آلبوم اسرار ازل با روایتی دیگر از خیام منتشر می‌شود

آلبوم اسرار ازل با روایتی دیگر از خیام منتشر می‌شود

به گزارش گلونی آلبوم اسرار ازل با آهنگسازی ساسان بازگیر، خوانندگی حسام‌الدین سراج و روایت محمود دولت آبادی تولید شده است.

در توضیحات آلبوم به قلم ساسان بازگیر می‌خوانیم: «ساسان بازگیر هستم. آهنگساز و نوازنده تار و سه تار، دکتری زبان و ادبیات انگلیسی و عضو هیات علمی دانشگاه آزاد علوم پزشکی تهران.

مدت ۲۷ سال است که به صورت جدی به موسیقی ایرانی پرداخته و بیش از پانزده آلبوم منتشر کرده‌ام؛ همچنین دو جلد کتاب برای تار و سه تار تالیف نموده‌ام.

در بسیاری از کشورها کنسرت داشتم و همچنان مشغول فعالیت هستم. در حوزه ادبیات نیز چهار جلد کتاب شعر (انگلیسی و فارسی) منتشر نموده‌ام و همینطور رمان جدیدی در دست چاپ دارم.

در حدود ۱۳ سال پیش ایده‌ای به ذهن بنده رسید که به عنوان رساله دکتری خود رباعیات حکیم عمر خیام را بررسی کنم. در این راستا با بسیاری از اهالی ادبیات و موسیقی از جمله دکتر محسن حجاریان، جناب هوشنگ ابتهاج، استاد محمدرضا لطفی، استاد عزیزم داریوش پیرنیاکان و…مشورت نموده و بازخوردهای خوبی از این بزرگواران دریافت کردم.

ولی متاسفانه به دلیل ذیق وقت و همچنین فشار دانشگاه مقصد (دانشگاه پونا) مجبور شدم موقتا این موضوع را رها کرده و برای دوره دکتری به کشور هندوستان برگردم. ولی در تمام این سال‌ها بی‌وقفه در مورد این موضوع تحقیق نموده و به نتایج بهتری رسیدم.

آلبوم «اسرار ازل» به خوانندگی هنرمند ارجمند جناب حسام الدین سراج ما حصل این تحقیقات است.

این آلبوم یک سه گانه است؛ که نگاهی کاملا فلسفی و ادبی به رباعیات خیام دارد. نگاه انسانی مستاصل و آشفته، که در جستجوی راز خلقت و سرانجام آن است.

موسیقی در این اثر به صورت نعل به نعل با رباعیات پیش می‌رود. مشخصه مهم این اثر، سوال و جواب عود و سنتور است.

عود به عنوان ساز اصلی و دانای کل و سنتور که نقش شک و تردید را دارد. این دو ساز را یک ارکستر بزرگ ایرانی همراهی می‌کند.

در این اثر از هیچ ساز غیر ایرانی استفاده نشده و هدف این بوده که خیام، به عنوان یکی از نمادهای اصلی علمی و ادبی ایران، با سازهای ایرانی و فضایی کاملا نمایشی مورد بررسی قرار گیرد.

بخش اول آلبوم اسرار ازل در مایه «همایون و شوشتری» آغاز می‌گردد. عود نقطه آغازین موسیقی این کار است که بسیار وهم انگیز و رمزآلود ایفای نقش می‌کند.

چینش رباعیات به گونه‌ای است که ابتدا با سوال‌های خیام از جهان هستی شروع می‌شود. نقطه آغازین این اثر صدای جاودانه استاد محمود دولت آبادی در سکوتی مطلق است. این سکوت همان تنهایی بشر و اندیشیدن به پیش از تولد و پس از مرگ است:

«از جمله رفتگانِ این راهِ دراز          باز آمده ای کو که به ما گوید راز؟

هان، بر سر این دوراهه از روی نیاز       چیزی نگذاری که نمی آیی باز!»

حضور بسیار تاثیرگذار استاد محمود دولت آبادی در روایتِ رباعیات، کار را بسیار شنیدنی و در عین حال خاص نموده است. انرژی و وقتی که ایشان صرف این کار نمودند ستودنی است.

نگاه خاص و ویژه استاد به مفاهیم و خوانش رباعیات رنگ و جلایی نو به این اثر بخشیده. موسیقی آغازین این آلبوم سرشار از سردرگمی و استیصال بشر است. در ادامه کار، خود خیام با تاسف، به سوال فلسفی‌اش پاسخ می‌دهد:

«افسوس که بی فایده فرسوده شدیم                       وز داسِ سپهرِ سرنگون سوده شدیم

دردا و ندامتا که تا چشم زدیم                           نابوده به کام خود، نابوده شدیم»

سپس در پاسخ به بشر که همیشه به دنبال سوال بنیادینش از خلقت بوده می گوید:

«اسرار ازل را نه تو دانی و نه من                      وین حرف نهفته نه تو خوانی و نه من

هست از پسِ پرده گفتگوی من و تو                   چون پرده برافتد نه تو مانی و نه من»

بخش نخست، شامل سردرگمی و جستجوی فراوان بشر برای پاسخ به پرسش‌هایش است.

در بخش دوم آلبوم اسرار ازل، خود خیام برای برون رفت از این یاس فلسفی راه کار ارائه می‌دهد. بر خلاف بخش اول که هم رباعیات و هم موسیقی سرشار از سر در گمی و یاس فلسفی هستند، موسیقی و رباعیات انتخاب شده در این بخش کاملا پرشور و انرژی است.

در این بخش موسیقی وارد «مایه راک» شده و رباعیات رنگ و بوی سرزندگی و شوق به زیستن را دارند:

«برخیز و مخور غمِ جهانِ گذران                   خوش باش و دمی به شادمانی گذران

در طبعِ جهان اگر وفایی بودی                    نوبت به تو خود نیامدی از دگران»

یا

«ای دوست بیا تا غم فردا نخوریم                  وین یکدمِ عمر را غنیمت شماریم

فردا که از این دیرِ کهن در گذریم                با هفت هزار سالگان سر به سریم»

همچنین

«خیام اگر زباده مستی خوش باش                  با لاله رخی اگر نشستی خوش باش

چون عاقبت کار جهان نیستی است               انگار که نیستی، چو هستی خوش باش»

در ادامه، موسیقی وارد دستگاه «راست پنجگاه» شده و حکمت و پند خیام شروع می‌شود؛ گویی خیام می‌خواهد صحه بر گفته‌هایش بگذارد و انسان را متقاعد کند که راهی جز پذیرفتن زندگی کوتاه و سپس مرگ، وجود ندارد.

هر چقدر پیدایش و سر انجام زندگی بشر برای خیام مجهول است در عوض در دو مورد یقین کامل دارد. نخست اینکه واقعی‌ترین حقیقت این است که ما اکنون هستیم و باید از این بودن بهره ببریم.

دوم، که بسیار دردناک است، بی‌شک مرگ به سراغ نوع بشر می‌آید چه پادشاه و چه گدا:

«در کارگه کوزه گری کردم رای                             بر پله چرخ دیدم استاد به پای

می کرد دلیر کوزه را دسته و سر                           از کله پادشاه و از دست گدای»

یا

«مرغی دیدم نشسته بر باره طوس                          در چنگ گرفته کله کیکاووس

با کله همی گفت که: افسوس افسوس                     کو بانگ جرسها و کجا ناله کووس»

در ادامه، و پس از آن همه یاس فلسفی و سپس شادمانی، خیام عصیان می‌کند؛ و بی‌پرده چرخ گردون را مورد نکوهش قرار می‌دهد.

موسیقی در این بخش بسیار پر شور و کوبنده است و از راست پنجگاه به «دستگاه شور» و اوج شور می‌رسد.

حضور پر رنگ سازهای کوبه‌ای این عصیان و خشم خیام از روزگار را چشمگیرتر می‌نماید:

«ای چرخ فلک خرابی از کینه توست                    بیدادگری پیشه دیرینه توست

ای چرخ اگر سینه تو بشکافند                           صد گوهر قیمتی که در سینه توست»

در بخش سوم، که بخش پایانی کار است، دوباره موسیقی به جای اول خود یعنی «همایون و شوشتری» بازمی‌گردد و همان فضای ابتدایی کار، البته با یاس فلسفی بیشتری جلوه‌گر می‌شود.

انسان سرگشته و مستاصلی که در ابتدا با شک و تردید در جستجوی یافتن پاسخی برای سوال‌های تلخش می‌گشت، حال با یقینی آمیخته با درد و حسرت به پایان بی‌سرانجامِ خودش می‌نگرد و دوباره در همان پیله تنهایی و خموشی فرو می‌رود:

«بنگر ز جهان چه طرف بربستم، هیچ                  وز حاصل عمر چیست در دستم، هیچ

شمعِ طربم ولی چو بنشستم، هیچ                       من جامِ جمم ولی چو بشکستم هیچ»

مُهرِ این همه تلخکامی بشر را خیام با یک رباعی پای کارنامه سربسته بشر می‌کوبد.

دوباره در سکوتی مرگبار صدای استاد دولت آبادی پایان کار بشر را به درد می‌نشیند:

«یکچند به کودکی به استاد شدیم                        یکچند ز استادی خود شاد شدیم

پایان سخن شنو که ما را چه رسید                   چون آب، برآمدیم و چون باد، شدیم»

نوشتن موسیقی این کار یک سال زمان برد و ضبط آن هم بیش از یک سال طول کشید.

شاید اگر موانع مالی و همچنین شرایط سخت کرونا نبود، کار زودتر به سرانجام می‌رسید. نداشتن اسپانسر، که این روزها دامن همه هنرها را گرفته، فشار فراوانی بر من آورد تا جاییکه گاهی مجبور به فروش برخی سازهایم شدم.

خوشبختانه حضور هنرمند گرامی و مهربان جناب حسام الدین سراج باعث دلگرمی بنده شد و بدون هیچ مشکلی با این بزرگوار کار پیش رفت.

حضور ادیب و نویسنده بزرگ کشورمان جناب استاد محمود دولت آبادی نیز انگیزه کار را دو چندان کرد و بی‌وقفه کار را دنبال کردم.

اکنون این کار، با تمام مشکلات و فراز و نشیب‌هایش، به اتمام رسیده و به زودی به صورت فیزیکی و مجازی در اختیار علاقه‌مندان قرار خواهد گرفت.

از آنجاییکه این اثر بیشتر جنبه فلسفی و ادبی و هم چنین نمایشی دارد، در صورت وجود اسپانسر، قطعا کار به صورت تئاتر بر روی صحنه خواهد رفت. بسیاری از دوستان و اهالی تئاتر نگاه مثبتی به نمایشی بودن  این اثر دارند و امیدوارم در آینده‌ای نزدیک این اتفاق مهم صورت گیرد.

دو پروژه جدید دیگر هم در دست اتمام دارم و امیدوارم تا دو ماه آینده در اختیار علاقه‌مندان قرار گیرند.

آلبوم «دستانِ مست» یادواره استادان محمدرضا شجریان و پرویز مشکاتیان.

این آلبوم در مایه «چهارگاه» و به یاد آلبوم «دستان» ساخته شده و خوانندگی این اثر را دوست دیرین و هنرمند توانا جناب علی خدایی به عهده دارند که انصافا یکی از درخشان‌ترین آوازهای‌شان را در این آلبوم ارائه دادند.

پروژه دیگر آلبوم «نقش خیال» است. این آلبوم روایتی عاشقانه از دو بیتی‌های بابا طاهر است.

خوانندگی این اثر را جناب مرتضی حسنی به عهده دارند و قطعا صدای خاص ایشان به زودی معرفی خواهد شد.

شایان ذکر است این آلبوم نیز مانند پروژه خیام به صورت روایی ساخته شده. راوی، خواننده و موسیقی، پا به پای هم قصه عاشقانه‌ای را از دل دو بیتی‌های بابا طاهر ارائه می‌دهند؛ که چینش داستان گونه دوبیتی‌ها جایگاه به سزایی در این روایت دارد».

سایر آلبوم‌های موسیقی را از این لینک دانلود کنید

پایان پیام

خرید از سایت‌های معتبر با کد تخفیف گلونی
کلیک کنید

کد خبر : 251203 ساعت خبر : 4:53 ب.ظ

لینک کوتاه مطلب : https://golvani.ir/?p=251203
اشتراک در نظرات
اطلاع از
5 Comments
چیدمان
اولین نظرات آخرین نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام نظرات

درود بر شما آقای دکتر بازگیر عزیز
بسیار مشتاق شنیدن آلبوم اسرار ازل هستیم. قطعا با هنرنمایی شما و صدای ماندگار استاد محمود دولت آبادی و آقای سراج، اثری ارزشمند و‌جاودانه خواهد ماند.
مانا باشید.

با سلام و درود به دوستان عزیزم در پایگاه خبری گلونی
از شما عزیزان ممنونم که زحمت خبررسانی را با این دقت و کیفیت انجام دادید.

قدردان شما
ساسان بازگیر

Last edited 2 سال پیش by ساسان بازگیر

سپاس از شما استاد گرامی

به شما استاد گرامی آقای دکتر بازگیر تبریک می گویم و امیدوارم در زمینه خلق هنر همیشه پویا و موفق باشید چرا که گفته اند زیبائی دنیا بسته به هنرهای زیبا است ؛ هــنر

مایه غرور و وسیله آرامش خاطر است .
پاینده باشید .

به شما آقا ساسان گرامی تبریک میگویم، پایه زحمات شما بر اساس فرهنگ غنی ایران زمین و خیام بزرگ مرد شعر، فلسفه، ریاضیات و نجوم و….. است. ملت ایران تشنه هویت ملی خود است که مورد یورش قرار گرفته است. وزن این افتخارات ایران زمین را میشود در مراکز علمی غرب دید، زیرا قدر زر را زرگر میشناسد . زحمات شما قابل تحسین و تقدیر است،. درود سپاس بر شما گرامی♥️