برپایی جشن سده؛ هوشنگ، آتش و خورشید

برپایی جشن سده؛ هوشنگ، آتش و خورشید

به گزارش گلونی دکتر کامران کشیری درباره برپایی جشن سده در صفحه گروه چهرداد نوشت:

در باورهای اساطیری ایرانیان باستان که عمدتا بر کیش زردشتی کهن استوار بود، جهان میدان نبرد نیروهای خیر یا هرمزدی و نیروهای شر یا اهریمنی است.

هر ­آنچه با رویش، سازندگی و بالندگی همراه است هرمزدی و خلاف آن اهریمنی است.

در این بین، گرما نیز هرمزدی و سرما اهریمنی است، ایرانیان باستان زمستان را «دیو­آفریده» می­خواندند. همانطور که در فرگرد یکم وندیداد آمده است:

paoirīm. asaŋhąmca. ṣ̌ōiϑranąmca.vahištəm. frāϑβərəsəm.
نخستین از بهترین جایگاه­‌ها و سکونتگاه­‌ها را بیافریدم

azəm.yō. ahurō. mazdā̊.
من که هرمزدم

airiianəm. vaējō. vaŋhuiiā̊. dāitiiaiiā̊
«ایران ویج» در کنار رود «دایتیای نیک»

āat̰. ahe. paitiiārəm. frākərəṇtat̰.
aŋrō. mainiiuš. pouru.mahrkō.
آنگاه آن اهریمن پتیاره پرمرگ (در آنجا) بیافرید:

ziiąmca. daēuuō.dātəm.
«زمستان دیوآفریده» را

برای رویارویی با دو ابزار اهریمنی-سرما و تاریکی- هرمزد دو ابزار و مخلوق پدید آورده است: آتش و خورشید، که هم گرما­بخش هستند و هم روشنی­بخش.

خورشید در اوستا «تیزاسب» auruuat̰.aspa و«چشم اهوره­مزدا» dōiϑrābiiō.yā̊. ahurahe. mazdā̊.

خوانده شده و در گذشته ایرانیان باستان بر این باور بودند که نور خورشید پاک­ و تطهیر­کننده است.

در بند دوم خورشید یشت (یشت ششم اوستا) چنین می­‌خوانیم:

āat̰. yat̰. huuarə. uzuxṣ̌iieiti.
چون هور (خورشید) بتابد

buuat̰.ząm. ahuraδātąm. yaoždāϑrəm.
زمین هرمزدآفریده پاک و طاهر بشود

āpəm. taciṇtąm. yaoždāϑrəm.
آب تازان (روان) پاک و طاهر (بشود)

āpəm. xaiianąm. yaoždāϑrəm.
آب خانی­ها (چشمه­‌ساران) پاک و طاهر (بشود)

āpəm. zraiianąm. yaoždāϑrəm.
آب دریاها پاک و طاهر (بشود)

āpəm. arəmaēštąm. yaoždāϑrəm.
آب ایستاده پاک و طاهر بشود

buuat̰.dąma. aṣ̌auua. yaoždāϑrəm.
آفرینش اشه پاک و طاهر بشود

yā̊. həṇti. spəṇtahe. mainiiə̄uš.
که از آن سپند­مینو است

 و در بند سوم همین یشت آمده:
yeiδi.zī. huuarə. nōit̰. uzuxṣ̌iieiti.
اما اگر نتابد هور (خورشید)

aδa. daēuua. vīspā̊. mərəṇciṇti.
yā̊. həṇti. haptō.karṣ̌uuōhuua:
آنگاه دیوان نابود کنند و بمیرانند هرآنچه در هفت کشور است

nauua.ciš. mainiiauua. yazata.
aŋhauua. astuuaiṇti.
paiti.drąm. nōit̰. paitištąm. vīδəṇti

و ایزدان مینوی در این جهان استومند (مادی) هیچ جایگاه و رامش نیابند.

آتش نیز از برترین و پاک­ترین مخلوقات هرمزد و نشانه و نماد او است، او در اوستا: «پسر اهوره­مزدا» ahurahe. mazdā̊. puϑra، «بسیار فره­مند» pouru.xvarənaŋha و «بسیار درمانبخش» pouru.baēṣ̌aza است. همانطور که تاکنون نیز نزد زردشتیان چنین است.

برپایی جشن سده

برپایی جشن سده در روایت‌های کهن به «هوشنگ پیشداد» منسوب است و همه روایت‌ها در این زمینه با یکدیگر هم‌داستان هستند.

هوشنگ شخصیتی اساطیری در اوستا است که «پیشداد» paraδātō  خوانده شده است.

برخلاف تصور رایج، «پیشداد» به معنی نخستین قانونگذار نیست و در اصل لقبی برای روحانیون بوده به معنی «پیش­نهاده» و در کل «پیشوا» (از ریشه  dā به معنی «نهادن» یا کسی که در جلو است) و معادل سنسکریت آن purohita تا به امروز بین هندوان برای روحانیان ناظر بر امور دینی وجود دارد.

در دوره­ ساسانی، مفسرین اوستا بخش دوم این لقب را همان داد و قانون فرض کردند و از آنجا به تدریج این باور پدید آمد که هوشنگ نخستین واضع قانون است.

در دوره­‌های بعد در ادب فارسی، همه شاهان و شخصیت‌های اساطیری ایران پیش از دودمان کیانی، از گیومرت (کیومرث) تا زوتهماسپ را «پیشدادیان» خواندند.

هوشنگ در اوستا از ایزدان مختلف خواستار غلبه بر دیوان می‌شود، اینکه از آنها گریزان نشود و برعکس این دیوان باشند که از او بهراسند و بگریزند، به خصوص مهمترین این دیوان یعنی «دیوان مازنی» daēuua. māzaniia.

در متون فارسی همچون شاهنامه نیز این ویژگی هوشنگ در مبارزه با دیوان باقی است، او انتقام خون پدرش سیامک را دیو سیاهی که فرزند اهریمن است می‌­گیرد و او را به کین پدر می­‌کشد.

در نوشته‌های دوره اسلامی، فعالیت‌های مختلفی (همچون استخراج آهن از سنگ) به هوشنگ منسوب است، اما بیش از هرچیز دیگری، این جشن سده است که نام هوشنگ را به خاطر می­‌آورد:

روزی هوشنگ و همراهانش در راه به ماری بزرگ بر­می­‌خورند، هوشنگ سنگی برداشته به سمت مار پرتاب می­‌کند، اما سنگ پرتاب شده به سنگ دیگری برخورد کرده و آتش از تماس این دو پدیدار می‌شود. هوشنگ این را به فال نیک گرفته و از آن زمان جشن سده یادآور آن روز و برخورد او با مار و پدیدار شدن آتش است.

از دیرباز، نویسندگان کهن که معنای واژه «سده» را به درستی نمی­‌دانستند، تلاش کردند تا بین واژه «سده» و عدد «صد» ارتباطی برقرار کنند. برای مثال گفته شده تعداد یاران هوشنگ در آن روز سرنوشت­‌ساز صد تن بود.

یا در برخی دیگر که جشن سده را تا روزگار گیومرت یا مشی و مشیانه (نخستین زوج بشر در اساطیر ایران) عقب برده­‌اند، بیان شده که در این روز تعداد فرزندان آدمی به صد تن رسید، یا اینکه تعداد جوانان رهیده از دست ضحاک در این روز به صد تن رسید، و به همین ترتیب.

زمان برگزاری جشن سده نیز مطابق تقویم کهن زردشتی، دهم بهمن ماه است. برخی گفته­‌اند از این روز تا پایان سال پنجاه شب و پنجاه روز است (جمعا صد) و به همین دلیل آن را «سده» نامیده­‌اند.

اما نکته بسیار مهم در املای این واژه نهفته است، از قدیم در خط فارسی این عدد را «صد» می‌نوشتند نه «سد»، در حالی که در همه جا نام این جشن «سده» نوشته شده و نه «صده».

تمام تلاش‌ها برای نسبت دادن جشن سده به عدد صد عمدتا از نوع اشتقاق عامیانه و همسانی تلفظ این دو واژه متفاوت است.

نگاهی به زمان و تاریخ برگزاری این جشن می­‌تواند راهگشای ما در یافتن دلیل واقعی آن باشد. زمان برگزاری این جشن یعنی دهم بهمن ماه، دقیقا چهل روز پس از جشن زایش خورشید یعنی همان شب چله یا شب یلداست. در این زمان است که هوا به سردترین حالت خود می‌­رسد و از آن پس کم کم رو به گرمی رفته و از شدت سرما کاسته می­‌شود.

عدد چهل از روزگاران کهن نماد فراوانی و بلوغ بوده است، نمونه آن را در بناهایی همچون چهل ستون و گرامی­داشتن چهل سالگی شاهدیم.

در حقیقت، جشن سده که هنگام شب برگزار می­‌شود (از سردترین شب‌های سال) حرکتی نمادین است برای گرامی­ داشتن بلوغ خورشید و نوید آمدن روزهای گرمتر: خورشید تیزاسب، چشم اهوره­مزدا آمده تا با کاستن از نیروهای اهریمنی تاریکی و سرما، نوید پیروزی نور و گرما را بدهد.

بنابراین، جشن سده (چهلم و بلوغ خورشید)، همانند یلدا (جشن زایش خورشید)، نوروز (اعتدال بهاری) و مهرگان (اعتدال پائیزی) مرتبط با حرکت خورشید و موقعیت آن در آسمان و طول شب و روز در فصول مختلف است.

از آنجا که صورت کهن واژه «سده» در زبان‌های پارسی میانه و ایرانی باستان (اوستایی و پارسی باستان) به ما نرسیده، درباره معنی و شکل کهن آن باید به زبان­شناسی تاریخی و قواعد تحول آوایی متوسل شویم.

در زبان‌های ایرانی باستان ریشه فعلی به نام  sand- داریم به معنای «به دید آمدن و به نظر رسیدن». از این فعل است که صورت saδaka پدید می‌­آید­ که با تحولات آوایی در ایرانی میانه به  sadag تبدیل شده و درنهایت به صورت «سده» درآمده است.

وجود واژه معرب «سذق» در متون عربی نیز این حدس را تایید می­‌کند.

بنابراین واژه «سده» نه به معنای عدد صد، بلکه به معنای ظهور و پدیدار شدن است، کنایه­‌ای از بلوغ خورشید که از این روز به بعد با قدرت ظاهر شده و سرمای زمستان را شکست می‌­دهد، و نیز پدیدار شدن آتش از برخورد آن دو سنگ توسط هوشنگ.

درباره جشن سده بیشتر بخوانید

پایان پیام

ایرانی‌ها چه دغدغه‌هایی دارند؟
اینجا را ببینید

کد خبر : 262076 ساعت خبر : 12:18 ب.ظ

لینک کوتاه مطلب : https://golvani.ir/?p=262076
اشتراک در نظرات
اطلاع از
0 Comments
Inline Feedbacks
نمایش تمام نظرات