امیرحسین قیاسی و پیوستگی جکها
امیرحسین قیاسی علی رغم اینکه در استنداپ خود هیچگونه اکت و بازی بدن نداشت اما با داشتن یک متن استنداپ کمدی که تمام اصول و قواعد یک استنداپ کمدی کامل را دارا بود و بیان خوبی که در اجرا داشت تقریبا بهترین نفر شب سوم بود.
امیرحسین قیاسی علی رغم اینکه در استنداپ خود هیچگونه اکت و بازی بدن نداشت اما با داشتن یک متن استنداپ کمدی که تمام اصول و قواعد یک استنداپ کمدی کامل را دارا بود و بیان خوبی که در اجرا داشت تقریبا بهترین نفر شب سوم بود.
روایت ناصر محبی حول روابط پدر و پسری بود. پدر و پسری که به گفته خودش «جوبشون تو یه آب نمیره». تمام اتفاقات هم دقیقا اختلافات همین دو شخصیت را شرح داد. اما حلقههای واسط، بین این روایات مفقود شده بود.
محمدجواد رضایی اجرای ساده و قابل باوری داشت. قابل باور بودن شوخی های او یک ویژگی ذاتی است.
اجرای محمدجواد رضایی را میشود از دیدگاه حرفهای بررسی کرد. اما بگذارید از زاویه روانشناختی به سوژه این شرکتکننده در خنداننده شو ۲ نگاه کنیم.
سهیل غلامرضاپور هم مثل بسیاری دیگر از شرکتکنندهها از لهجه و گویش محلی خود استفاده کرد و در این امر موفق بود. او در اجرایش هم از ترانه استفاده کرد، هم برخی اشعار سپید را نقد کرد و هم در جلب نظر مخاطبان موفق بود.
وقتی ما زنان، خودمان با شوخیهای مبتذلی مثل «چرا کسی اینو نمیگیره»، شأن خودمان را در خنداننده شو زیر سؤال میبریم، از بقیه چه انتظاری داریم؟
«تکرار» یکی از فنون طنزنویسی است و گویا رضا نظری از این فن آگاه است. چرا که در جایی دیگر، شوخیِ «با دست با دست صحبت نکن» را تکرار کرد و از مخاطب خنده گرفت.