چگونه تفکر فردوسی در شعر خیام به نهایت خود میرسد
اوست که تافته بخت و سرنوشت ما را مدام میبافد و میشکافد بیآنکه بدانیم چرا. میتوان گفت که این جنبه از تفکر فردوسی در خیام به نهایت خود میرسد.
اوست که تافته بخت و سرنوشت ما را مدام میبافد و میشکافد بیآنکه بدانیم چرا. میتوان گفت که این جنبه از تفکر فردوسی در خیام به نهایت خود میرسد.
یکی از سرچشمههای تنش درونی فردوسی در بینش اوست از خدایی دوگانه: اهورامزدا و زروان. او تلاش میکند این هر دو خدای را در درون خود یکی کند.