازیگری توانمند همچون طناز طباطبایی در نقشی کوتاه و فاقد دیالوگ اشاره کرد که قبل از تماشای فیلم مخاطب را به دیدن فیلمی با ایفای نقش او سوق میدهد، اما در پایان کار چیزی جز حس فریبخوردگی از این بابت نخواهد داشت!
این فیلم را در فیلیمو تماشا کنید.
نقد سایر فیلمهای داخلی و خارجی را در این لینک بخوانید.
پایان پیام
نویسنده: هانیه شریعتی
خرید از سایتهای معتبر با کد تخفیف گلونی
کلیک کنید
کد خبر : 243207 ساعت خبر : 8:55 ب.ظ