یاور تکراری است و جذابیت ندارد

یاور و تکرار چیزی سطح پایین‌تر از ستایش

به گزارش گلونی این شب‌ها سریال یاور به عنوان مجموعه‌ای ماه‌ رمضانی از شبکه سه سیما و پس از افطار پخش می‌شود.

سریالی که همان ادامه ستایشی‌ست که دیگر آن ستایش هم نیست!

سال‌ها پیش فصل اول ستایش بیننده را پای تلویزیون نشاند و با رویدادهای خانوادگی و بعضاً اجتماعی (به مفهوم جامعه‌شناختی) و کشمکش‌های نسبتا جذاب‌اش برخلاف پخش هفتگی، مخاطب را تا قسمت بعد به هزار و یک فکر و حدس می‌برد و این روش درست استفاده از مولفه‌های تعلیق برای یقه‌گیری تماشاگر است.

ستایش باز هم ساخته شد، با همان نام ستایش، که با هر فصل، بیشتر از تب و تاب و تک و تا افتاد، تا رسید به یاور.

یاور به دلایلی که در ادامه از نظرتان خواهد گذشت، تا اینجا سریال پرکشش و جذابی برای بیننده نبوده‌ است.

اطناب در ساختار کلامی در هر سکانس و سودمند نبودن آن برای هدف داستان. برای نمونه سکانس گفتگوی تلفنی پدر‌بزرگ در حضور نوه که آبگوشت می‌خورد، هم طولانی‌ است و هم به کلام نهایی سکانس که از زبان پدر بزرگ می‌شنویم کمکی نمی‌کند.

جنس بازی داریوش ارجمند، تکرار سطح پایینی‌ است از آنچه در سایر فیلم و سریال‌های این بازیگر شاهد بودیم؛ نمونه‌هایی مانند آدم برفی، ستایش یک و … که ادم برفی اوج غریزه و تکنیک این هنرپیشه را به رخ می‌کشد.

بازی ارجمند رو، دم دستی و سطحی به نظر رسیده و در تناقض با توانایی سرشاری‌ست که مخاطب از او سراغ دارد.

داستانی تکراری، کشمکشی لو رفته و اختلافی قدیمی میان دو انسان و خاطره‌ای که بزرگترها نمی‌خواهند دوباره اتفاق افتد.

در این میان دو جوان از دو سوی قطب مخالف، عاشق هم شده‌اند.

فیلم‌نامه‌نویس‌ها تا چه زمانی قرار است همین بستر را دستمایه سریال‌ها قرار دهند؟

البته همین‌که شخصیتی به دنبال پدر و مادرش نمی‌گردد جای شکرش بسی باقی‌ است.

موضوعی که خداوند پدر و مادر هاج زنبور عسل را بیامرزد که سال‌ها خوراک داد به نویسنده‌ها!

هر‌چند نگارنده معتقد است که ما امروزه به فقر داستان رسیده‌ایم و آنچه اثر را جذاب می‌کند، زاوبه دید نویسنده‌است، که تا اینجا زاویه دید شگفت انگیزی را شاهد نیستیم.

ذائقه ما بعد از افطار به کمدی عادت کرده بود، تا جایی که هر زمان از روز رضا عطاران را می‌دیدیم، می‌خواستیم بی‌اختیار افطاری بخوریم (نگارنده دیده‌است که می‌گوید، به همین برکت).

مدتی‌ است کمدی که نداریم هیج، ملودرام‌های‌مان (درام‌های خانوادگی‌مان) را هم آبکی تعریف می‌کنیم.

پایان پیام

نویسنده: نیما نعمتی‌زاده

کد خبر : 220149 ساعت خبر : 11:40 ق.ظ

لینک کوتاه مطلب : https://golvani.ir/?p=220149
اشتراک در نظرات
اطلاع از
0 Comments
Inline Feedbacks
نمایش تمام نظرات