زندگی کردن در استان و شهر محروم شرایط خاص خودش را دارد
زندگی کردن در استان و شهر محروم شرایط خاص خودش را دارد
پایگاه خبری گلونی آرشین ساکی: “محرومیت” این واژه هفت حرفی یکی از اولین واژههایی بود که در سالهای نوجوانی توجه من را به خود جلب کرد.
تولد و زندگی کردن در استان و شهر محروم شرایط خاص خودش را دارد و فرزندان این خطه از یک جایی مهم در زندگیشان متوجه این همرنگ جامعه نبودن میشوند.
محرومیت در کلاسهای درس، در بخاریهای نفتسوز، در میز و صندلی زهوار در رفته و هزاران هزار مورد دیگر نشان میدهد و سیلی به رویت میزند که حواست را خوب جمع کنی.
بزرگتر که شدم به مناطق محروم از لحاظ شرایط تحصیلی برخوردم. عبارتی دیگر که باز هم نشان از این بود که ما محرومها یک فرقی با بقیه داریم.
فارغالتحصیل که شدم بیکاری و خانهنشینی بهتر از گذشته واژه محرومیت را برایم معنا کرد و حالا، امروز با دیدن صحنههایی از زندگی سیلزدگان لرستان از دل و جان درد محرومیت را چشیدم.
خانههایی در منطقه معمولان لرستان هستند که طوری زیر آب رفتهاند که باورت نمیشود پیش از اینها سقفی به نام خانه وجود داشته و خانوادهای آنجا زندگی کردهاند.
منطقهای که پس از گذشت چهار روز از حادثه هموز مردمان با دست خالی مشغول خارج کردن آب از خانهها بودند.
گل و سیلاب طوری در خانه نفوذ کرده بود که اثری از زندگی در هیچ خانهای نمانده بود.
صاحب یکی از خانهها که با کمک همسایههایش مشغول تمیزکاری بود میگفت راه آب حیاط که قرار است آب د خانه را به داخل آن هدایت کنیم از گِل زیاد گرفته شده و از این جا به بعد از دستهای خالی ما کاری برنمیآید.
پیرمرد دیگری از پلی حرف میزد که چندین سال است ساخته شود و آنها میتوانند با وجود آن روی تپهای بزرگ خانه بسازند و اندکی از رودخانه دور شوند.
جالب این است بدانید هم استانیهای محروم و مظلوم من حتی به برپا کردن یک چادر روی تپه هم قانع بودند و چیزی بیش از آن مطالبه نمیکردند.
زندگی کردن در استان و شهر محروم شرایط خاص خودش را دارد
میدانید دلیلاش چیست؟
چون به ما محرومها از ابتدا یاد دادهاند که کمترین مطالبات را داشته باشیم و همیشه به حداقلها راضی باشیم.
و این هم بهانهی خوبی شده برای مسئولین عزیزی که نه زیر بار گفتوگو میروند، نه دست به عملی میزنند، نه اصلا ما را حساب میکنند.
یکی دیگر از افرادی که خانهاش تا یک و نیم متری از سطح زمین غرق آب شده بود در جواب به اینکه گفتم خدا را شکر جانتان را نجات دادهاید گفت کاش جانمان را هم گرفته بود که آواره خانه دوست و آشنایان نشویم.
پر واضح است که این حادثه دیدگان خوب میدانند نه فقط تا به امروز که چند روز آینده هم خبری از اقدام و عمل نیست و آنچه به یادگار مانده همین نقش و نگارهای روی دیوار است.
من یک شهروند عادی هستم و در این جایگاه میدانم که میشود همت کرد و در عرض چند روز خانههای این تعداد خانواری که دچار حادثه طبیعی شدهاند سر و سامان داد ولی نمیدانم چرا مسئولین که چندین پیراهن مدیریتی پاره کردهاند و صدای وعدههای ریز و درشتشان گوش فلک را کر کرده است ما محرومها را فراموش کردهاند و خبری از امدادرسانی نیست که نیست.
پایان پیام
کد خبر : 118437 ساعت خبر : 8:01 ب.ظ