نمایشی شدن «نابرابری» در جامعه کنونی ایران

نمایشی شدن «نابرابری» در جامعه کنونی ایران

مردمی که در جامعه زندگی می‌کنند ممکن است بعد از مدتی احساس عدم امنیت از اوضاع به آنها دست ‌دهد.

به گزارش پایگاه خبری گلونی، نشست «صداهایی که شنیده نشد» با محوریت «نابرابری؛ حاشیه علیه متن» با حضور حسین راغفر، عضو هیئت علمی دانشگاه الزهراء و محمدامین قانعی‌راد، عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور، سه‌شنبه، ۱۰ بهمن‌ماه با همکاری موسسه مطبوعاتی جماران در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.

در این نشست، محمدامین قانعی‌راد، عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور با بیان اینکه از نظر برخی‌ها در زمان انقلاب وضعیت اقتصادی خوب بود و یک نوع رشد اقتصادی ‌‌‌در کشور وجود داشت با این حال ما دستخوش پدیده انقلاب شدیم، گفت: کشور ما با یک فرآیند دوگانه رشد اقتصادی و رشد نابرابری‌های اجتماعی مواجه است. این دو در یک فرآیند واحد رخ می‌دهد و از دو طرف (دولت و مردم) به دو گونه احساس می‌شود.

او ادامه داد: رشد اقتصادی در ایران یک مقداری حالت انتزاعی دارد و مبتنی بر یک سری شاخص‌ها است به همین ترتیب از سوی کارشناسان سیستم به یک شیوه انتزاعی ارزیابی و بررسی می‌شود. در زمان شاه جاده، سدها، کارخانه‌ها و صنایع جدید به سرعت ایجاد می‌شود ضمن اینکه حرکت‌هایی را هم ایجاد می‌کند برای مثال در زمان اصلاحات ارضی، روستایی‌ها به علت جواب ندادن اقتصاد کشاورزی به مهاجرت روی می‌آورند و در نهایت با آمدن به کلان‌شهرها پدیده حاشیه‌نشینی یا حلبی‌نشینی را شکل می‌دهند.

قانعی‌راد افزود: افراد حاشیه‌نشین‌ نمی‌توانند به شغل‌های مورد نظر خود در صنایع دسترسی پیدا کنند و بنابراین رنج می‌برند. از طرف دیگر چون این افراد از مکان‌های متفاوت آمده‌اند فاقد ارتباط با یکدیگر و انسجام اجتماعی هستند اما می‌توانند با همدیگر گروه‌هایی را به منظور کسب درآمد تشکیل داده و با انتخاب راه‌های نامناسب منجر به گسترش فقر و جرایم شوند. بنابراین هم داستان رشد اقتصادی و هم داستان نابرابری‌های اجتماعی درست است و این دو به یک نحوی با یکدیگر پیوستگی دارند.

نمایشی شدن «نابرابری» در جامعه کنونی ایران

او با اشاره به چگونگی کنترل وضعیت آن زمان، اظهار کرد: شاه تمدن بزرگ را می‌دید، شکل‌گیری تمدن بزرگی که در افق پیش‌رو است در حالی که از سوی دیگر، مردم فقر را در کنار خود احساس می‌کردند، همین اوضاع در وضعیت جدید نیز قابل مشاهده است مثلاً آقای روحانی در تلویزیون می‌گوید امسال نسبت به کشورهای دیگر ۶ درصد رشد داشته‌ایم، من دوروبر خود جوان‌های بیکار زیادی را می‌بینم که اگر به آنها گفته شود ما امسال ۶ درصد رشد اقتصادی داشته‌ایم ممکن است با برخورد غیرمنتظره‌ای روبه‌رو شوید.

بنابراین در آن زمان نیز رشد اقتصای  وجود داشت همچنان که ممکن است حرف آقای روحانی درست باشد و در فضای پسابرجام اتفاقاتی در حال رخ دادن باشد اما این ۶ درصد رشد در یک دستگاه محاسباتی خاص قابل محاسبه است اینکه اقتصاددانان متغیرها را بررسی کنند. در دستگاه‌های محاسباتی متفاوت به نتایج متفاوتی می‌رسیم. یکی دستگاه محاسباتی کارشناسان دولت است که می‌گویند رشد اقتصادی ۶ درصد بوده است که اگر شما مختصات این محاسبه را دگرگون کنید ممکن است به پدیده دیگری برسید.

نمایشی شدن «نابرابری» در جامعه کنونی ایران

عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور ادامه داد: نکته دیگر این است که آیا نابرابری اجتماعی به عنوان یک عامل عینی به تحول منجر می‌شود؟ و آیا این انقلاب اسلامی فقط برای نابرابری بوده است؟ جواب این سوال منفی است و آن چیزی که جامعه را دچار تحول می‌کند بیشتر خدشه‌دار شدن امنیت اجتماعی است به عبارت دیگر مردمی که در جامعه زندگی می‌کنند ممکن است بعد از مدتی احساس عدم امنیت از اوضاع به آنها دست ‌دهد.

بخشی از اعتراضات به بحث «تضاد پایداری» برمی‌گشت

او با بیان اینکه اغلب اعتراضات به طور مستقیم ناشی از نابرابری اجتماعی نیست، گفت: در مسئله شمال آفریقا، تحولاتی که ایجاد شد مربوط به نابرابری اجتماعی نبود حتی در تونس که اخیراً تظاهراتی برپا شد مبتنی بر یک نوع تضاد پایداری در رابطه با جوان‌های تحصیلکرده بیکار بود. همچنین بخشی از اعتراض‌های اخیر در خود شهرهای ایران نیز به تضاد پایداری و گسترش آموزش عالی و افزایش دانش‌آموختگان بیکاری برمی‌گشت بنابراین بیکاری بسیار مهم‌تر از نابرابری اجتماعی است. نابرابری اجتماعی در نهایت در پیوند با یک‌سری متغیرهای دیگر عمل می‌کند و تاثیر می‌گذارد.

قانعی‌راد تصریح کرد: در بسیاری از موارد ممکن است کاهش قدرت خرید مردم یا بیکاری گسترده، یک شورش شهری برپا کند منتها هیچ کدام از اینها نابرابری اجتماعی را به طور مستقیم مورد خطاب قرار نمی‌دهند. نابرابری در بسیاری از کشورها با یک آستانه تحمل همراه است و معمولاً هم این آستانه تحمل دو منبع دارد یک  منبع آن، مشروعیت فرهنگی (تا چه اندازه‌ای این نابرابری از نظر فرهنگی مشروع است که بیشتر به جوامع سنتی برمی‌گردد مثلاً در جامعه ایران قبل از انقلاب، نابرابری حتی مشروعیت دینی هم داشته است) است.

او با بیان اینکه آنچه ضریب تحمل جامعه را در برابر نابرابری افزایش می‌دهد، «تشکل‌یابی اجتماعی» است، خاطرنشان کرد: متاسفانه در حال حاضر در جامعه ما تشکل‌یابی اجتماعی به هیچ وجه وجود ندارد. فکر نمی‌کنم چیزی به اسم گفت‌و‌گوهای سه‌جانبه بین کارگر، کارفرما و دولت در عرصه نیروی کار صنعتی به صورت سازمان‌یافته داشته باشیم. هنوز در ایران، سازمان‌های کار به رسمیت شناخته نشده‌اند.

نمایشی شدن «نابرابری» در جامعه کنونی ایران

این استاد دانشگاه ادامه داد: آنهایی که کار می‌کنند و موقعیت نابرابری دارند نیروی کار تشکلی نیز ندارند. به عبارتی، فرهنگ نمی‌تواند نیروی کار را به داشتن نابرابری متقاعد کند و سازمانی هم برای نیروی کار وجود ندارد که احساس کند با طرف مقابل، وارد دیالوگ و گفت‌و‌گو است. جامعه کنونی ایران، جامعه قبل از انقلاب نیست و جامعه‌ای است که نمی‌خواهد تشکل را به رسمیت بشناسد. عدم توجیه نیروهای نابرابر مترادف با تحقیر انسان است بنابراین نابرابری در اینجا خطرناک می‌شود.

او با اشاره به بحث نمایشی شدن نابرابری در جامعه کنونی ایران، گفت: بعد از انقلاب همسایه‌ای داشتیم که صاحب خودروی بنز بود، آن را از خانه بیرون نمی‌آورد و حتی در داخل خانه هم کاور زده بود که دیده نشود اما اکنون به جایی رسیده‌ایم که وزیر با افتخار می‌گوید «پورشه‌ام را پارک کردم». معنای رژه اشرافیت همین است که اینها دیده می‌شود و جامعه ما یک جامعه نمایشی شده است. در چنین جامعه‌ای نابرابری به ارزش تبدیل شده و دیگر معنای بدی ندارد ضمن اینکه افراد از داشتن آنچه که دارند احساس عدم امنیت نمی‌کنند. باید دید که این تمایل فرهنگی به نمایش دادن ثروت از کجا نشئت گرفته است.

صدایی که شنیده نشد

قانعی‌راد افزود: پیامد این وضعیت، تراکم نفرت اجتماعی است و مانند یک انرژی پنهان، نفرت را ذخیره می‌کند. این انرژی پنهان در یک شرایط مناسب همراه با نابرابری اجتماعی تبیین نشده (نابرابری اجتماعی که از نظر فرهنگی توجیه و از نظر سازمان اجتماعی تبیین نشده است) تحول را به وجود می‌آورد. بنابراین تحول باید با انرژی اجتماعی همراه باشد مثلاً خود انقلاب اسلامی انرژی اجتماعی بسیاری را به شیوه‌ها و سبک‌های مختلف تولید کرد؛ سخنرانی‌های رهبر انقلاب در هر جایی، یک تولید و انرژی بود. این انرژی‌ها اغلب ویران‌گر هستند.

او با اشاره به علت تمایل ثروتمندان به نمایشی شدن، تصریح کرد: از نظر من، ما انسان‌ها هویت‌یابی می‌کنیم یعنی برای خود، هویت می‌سازیم و شکل می‌دهیم. برای مثال یک فرد دانشگاهی در حوزه دانشگاه با سخنرانی کردن، مقاله دادن، کنفرانس دادن و… و یک هنرمند با آهنگ‌سازی، نقاشی و… هویت‌یابی می‌کند به عبارت دیگر هر فردی با سرمایه‌ای که دارد به هویت‌یابی می‌پردازد. افراد با سرمایه‌هایی که دارند خود را ابراز کرده و به جامعه مایه فکر، اندیشه و زندگی می‌دهند.

نمایشی شدن «نابرابری» در جامعه کنونی ایران

عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور در پایان گفت: تقریباً در هیچ کشوری این چنین وضعیتی وجود ندارد که ثروتمندان با پایگاه طبقاتی خود، هویت‌یابی ‌کنند. تصور من این است که مثلاً یک سرمایه‌دار آلمانی در وهله اول خود را یک آلمانی و یک پروتستانی آلمانی و بعد یک سرمایه‌دار فرض می‌کند، به عبارتی در ابتدا یک وجوه مشترکی را با کل جامعه برای خود برمی‌سازد در حالی که در جامعه ایران هویت ملی و حتی هویت دینی وجود ندارد به همین دلیل است که افراد از مردن صاحب خودروی پورشه خوشحال می‌شوند و در مقابل هم ممکن است افراد ثروتمند همین احساس خوشحالی را برای مردن فقرا داشته باشند و این یک وضعیت خطرناک در جامعه است.

پایان پیام

کد خبر : 77992 ساعت خبر : 0:40 ق.ظ

لینک کوتاه مطلب : https://golvani.ir/?p=77992
اشتراک در نظرات
اطلاع از
0 Comments
Inline Feedbacks
نمایش تمام نظرات