جمهوری آذربایجان از ابتدا به قصد تجزیه ایران تشکیل شد

گزارش همایش بررسی تحولات قفقاز؛ گذشته، حال و چشم‌انداز فرارو

جمهوری آذربایجان از ابتدا به قصد تجزیه ایران تشکیل شد

در همایش بین‌المللی «بررسی تحولات قفقاز؛ گذشته، حال و چشم‌انداز فرارو»، که از ۲۱ آذر ۱۴۰۰ در پژوهشکده تاریخ معاصر برگزار شد، دکتر موسی حقانی، رئیس پژوهشکده تاریخ معاصر، گفت: «جمهوری آذربایجان از ابتدا به قصد تجزیه ایران تشکیل شد. مسئله امروز و دیروز و جنگ اول و دوم، قره‌باغ نیست؛ اینها بخشی از سناریویی است که یکی از راهبردهای جدی آن تجزیه ایران است».

به گزارش گلونی به نقل از روابط عمومی پایگاه اطلاع‌رسانی پژوهشکده تاریخ معاصر، همایش بین‌المللی دو روزه «بررسی تحولات قفقاز؛ گذشته، حال و چشم‌انداز فرارو» با حضور محققان و پژوهشگران تاریخ معاصر و به همت پژوهشکده تاریخ معاصر و مؤسسه فرهنگی هنری فرهنگستان کاسپین در این نهاد پژوهشی برگزار شد.

دکتر احمدی: جنگ دوم قره‌باغ تازه آغاز شده است

در ابتدای همایش دکتر حسین احمدی، دبیر علمی همایش، در صحبت‌هایی گفت: «اندیشه شکل‌گیری همایش پس از جنگ دوم قره‌باغ و تحولات آن و با توجه به تهدیداتی که امنیت ملی کشور ما را به خطر می‌انداخت، شکل گرفت. ضمن ارادت به پژوهشگران، ما فراخوان مقاله ندادیم، بلکه سفارش مقاله دادیم و از مجموع سی مقاله‌ای که به دست ما رسید، ۲۴ مقاله را انتخاب کردیم».

وی افزود: «مجموعه مقالات چاپ و از این طریق ادبیاتی تولید خواهد شد که قابل استناد خواهد بود؛ چون ما گمان می‌کنیم بهترین‌ها را در این مجموعه گرد آورده‌ایم، ضمن اینکه ممکن است برخی نیز به دلیل مشکلاتی از قلم افتاده باشد

دکتر احمدی با بیان اینکه فکر می‌کند جنگ دوم قره‌باغ نه فقط حل نشده، بلکه آغاز آن است و دلایلش هم مشخص است، افزود: «این تحولات ژئوپلیتیک و فرهنگی و اقتصادی تازه شروع شده، اما وقتی ساده‌اندیشانه می‌بینم که برخی می‌گویند سوءتفاهم‌ها برطرف شده، نگران می‌شوم».

او اظهار کرد: «تا صحبت میشود، می‌گویند ما قرارداد امضا کردیم و فلان تعداد امضا داریم، اما هیچ‌کدام عملیاتی نمی‌شود. کشورهای قفقاز جنوبی فاقد مؤلفه‌های قدرت هستند.

کشورهایی که مبانی قدرت نداشته باشند، تصمیم‌گیری‌های مستقل ندارند؛ درنتیجه نه تنها بازیگر نیستند، بلکه همیشه میدان بازی در هر کجای شمال، جنوب و شرق و غرب هستند.

تصور اینکه شما می‌توانید با یک کشور فاقد مؤلفه‌های قدرت به صورت حداکثری قرارداد ببندید، اشتباه است، حال چه بحرین باشد و چه قفقاز جنوبی».

وی در پایان گفت: «ما ده سال قبل در این پژوهشکده کتابی چاپ کردیم که در آن، تمام مشکلات و مصائب این منطقه بیان شده است، اما بدان توجهی نشده است.

بهترین کارشناسان پشت صحنه هستند، اما کارشناسی درون‌سازمانی شده است. ما برای سال‌های آتی دیگر شاید نباشیم، اما اسناد موجود است».

دکتر حقانی: هدف از تشکیل جمهوری آذربایجان، تجزیه ایران است

در ادامه، دکتر موسی حقانی، رئیس پژوهشکده تاریخ معاصر و دبیر همایش، نیز پشت تریبون قرار گرفت و در صحبت‌هایی گفت: «یکی از موضوعاتی که پژوهشکده تاریخ معاصر از ابتدا دنبال کرد، بحث مطالعات منطقه‌ای و تحولات منطقه بود که البته در این زمینه سازمان‌های مسئول می‌بایست ورود کنند.

ما تا به حال بیش از پنجاه همایش در این زمینه برگزار کرده‌ایم. دغدغه‌مان هم این است که ارزیابی دقیقی از موضوعات پیرامونی داشته و مشاوره‌ای به افراد در میدان و مسئولان بدهیم».

وی در ادامه افزود: «همانطور که اشاره شد، ماجرای قفقاز تازه شروع شده است. در همین اخبار چند روز اخیر هم زیاد در این رابطه شنیده‌ایم که مشخص است نقشه انگلیسی ـ روسی است و درباره آن ما زیاد تجربه داریم، اما این یک هشدار است که باید مراقب باشیم. مثل قرارداد گلستان ـ ترکمانچای که انرژی زیادی از ایران گرفت».

دکتر حقانی با اشاره به اینکه این‌ها سال‌ها در این زمینه کار کرده‌اند و کتاب‌های درسی‌شان، که در پژوهشکده هم واکاوی شده، بر این اساس تنظیم شده است گفت: این موج به شهرهای ترک‌زبان ما هم سرایت کرده است؛ «مثلا در همین استادیوم آزادی و جاهای دیگر می‌بینیم که پرچم‌های جعلی خارجی بلند می‌شود. ترکیه طی تاریخ هیچ‌گاه با ما صادق نبوده؛ یا با ما در حالت مخاصمه بوده یا از پشت خنجر زده است و الان هم نقش‌آفرینی آنها دیده می‌شود».

وی اظهار کرد: «ما واقعا نگران هستیم و دوست داریم تصمیم‌گیرندگان فعال در میدان، تجربه سی‌ساله اخیر را خوب مرور کنند. ما نمی‌گوییم صد سال تاریخ ایران را بخوانند.

در شماره ۲۴ نشریه جنگل مطلبی درج شده با عنوان «افسانه دیرین یا نقل شیرین» که در آن به یک داستان اشاره می‌کند که منطقه قفقاز اسم آذربایجان روی خود می‌گذارد».

وی افزود: «در این گزارش آذربایجان را یک عضو مهم ایران، منشأ انقلاب و جزو لاینفک مملکت می‌داند و قفقازیه جنوبی همه فارسی و ایرانی‌الاصل دارای زبان فارسی هستند، اما امروز اسم آذربایجان به خود گذاشته است و بعد آن را به داستان همسایه دیگر ربط می‌دهد».

دکتر حقانی در پایان گفت: «جمهوری آذربایجان از ابتدا به قصد تجزیه ایران تشکیل شد. ما الان داریم می‌بینیم که اینها تجزیه‌طلبی را در خوزستان و شهرهای دیگر ما هم تشویق می‌کنند. پس مسئله امروز و دیروز و جنگ اول و دوم، قره‌باغ نیست؛ اینها بخشی از سناریویی است که یکی از راهبردهای جدی آن تجزیه ایران است.

بحث جمهوری آذربایجان مطرح شده، اما تجزیه کل ایران مد نظرشان است. ان‌شاءالله ما با استفاده از کارشناسانی که عمری را به مطالعه و پژوهش در حوزه قفقاز صرف کرده‌اند برای روشن شدن هر چه بیشتر زوایای اتفاقاتی که در منطقه رخ می‌دهد تلاش کنیم».

دکتر صفرنژاد: موضوع قره‌باغ آتش زیر خاکستر است

دکتر داریوش صفرنژاد با موضوع «نتایج حضور تکفیری‌ها و سلفی‌ها در قفقاز» عنوان کرد: «قفقاز به دو منطقه شمالی (جزئی از جنوب فدراسیون روسیه با یازده منطقه) و جنوبی (سه کشور مستقل جمهوری آذربایجان، ارمنستان و گرجستان و سه کشور خودخوانده قره‌باغ، آبخازیا و اوستیای جنوبی) تقسیم می‌شود.

تکفیری‌ها و سلفی‌ها در ابعاد و گونه‌های مختلف از سی سال پیش همزمان با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سابق با هدایت کشورهای مختلف در قفقاز شمالی ریشه دواندند و حتی ما اوایل دوره زمانی بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، در سه جمهوری خودمختار قفقاز شمالی شاهد اعلام استقلال آنها بودیم».

وی در ادامه افزود: «در پشت جریان‌های تکفیری در منطقه چچن، اینگوش، منطقه مابین داغستان و… آمریکایی‌ها و بازیگران نیابتی عربستان، قطر، ترکیه و… قرار داشتند. امروز بعد از سی سال میوه‌های این اقدام مزدورانی هستند که در حدود ده منطقه دنیا برای جریان‌های مختلف تکفیری می‌جنگند».

وی اظهار کرد: «الان دیگر این جریان در منطقه قفقاز شمالی به شکل علنی جایی را در اختیار ندارد و فعالیت‌هایشان زیرزمینی و پشت پرده است، اما جریان اعزام مزدور به همه دنیا برقرار است. حضور این جریان‌های تکفیری در منطقه قفقاز جنوبی به یک سال و سه ماه گذشته برمی‌گردد، اما در منطقه‌ای در گرجستان که مرز قفقاز شمالی و جنوبی است، دره‌ای وجود دارد به نام دره «پانکیسی» که یکی از مراکز آموزش نیروهای تکفیری در کره زمین است».

وی در ادامه افزود: «جریان‌های تکفیری در دنیای امروز خود را به دو بخش عمده تقسیم می‌کنند و اعلام‌شان هم این است که متأثر از دوران حضور پیامبر اسلام(ص) در مکه و مدینه هستند.

یک دوران را دوران تبلیغ و دیگری را جهاد می‌دانند. وهابیت تکفیری خود را منتسب به دوران جهاد می‌داند و سلفی‌ها خود را منتسب به دوران تبلیغ می‌دانند.

در دوازده سال گذشته، اردوغان در ترکیه و با حضور میدانی جدی در سوریه، گونه جدیدی از سلفیت را پایه‌گذاری کرد که تکفیری شدند و اسم‌شان را می‌توان سلفی اخوانی تکفیری اردوغانی گذاشت».

دکتر صفرنژاد با تأکید بر اینکه امروز ترکیه در چهارده کشور دنیا حضور نظامی و در حدود هشت کشور به طور مشخص لشکریان نیابتی‌اش بازی می‌کنند و سابقه این کارها هم به دوازده سال اخیر باز می‌گردد، گفت: «سال گذشته اواخر مرداد ۱۳۹۹ یک مانور هوایی توسط ترکیه در باکو برگزار شد و بعد از مانور ترک‌ها اعلام کردند که این اسکاتران هواپیماهای اف ۱۶ را به عنوان امانت در باکو می‌گذارند».

وی در ادامه افزود: «در ۶ مهر ۱۳۹۹ مشاهده کردیم که ترک‌ها با پشتیبانی هوایی پهبادها و نیروی زمینی‌شان خط‌شکنان اصلی نبرد قره‌باغ بودند.

چند روز اول نبرد در رسانه‌ها حضور اینها اعلام شد، اما بعد از چند روز اینها همه اسناد را پاک کردند.

تولیدکننده بخش‌هایی از سلفی‌های تکفیری سوریه ترکیه بوده است.

اینها پنج‌هزار نفر به منطقه شمال غرب کشور ما فرستادند و هزار نفر هم از جمهوری خودمختار نخجوان فرستادند و بنایشان این است که از همان اول مرز ایران و ارمنستان را تغییر دهند که بعد از هشدار حضرت آقا و اعلام روسیه، قسمت اول کارشان معطل ماند و عقبگرد و از خاک ترکیه به سوریه رفتند».

وی در ادامه افزود: «از این پنج‌ هزار نفر خط‌شکن نبرد قره‌باغ در جبهه آذری، طبق آمار هفتصد نفر کشته شدند و هزینه قابل توجهی هم آذری‌ها دادند. هم جمهوری اسلامی و هم روسیه نسبت به حضور این جریان‌های تکفیری در آن مقطع هشدار جدی دادند.

روسیه هم که می‌گوییم منظور جمهوری فدراسیون روسیه است که در سال‌های اخیر هیچ‌گاه در ادبیاتش اسقاط ایران در میان نبوده است.

در جنگ دوم قره‌باغ که ۴۴ روز طول کشید، حضور نیروهای سلفی تکفیری به عنوان ارتش نیابتی و تجهیزات نیابتی و ترکیه تعیین‌کننده نتیجه نبرد بوده است.

سابقه جنگ اول قره‌باغ هم نشان می‌دهد که آن زمان هم دو گروه نیروهای جنگجوی خارجی (پنج‌ هزار نفر مجاهدین افغانی و پنج‌ هزار نفر نیروهای مبارز چچنی) در جنگ حضور داشتند.

الان در جمهوری آذربایجان دو قبرستان شهدای افغان و چچن یکی در باکو و دیگری هم منطقه حائل آذربایجان و ارمنستان است؛ یعنی همان زمان در جنگ اول هم اینها جنگجوی اصلی بودند.

تکفیری‌ها هنوز در جمهوری آذربایجان وجود دارند. موارد زیادی در اینباره مطرح است و جمهوری آذربایجان برای حفظ موقعیت‌های به‌ دست‌ آمده در نبرد زمینی ناچار است از آنها استفاده کند؛ چون در این ۴۴ روز فقط این افراد خوب جنگیدند.

خط آخر هم ارتش جمهوری آذربایجان و سپس مستشاران ترک و اسرائیلی بودند. نکته دیگر درباره برنامه آینده است؛ آنچه عنوان شده با توجه به ساخت‌ و سازها و عدم رغبت آذری‌ها، پیشنهاد شده است که به نام اتباع ترکی، این نیروهای سلفی و تکفیری به این مکان‌ها بروند و با خانواده‌ها ساکن شوند و تجارت و کشاورزی کنند و به عنوان نیروهای اجرایی از این‌ها قرار است استفاده شود».

وی در پایان گفت: «پس باید حواس‌مان باشد در آینده‌پژوهی شمال غرب کشورمان چنین جریانی در حال رسوب است و این جریان را اگر مورد توجه قرار ندهیم، با توجه به اینکه اردوغان بی‌حساب و کتاب از اینها استفاده می‌کند، فردا برای هر هدفی می‌تواند علیه جمهوری اسلامی از اینها استفاده کند».

گلکاریان: دولت ترکیه شمال غرب ایران بزرگ را در نقشه توران خود قرار داده 

سپس قدیر گلکاریان از قبرس به صورت آنلاین با موضوع «بررسی نقش ترکیه در تحولات اخیر قفقاز» به ارائه مقاله خود پرداخت و طی سخنانی گفت: «همانطور که می‌دانید، در پی فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، قفقاز یکی از مناطق بی‌ثبات منطقه شد. کشورهای موجود این بخش جهان خطرات امنیتی بزرگی هم دارند و جنگ‌های زیادی بین آذربایجان و ارمنستان و روسیه رخ داد که هنوز هم آتش زیرخاکستر هستند و ممکن است دامن کشورهای مختلف از جمله ایران را هم بگیرد».

وی در ادامه افزود: «این بی‌ثباتی قفقاز جنوبی به عرصه رقابت کشورهای منطقه هم تبدیل شده که ایالت متحده، روسیه، اروپا، رژیم صهیونیستی، ایران و… در آن دخیل هستند. با تمام این اوصاف ظهور دولت‌های استقلال‌یافته قفقاز چالش‌هایی را برای ترکیه ایجاد و در عین حال نقش آن را افزایش داد که امروز نقش ترکیه را در تحولات قفقاز می‌توان تحلیل کرد».

گلکاریان یادآور شد: «فروپاشی اتحادیه شوروی خطر صدساله شوروی را از بین برد، اما خطر ترکیه را بیشتر کرد و امروز ترکیه خود را بازیگر مهم در منطقه تصور کرده درحالی‌که قبلا از دخالت در منطقه اجتناب می‌کرد، اما الان تغییر وضعیت داده است.

طبیعتاً نقش ترکیه در منطقه قفقاز و فعال بودن شرکت‌های مختلف در آذربایجان، گرجستان و مراکز آموزشی مختلف در این کشورها، ارائه بورسیه‌های تحصیلی مجانی برای داوطلبان و آموزش نیروهای جوان کارآمد به عنوان دیپلمات در زیر چتر وزارت خارجه ترکیه و حضور مستمرشان در وزارت خارجه، کانال‌های تلویزیونی ترکیه در آذربایجان، همه و همه در کنار انجام مانورهای دو جانبه و سه‌جانبه برای تحقق اهداف ترکیه است».

وی با اشاره به اهدای نقشه توران بزرگ به اردوغان گفت: «متأسفانه هیچ واکنشی از سوی مقامات ایران و عراق و دیگر کشورهای منطقه در این زمینه ندیدیم.

همه اینها ترکیه را به این اعتقاد کذایی سوق داده که نقش‌آفرینی سنجیده داشته باشد. به‌ هر حال هر کشوری دنبال تثبیت منافع کشور خود است.

ترکیه از گذشته و دوره عثمانی تا امروز و حتی از دوره تأسیس جمهوری توسط آتاتورک هیچ‌گاه منطقه قفقاز را در پارامترهای سیاسی‌اش فراموش نکرده و بعد از دهه ۱۹۹۰م هم همه کارها باعث شد نقش ماندگار ترکیه در قفقاز ادامه یابد».

گلکاریان با بیان اینکه ترکیه زمانی پایگاه غرب در برابر شوروی شد، گفت: «بعد از شوروی کانون ژئوپلیتیک اوراسیا تغییر کرد و اینها خودشان سعی کردند استراتژی جدیدی را ایجاد کنند.

از سویی هم باید اعتراف کنیم که ترس از اسلام رادیکال یکی از بیم‌های جدی پایگاه غرب بود که این هم ترکیه را تقویت کرد تا در سی سال اخیر به عنوان یک بازیگر فعال در منطقه قفقاز، خود را نشان دهد.

تشکیل کشورهای تازه‌استقلال‌یافته براساس الگوی ترکی و دموکراسی سکولار در ترکیه هم خود الگوهای تازه‌ایی است که نقش و حضور ترکیه را در قفقاز هموارتر می‌کند».

وی در اینباره افزود: «از سوی دیگر هم ترکیه به دلیل همسایگی با ایران و داشتن بیشترین مرز با کشور ما، به میزان قابل توجهی نسبت به تحولات داخل و خارج ایران حساس است.

دولت ترکیه شمال غرب ایران بزرگ را در نقشه توران خود قرار داده و برای موقعیت استراتژیکش، فوریت سیاست‌هایش را در دو دهه گذشته اعلام کرده و خطوط این سیاست‌ها این بوده که معیارهای سیاست‌های ترکیه را در قبال منطقه تعیین کند».

این پژوهشگر اظهار کرد: «حضور ترکیه هرچند شاید از نظر ما به عنوان یک رقیب مورد قبول نباشد، یک اولویت استراتژیک برای قفقاز است و اینها باعث شده است حتی ترکیه امنیت سیاسی خود را منتج به تحولات قفقاز بداند؛ یعنی امروز رسیدن به منافع ترکیه در شمال غرب ایران و تحریک اقوام ترک ایران و تلاش بر الگوسازی آذربایجان برای ترک‌های ایران می‌تواند کشش ترکیه را گام به گام به سمت آرامش و تثبیت نیازهای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و امنیتی ترکیه قرار دهد».

وی با بیان اینکه تقویت وحدت ملی سه کشور هم برای ترکیه مهم است، افزود: «اگر امروز ما با گرجستان مشکل داریم یا آذربایجان هر از گاهی خودنمایی می‌کند، تماما بر اساس همان چیزی است که آنها بازیگر نیستند، بلکه میدان‌دار و زمینه‌ساز اهداف ترکیه در منطقه هستند».

گلکاریان یادآور شد: «در مجموع افزایش اهمیت قفقاز برای ترکیه توسط عوامل مختلف ایجاد شده؛ برای مثال سال‌ها ترکیه تلاش کرد وارد اتحادیه اروپا شود، اما این امر محقق نشد و همین باعث شد که بیشتر به سمت منطقه بیاید.

از سوی دیگر رخدادهای گذشته را اگر ببینیم، رئیس‌جمهور ترکیه بعد از فروپاشی شوروی مواضعش را هیچ‌گاه کتمان نکرد. قفقاز جنوبی را می‌توانیم هم در زمینه سیاسی و هم منابع طبیعی برای رونق اقتصاد ترکیه مهم بدانیم؛ چراکه میلیاردها دلار برای ترکیه درآمد ایجاد و در عین حال نیازهای اسرائیل و سایر کشورها را هم تأمین می‌کند».

وی در پایان اظهار کرد: «ترکیه امروز دوست ما نیست، دشمن‌مان هم نیست، اما رقیب بلامنازع ماست.

متأسفانه این اعتراف تلخی است که مسئولان ما تساهل و تسامح با چنین رقیبی را به‌ کرات اعمال می‌کنند و این خطای بزرگی است که چالش‌های جدی برای کشور ما ایجاد خواهد کرد.

ترکیه با ایجاد راه‌ حل‌های منطقه‌ای می‌خواهد جغرافیای بزرگ‌تری را ایجاد کند و این یکی از دلایل نقش‌آفرینی بزرگ در قفقاز است.

تحرکات ترکیه و تنش‌های منطقه‌ای آذربایجان و ارمنستان در مرزها را نباید ساده نگاه کنیم و نسبت به اظهارات مسئولان‌شان نباید خوش‌باوری داشته باشیم».

پایان پیام

خرید کتاب از سایت‌های معتبر با کد تخفیف گلونی
کلیک کنید

کد خبر : 257267 ساعت خبر : 3:38 ب.ظ

لینک کوتاه مطلب : https://golvani.ir/?p=257267
اشتراک در نظرات
اطلاع از
0 Comments
Inline Feedbacks
نمایش تمام نظرات