قسمت سوم یاغی؛ مخاطب گمراه شده است
قسمت سوم یاغی؛ مخاطب گمراه شده است
هشدار میدهیم که احتمال لو رفتن قصه وجود دارد
به گزارش گلونی در قسمت سوم سریال یاغی میبینیم که کارگردان با نشان دادن میز بیلیارد با افکار مخاطب بازی میکند.
مخاطبان در این قسمت شک میکنند که آیا طلا خانم نقش مثبت فیلم است یا نقش منفی؟
شاید یک خیرخواه بدجنس است و این هم نشانههای ظریف آن است تا ما بعدا آن را متوجه بشویم.
در ادامه کارگردان روش صحیح ترک اعتیاد را به ما نشان میدهد. کاملا اصولی و تضمینی.
در سکانس دیگری از سریال متوجه میشویم که یک تکه خمیر در گوش جاوید گیر کرده است، احتمالا گریمور فیلم آن را آنجا جا گذاشته است وگرنه چنین گریمی از آقای کارت بعید است.
زحمت نکشید بدون گریم هم ما میدانیم که جاوید واقعا کشتیگیر است.
در ادامه سریال کارگردان اشارهای به آشتی با حیوانات و حیات وحش دارد و همچنین روش پول درآوردن را به ما نشان میدهد.
بعد از آن ما با روش صحیح تبریک سالگرد ازدواج روبهرو میشویم.
کارگردان خطاب به آقایان عزیز پیغامی میفرستد که یادشان باشد سالگرد ازدواج را باید تبریک بگویید، حالا اگر یک سال یادتان رفت فدای سرتان، ولی سال بعد یادتان نرود.
کارگردان به خوبی از دغدغه و مشکلات زوجهای جوان آگاه است.
زوجهای جوان، شما هم این قدر شلوغش نکنید دیگر، یک نفر ممکن است یادش برود، قهر کردن ندارد، آقایان هم یادتان نرود دیگر.
مهمتر از سالگرد ازدواج دلبری کردن آقای بهمن برای طلا خانم است که وقتی طلا خانم هدیه بهمن رو روی دستش میبندد و میگوید قشنگ است، بهمن ناقلا سریعا میگوید نه، در واقع دست تو است که این را زیبا میکند.
البته روش گفتن این جملات لوس و همچنین مخاطبتان، بسیار موثر است. به هرحال کارگردان با این کار تلاش میکند تا فرهنگسازی خودش را تکمیل کند.
قسمت سوم یاغی
در همین سکانس برادر پارسا که یک مجرد بدبخت است حسودی میکند و به این زوج خوشبخت میگوید بروید خانه خودتان، زشت است.
بله این هم از مشکلات دیگر جامعه است. زوجهای جوان لطفا این قدر سکانسهای دونفرهتان را در حلق مجردها نکنید.
شاید یک نفر در همین حوالی یک تبریک ساده تولد را هم نگرفته باشد، میبیند، دلش میخواهد، نکنید.
در ادامه دلبری کردن این دو نفر ادامه دارد و باعث میشود کمکم حال مخاطب بد شود. خب دیگر فهمیدیم چقدر رمانتیک هستند، جمع کنید بروید حالمان بد شد.
شاید کسی باشد که هنوز در مرحله چرا سین کرد و جواب نداد مانده باشد و دلش بخواهد، نکنید این کارها را، خوب نیست.
در سکانس دیگری از فیلم میبینیم که موبایل جاوید زنگ میخورد و زنگ تلفنش همان آهنگی است که وقتی با ابرا فرارمیکردند پخش شد.
ما اعتراض داریم، قبول نیست، کارگردان فیلم را به جاوید نشان داده است و این اصلا جالب نیست، تقلب در روز روشن؟
در ادامه ما یک مامور پلیس را میبینیم که خیلی بیتربیت است، واقعا بیتربیت است.
در این قسمت از فیلم به مخاطب شوک وارد میشود که مگر میشود مامور پلیس این قدر بیتربیت باشد؟
در ادامه ما میفهمیم که او یک مامور قلابی است و یک نفس راحت میکشیم.
اگر نمیگفتید هم ما خودمان میفهمیدیم، اصلا مگر در طول تاریخ همچین رفتاری از یک مامور پلیس مشاهده شده است؟
شما هم تتو نزنید دیگر، ببینید چطور شر درست میکنید برای یک تتو.
در نهایت ممنون از خواهر جاوید، واقعا خلاقیتت برای خبر رسانی قابل تحسین بود، آفرین.
اگر به ما این چنین خبری را میرساندی مغزت الان روی دیوار پخش بود، اما به هرحال تاثیرگذار بود، ممنون.
یاغی را در فیلیمو ببینید
درباره سریال یاغی بیشتر بخوانید
پایان پیام
نویسنده: بیتا اشکانیان
ایرانیها چه دغدغههایی دارند؟
اینجا را ببینید
کد خبر : 270196 ساعت خبر : 11:48 ق.ظ