نقش متواضع در بازی مافیا و خوبی که از حد میگذرد
اگر فراموشیشان خوب هم شده باشد با جمله «من که کاری نکردم»، تمام معادلات شهروندان را بر هم میزنند. نقش متواضع در بازی مافیا و خوبی که از حد میگذرد.
اگر فراموشیشان خوب هم شده باشد با جمله «من که کاری نکردم»، تمام معادلات شهروندان را بر هم میزنند. نقش متواضع در بازی مافیا و خوبی که از حد میگذرد.
اگر با این نقش در شهر واقعی مواجه نشده باشیم، در سریالهای یانگوم و آینه عبرت و ستایش و … بسیار دیدهایم. نقش حسود در مافیا و تعلیق نقش های مهم شهروندی.
از آنجایی که قوانین بازی هم جزو طرفداران بازیکنان تک بُعدی است، به او قابلیتهای مهم و حیاتی نمیدهد. نقش همه کاره در مافیا و خروجی زودهنگام از بازی.
فقط میدانند که یک سری اتفاقات نباید بیفتد و برای حل آن هم راهی سراغ ندارند. نقش جدی در بازی مافیا و خنده ای که محو میشود.
این بازیکنان همه مسائل شهر را به شوخی میگیرند و کمتر میشود حرفهای منطقی از زبانشان شنید. نقش شوخ طبع در مافیا و اخراج بر اثر بی احتیاطی.
نقش آنها در شهر خیلی مهم است و چون ممکن است روی ذهن بازیکنان دیگر اثر بگذارد، ما آن را به بازی اضافه میکنیم. نقش نگران در مافیا و آرامشی که یافت نمیشود.
به هر حال طبیعی است که از میان این همه صحبت، چندین نقش هم لو برود و شهروند و مافیا یکدیگر را بشناسند. نقش رازدار در مافیا و سکوتی سرشار از ناگفته ها.
بدون آن که او حساس شود میگوییم که عصبانی مافیایی است که شهروندان نباید خیلی سر به سر او بگذارند. نقش عصبانی در مافیا و قوانینی که او را همراهی میکند.
در اصل آنها از جنگ بین گروهها مختلف خسته شدهاند و از تماشای دعوا بیشتر لذت میبرند. نقش خسته در بازی مافیا و تهدیدی که موثر واقع میشود.