قسمت هشتم میدان سرخ؛ مرگ تدریجی یک رویا

قسمت هشتم میدان سرخ؛ مرگ تدریجی یک رویا

به گزارش گلونی در قسمت هشتم سریال میدان سرخ ما می‌بینیم که تورج هنوز دارد کت انتخاب می‌کند.

متوجه نمی‌شویم چرا یک کت خریدن این قدر باید طول بکشد؟ همه کت‌های مردانه یک شکل هستند، لباس عروس نیست که نتوانی از بین صدها مدل انتخاب کنی.

یک کت ساده است، نه دامن ماهی دارد، نه یقه دلبری و دکلته، یکی را انتخاب کن دیگر.

شاید اگر کمی فروشگاه را روشن‌تر می‌کردید، آن بنده خدا چشمش بهتر می‌دید و می‌توانست کتش را زودتر انتخاب کند.

دو قسمت بنده خدا رو نگه داشته‌اید تا یک کت انتخاب کند. تهیه‌کننده چقدر بابت تبلیغ فروشگاه پول گرفته که دو قسمت تورج را در آن حبس کردید؟

در نهایت تورج کتش را انتخاب می‌کند و تازه به فروشنده می‌گوید کراوات چی داری؟ احتمالا سه قسمت هم باید صبر کنیم تا کراواتش را انتخاب کند.

بالاخره تورج به جشن تولدش می‌رسد. تورج در جشن تولدش با پرسیدن «کادوی من کو؟» از همه، سعی می‌کند نمک را ریخت و پاش کند و نهایت شیرین زبانی خود را به رخ بیننده بکشاند.

متاسفانه باید بگوییم با تمام این نمک پاشی‌ها جشن تولدش شبیه به مراسم ختم بود تا جشن تولد.

در سکانسی از فیلم می‌بینیم که شیدا با یک دکتر صحبت می‌کند که به شدت طناز و بانمک است. او با گفتن جوک‌های پی در پی نفس بیننده را از شدت خنده بند می‌آورد.

ما فکر می‌کنیم کارگردان تلاش کرده تا با ظرافت هرچه تمام صحنه‌های طنزی را وارد سریال کند تا بیننده با دیدن این حجم از خشونت و هیجان، روحیه‌اش خراب نشود.

از همین جا خطاب به کارگردان می‌گوییم، خیلی تاثیر گذار بود، ممنون.

قسمت هشتم میدان سرخ

در سکانسی از فیلم می‌بینیم که پیروز می‌خواهد ماشین بخرد. مجددا می‌بینیم که کارگردان با ظرافت هرچه تمام خیلی نامحسوس تبلیغش را در گوشه تصویر جا داده است.

در ادامه سریال گروچف را می‌بینیم که در هر قسمت برای خودش یک جایی است و تنها کاری که می‌کند این است تلفن صحبت کند که بگوید من هم در فیلم هستم، ممنون از گروچف.

در سکانسی از سریال می‌بینیم که شیدا قول می‌دهد به تورج سیگار ندهد و یک دقیقه بعد به او سیگار می‌دهد.

از شیدا توقع نداشتیم، اصلا از وقتی که موهایش را قرمز کرده به قول و قرارهایش هم اهمیت نمی‌دهد.

تورج هم فقط ادای طفل معصوم‌ها را در می‌آورد. آقای مصفا، لیلا می‌داند دود سیگار را از بینی به صورت ذوزنقه بیرون می‌دهی؟

به ما نشان دادی استعداد بی‌تربیت شدن را داری فقط موقعیتش را نداشتی.

در ادامه فیلم با یک غافلگیری بزرگ روبه‌رو می‌شویم.

کارگردان با آوردن رضا یزدانی در فیلم به ما نشان داده بود که فیلمش را در ادامه مرگ تدریجی یک رویا می‌سازد و حالا با دیدن خواهر معتاد مارال که همچنان بعد از گذشت سال‌ها معتاد است، مهر تاییدی بر این جریان زد.

ما ساناز، خواهر مارال، در سریال مرگ تدریجی یک رویا را می‌بینیم که بعد از بدبخت کردن خواهرش، خبری از او در دست نبود.

حالا او را بدبخت و همچنان معتاد و انگل جامعه می‌بینیم. آن موقعی که خواهرش را بدبخت می‌کرد باید فکر این روزها را هم می‌کرد. باید ببینیم در آینده چه کسی را می‌خواهد بدبخت کند.

در نهایت قسمت هشتم با ترکیدن یک ماشین به پایان می‌رسد. به هرحال این همه تبلیغ کردند باید به یک شکلی پول‌‌ها را خرج کنند دیگر.

امیدواریم در قسمت‌ها آینده تهیه‌کننده این چنین پول‌های تبلیغات را آتش نزند.

میدان سرخ را در فیلیمو ببینید

نقد این سریال را بخوانید

پایان پیام

نویسنده: بیتا اشکانیان

خرید زیتون از سایت‌های معتبر با کد تخفیف گلونی
کلیک کنید

کد خبر : 252177 ساعت خبر : 1:09 ب.ظ

لینک کوتاه مطلب : https://golvani.ir/?p=252177
اشتراک در نظرات
اطلاع از
0 Comments
Inline Feedbacks
نمایش تمام نظرات