قسمت هفدهم یاغی؛ تهیه کننده هزینه کرده است
قسمت هفدهم یاغی؛ تهیه کننده هزینه کرده است
هشدار میدهیم که احتمال لو رفتن قصه وجود دارد
به گزارش گلونی در قسمت هفدهم سریال یاغی میبینیم که بچهها مثلا آمدهاند مجارستان.
ما که بعید میدانیم تهیه کننده چنین هزینهای کرده باشد، ولی به هرحال یک خارجی رفتند، از خارجهای همین اطراف، اما طوری وانمود میکنند و تصاویری را به ما نشان میدهند که ما فکر کنیم در خارجهای دور هستند.
البته خارج، خارج است و از تهیه کننده ممنونیم که هزینه کرده است.
قدیم که تهیه کنندگان هزینه نمیکردند، پشت پنجره اتاق هتل عکس برج ایفل را میچسباندند که ما فکر کنیم خارج است. خوشحالیم که از آن مرحله عبور کردهایم.
در سکانسی از این قسمت میبینیم که طلا با یقه اسکی از حمام میآید.
کارگردان با این کار به مخاطب نشان میدهد که وقتی از حمام میآیید باید لباس گرم بپوشید که سرما نخورید.
برای محکمکاری میتوانید یقه اسکی را زیر حوله حمام یا روبدوشامبرتان بپوشید که مطمئن باشید باد نمیخورید و سلامتیتان کاملا حفظ میشود.
سوالی که از قسمت قبل تا الان ذهن ما را درگیر کرده این است که جاوید از کجا فهمید موبایلهایشان شنود دارد؟
ناگهان به ذهنش رسید موبایلش را بررسی کند؟ قطعا کارگردان به او گفته است، ما آن قدر هم ساده نیستیم، متوجه میشویم چه خبر است.
از این صحبتها میگذریم و کمی خارج را تماشا میکنیم. با دقت نگاه کنید که اینجا خارج است.
خارجی که دیگر نمیتوانید به آن سفر کنید را رایگان به شما نشان میدهند، پس از تهیه کننده و کارگردان تشکر کنید و در سکوت خارج را تماشا کنید.
قسمت هفدهم یاغی
در ادامه میبینیم که جاوید و ابرا بالاخره با هم دیدار میکنند و دقیقا در این نقطه است که مجددا خلاقیت کارگردان شکوفا میشود.
البته نشان دادن میکی موس زیاد خلاقانه نبود اما آقای کارت در قسمتهای قبل نشان داده است که خلاقیتش خوب است، پس میکی موس را میپذیریم و رد میشویم.
نکتهای که در این قسمت جلب توجه میکند تیپ ابرا است.
ابرا خانم، خودت میدانی، به ما مربوط نیست، اما برای قرار اول، آن هم بعد از مدتها، به نظر ما تیپ خوبی نداشتی.
دلیل نمیشود هرچیز قرمزی را بپوشیم و فکر کنیم مناسب قرار عاشقانه است.
البته به هرحال سلیقه است، به کسی هم ربطی ندارد، اما ما را یاد مادربزرگمان انداختی حالا خودت میدانی.
در ادامه ملاقات ابرا و جاوید، کارگردان تصمیم میگیرد کمی حال مخاطبان را بد کند. این قدر بدمان میآید از این لوس بازیهای عاشقانه.
ببخشید، ما روحیه لطیفی نداریم و دیدن این صحنهها حوصلهمان را سر میبرد پس کمی فیلم را جلو میبریم تا زودتر این لوس بازیها تمام شود.
در سکانسی دیگر میبینیم که مربی مشغول روحیه دادن به شاگردانش است و به آنها میگوید کشورت پدر و مادرت است.
چی شد؟ کشورت پدر و مادرت است؟ چرا؟ به نظرمان هرچیزی را از خودتان درنیاورید برای روحیه دادن.
کشورت، کشورت است، پدر و مادرت هم پدر و مادرت است. قیمهها را لطفا در ماستها نریزید، با تشکر.
در ادامه ما شاهد مسابقات کشتی جاوید هستیم که حقیقتا بیشتر شبیه مسابقات کشتی کج بود.
وارد جزئیات نمیشویم اما خودتان کمی دقت کنید، نورپردازی، نشان دادن تصاویر کشتیگیران با رخ عقاب، لباسهایی با طرح آتش، طرح تشک کشتی و…. به ما چه اصلا؟
شاید این شکلی است و ما ندیدهایم. صدا و سیما که درست نشان نمیدهد تا ما یاد بگیریم، پس ایراد الکی هم نمیگیریم. مشکل از اطلاعات کم ماست.
در نهایت هم مسابقات شروع میشود و الکی هیجان میدهند به بازی. ما که میدانیم جاوید میبرد، چرا الکی هیجان میدهید؟
والا، الکی اول بازی میبازد و در آخر با یک حرکت میبرد، حرکت کلیشهای در تمام فیلمهای دنیا.
ما هم الکی میگوییم وای یعنی در مسابقه بعدی چه اتفاقی خواهد افتاد؟
یاغی را در فیلیمو ببینید
درباره سریال یاغی بیشتر بخوانید
پایان پیام
نویسنده: بیتا اشکانیان
ایرانیها چه دغدغههایی دارند؟
اینجا را ببینید
کد خبر : 274450 ساعت خبر : 7:00 ب.ظ