عشق هر روز به تکرار تو برمیخیزد
عشق هر روز به تکرار تو برمیخیزد./ اشک، هر صبح به دیدار تو برمیخیزد. ای مسافر! به گلاب نگهم خواهم شست… .
عشق هر روز به تکرار تو برمیخیزد./ اشک، هر صبح به دیدار تو برمیخیزد. ای مسافر! به گلاب نگهم خواهم شست… .
انسان را آفرید یزدانش/ پیدا شد رنگ حسن پنهانش. چون سوخت هنوز هم گلستان بود/ خاکستر خیمههای ویرانش. بعد از تو خاک بر سر دنیا/ لرزید آن دم جهان و ارکانش.
ما را بدون تو به پشیزی نمیخرند/ جز با حضور تو به بهایی نمیرسیم. صاحب عزا به دست تهی مان نگاه کن/ بی لطف تو به فیض گدایی نمیرسیم.