نوروز اعتبار به بدن است
نوروز اعتبار به بدن است
به گزارش گلونی نعمتالله فاضلی در کانال تلگرامش نوشت:
نوروز بدن است، بدن آدم؛ بدنی شاد، تمیز، آراسته، زیبا و گشوده به دیگران. در میان نمادهای نوروزی هیچ کدام هم وزن و همتراز با بدن نیست؛ اگرچه چندان که باید و شاید به چشم نمیآید و سخن نمیگوید.
ماهیت رهایی بخش نوروز در همین بدن نمادین آن است؛ بدنی که امروزه به انقیاد درآوردن و کنترل کردن آن بنیاد سیاست حاکم است.
در فضای سیاسی که گفتمان رسمی بدن را خوار و تحقیر میکند تا سلطه و سیطره متافیزیکگرایی بر فیزیک غلبه یابد، تحقیر بدن دال مرکزی گفتمان رسمی میشود و شده است.
در این بستر سیاسی و روابط قدرت، بدن نوروزی، بدن سوژه مقاوم میشود تا خود را رسمیت بخشد و سر تعظیم به خواست و اراده قدرت فرو نیاورد.
بگذارید سازوکار معنایی بدن نوروزی را بکاویم.
بدن نوروزی، بدن آرمانی انسان ایرانی است؛ بدنی که نه برای جنگ و ستیز، بلکه دوستی و همدلی و همزبانی با دیگران خود را مهیا کرده است.
نوروز بدن است، جسم است، جسمینمادین که حامل و حاوی و راوی همه ارزشهای غایی انسان ایرانی است، جسمیسالم، سرحال و شاد که صورتش خندان و بشاش به روی دیگران، قلبش مهربان، دستانش بخشنده، پاهایش چالاک برای رفتن، چشمانش بینا به حقایق طبیعت و هستی، گوشهایش شنوا به صدای بلبلان و باد بهاری و کل وجودش در حال تعظیم و تکریم جهان بی انتها و خالق آن.
نوروز بدن است، بدن زن و بدن مرد، بی هیچ تبعیض و تمایزی. بدن نوروز، هیچ عذابی را بر جان و روح و جسم آدمی تحمیل نمیکند و او وادار به گرسنگی، تشنگی، یا حتی پرهیز از هیچ غذا و نوشیدنی نمینماید.
بدن نوروز، آدمی را به زجر دادن خود و بدنهای دیگری وادار نمیسازد. دریافت پاداشها و هدیههای مادی و معنوی نوروزی نیازمند تحمل هیچ شکنجه و ریاضیتی نیست حتی کوچکترین زجرها چون نخوابیدن و شب بیداری یا اجتناب از لذتهای ساده ای چون عشق بازی.
بدن نوروزی، بدن آسوده و آرامی است که استراحت میکند تا خستگی راه طولانی دوازده ماه دوندگی و کار را جبران کند.
بدن نوروزی در امتداد طبیعت است؛ با بهار طبیعت، او نیز متولد میشود و زادروزی تازه برایش رقم میخورد و در تقویم تاریخ او نیز دوباره زاده میشود.
بدن نوروزی، خشمها، کینهها، چرک و چروکهای صورت و سیرتش را میشوید یا حداقل برای مدتی پنهان میکند.
نوروز ، اعتبار بخشیدن به بدن آدمی است فارغ از اندیشه و پیشه و ریشه اش. هر آدمی، همین که در پیکره آدمی است.
تکریم میشود و حق او برای زیستن، بقا، امنیت، با دیگران بودن، دوست داشتن و دوست داشته شدن، و برای دیدن و دیده شدن، محترم و محفوظ است.
نوروز، آیین بدن آدمی است، مراقبت از آن و آراستن و پیراستن آن.
رسم و روالهای آیینی نوروز همه برای بدن آدمی است: بوسیدن، رقصیدن، خوردن، نوشیدن، رفتن، آراستن، خندیدن، لذت بردن، شور و هیجان، لمسیدن و دیگر حرکات و کارهای ریز و درشت نوروزی، همه حول بدن آدمی است.
نوروز وعده نمیدهد، هر چه هست در همین زمین خاکی و بر همین جسم و جان زنده آدمی تکیه و توجه دارد.
معنویت نوروز، تنیده در مادیت جسمانی آن است. صلح نوروزی میطلبد بدنهای آدمی نه برای رزم، بلکه برای بزم و مهربانی خود را مهیا سازد.
نوروز، بدن است، بدنی نمادینی که عالیترین پیامهای معنوی و مادی را ماهرانه در هم میتند تا یکپارچگی و یکتایی وجود را نمایش دهد.
منطق فرهنگی نوروز و نفی سلطه
پایان پیام
ایرانیها چه دغدغههایی دارند؟
اینجا را ببینید
کد خبر : 276351 ساعت خبر : 12:43 ب.ظ