نامگذاری روزها در تقویم برای سنجیدن هوش است
نامگذاری روزها در تقویم برای سنجیدن هوش است
به گزارش گلونی، بر همه واضح و مبرهن است که نامگذاری روزها در تقویم ما ایرانیان برای سر کار گذاشتن مردم است و هدف از آن تنها سنجش هوش ملت است.
هر ایرانی اصیلی میداند که روز ۲۹ اسفند امکان ندارد کسی سر کار باشد. حتما میگویید قبل از ملی شدن نفت که این روز تعطیل نبود؛ بسیار خوب. همین الان یک روز برگردیم عقب و روز ۲۸ اسفند را در نظر بگیریم که همانند روز ۲۹ اسفند قدیم بوده.
شما روز ۲۸ فروردین بروید به مطب یک پزشک و از منشی بخواهید برایتان وقت بگذارد؛ امکان ندارد شما را به بعد از عید حواله ندهد. بعد چطور از ما انتظار دارید که باور کنیم چنین تصمیم مهمی مثل ملی شدن نفت یک مملکت در ۲۹ اسفند گرفته شده؟
کدام منشی دادگاهی حاضر شده آن روز سر کار بیاید و صورتجلسه بنویسد؟ وقتی منشی مطب در آن روز به شما به اندازه کاه و یونجه اصطبل ارزش نمیدهد، چطور ممکن است منشی دادگاه سر کار رفته باشد؟ بالاخره این آدم اگر زن داشته که آن روز قطعا مشغول شستن شیشهها بوده. اگر زن نداشته و مجرد بوده هم بالاخره مادری، خواهری، کس و کاری داشته که شیشههای آنها را میشسته.
اصلا عالم و آدم میدانند که از ۱۵ اسفند به بعد، سیستم تمام ادارات قطع است و به خاطر جمعبندی مالی و انبارگردانی سالیانه نمیتوانید دست به سیاه و سفید بزنید؛ بعد انتظار دارید باور کنیم نفت در آن روز ملی شده؟ زهی خیال باطل.
برگردیم به همان روز ۱۵ اسفند که روز درختکاری است. ما در این روز اداره را ول میکنیم و میرویم درخت میکاریم؛ که این هم دلیل دیگری است برای آن که از ۱۵ اسفند به بعد همه جا تعطیل است.
تقریبا یک ماه بعد، در روز طبیعت با جدیت و همت عالی به جان همان درختانی میافتیم که ۱۵ اسفند کاشتیم. در واقع ما درختها را میکاریم و صبر میکنیم تا کمی جان بگیرند و جوانه بزنند، بعد پدرشان را در میآوریم که حساب کار دستشان بیاید.
خوب مشخص است که این نامگذاری برعکس بوده و ما را سرکار گذاشتند.
قاعدتا ما باید روز ۱۵ اسفند طبیعت را خراب میکردیم و ۱۳ فروردین درخت میکاشتیم که تا آخر سال درخت بینوا زنده بماند. ۱۴ فروردین هم که اولین روز کاری است مسلما روز ملی شدن صنعت نفت بوده.
همین استدلال را در مورد سایر مناسبتها هم به کار ببرید و ببینید چقدر دنیای شیرینتری خواهیم داشت.
روز ۱۸ فروردین به نام سلامتی نامگذاری شده؛ یعنی دقیقا بعد از عید که شما تا میتوانستی شیرینی و شکلات و فستفود خوردی و تا لنگ ظهر خوابیدی و ساعت خوابت از بیخ و بن به هم ریخته و سلامت روانت هم به خاطر دید و بازدیدهای عید و شنیدن نیش و کنایه فامیل کاملا از هم فرو پاشیده، حالا میپرسند چقدر سالم هستی تا همان تهمانده امیدهایت را هم سر بکشند.
در حالیکه دقیقا قبل از عید که شما تمام تلاشت را برای پایین آوردن وزنت کردهای باید این سوال را بپرسند که تعطیلات کوفت آدم نشود.
نامگذاری روزها در تقویم
برویم سراغ خرداد. ۱۰ خرداد روز جهانی بدون دخانیات است؛ به این معنا که از تمام انسانهای روی کره زمین خواسته میشود تا در یک حرکت دسته جمعی سیگارها را به زمین بیندازند و آنها را له کنند.
۵ روز بعد از آن، روز جهانی محیط زیست است که شما با همان سیگارهایتان خیلی دقیق و مؤثر ریشه هر چه در عالم هستی زنده است را چند روز قبل خشکاندید و حالا عذاب وجدان دامنتان را میگیرد و اعصابتان خرد میشود و دوباره شروع میکنید به مصرف دخانیات.
در حالی که اگر اول روز محیط زیست بود، شما به اهمیت محیط زیست پی میبردید و بعد که روز بدون دخانیات میرسید، سیگارتان را به جای محیط زیست در سطل آشغال میانداختید و بدین ترتیب نه اعصاب شما خرد میشد و نه محیط زیست خراب میشد.
از همه اینها بدتر در مهرماه است. ۲۴ مهر روز جهانی غذاست؛ پس شما میتوانید تا جایی که شکم و البته جیبتان اجازه میدهد غذا بخورید. اما ۲۶ مهر، همه آنچه خوردید را از دماغتان درمیآورند چون روز تربیت بدنی و ورزش است.
باز هم میبینید که چقدر نابخردانه تاریخها را ثبت کردند؟ یعنی نگفتند اول ورزش کنید که حسابی گرسنهتان شود، بعد غذا بخورید. گذاشتند تمام پولهایتان را خرج شکم کنید، بعد همان شکم را خالی کنید که حسابی متوجه ضرر و زیان مالی بشوید و حالتان به طور اساسی گرفته شود.
پس نتیجه میگیریم شوخی با هوش ما ایرانیان از طریق مناسبتها تمامی ندارد و عاقلانه است که از این پس تقویم را از ته به سر بخوانیم و هوشمندی خود را به رخ جهانیان بکشیم.
سایر آثار نویسنده را بخوانید
پایان پیام
نویسنده: یاسمن سعادت
ایرانیها چه دغدغههایی دارند؟
اینجا را ببینید
کد خبر : 266195 ساعت خبر : 11:28 ق.ظ
بسیار عالی