من فقط یک گمشده بدشانس مبتلا به فوبیای پرندگان بودم؛ قسمت دوم
با اینکه میدانستم تنها راه نجات از گمشدن، همین کوچه است، قدم از قدم برنداشتم. من فقط یک گمشده بدشانس مبتلا به فوبیای پرندگان بودم؛ قسمت دوم.
با اینکه میدانستم تنها راه نجات از گمشدن، همین کوچه است، قدم از قدم برنداشتم. من فقط یک گمشده بدشانس مبتلا به فوبیای پرندگان بودم؛ قسمت دوم.
گم شدنهای مختصر، جزو برنامه من بود. اما گاهی این برنامه تغییراتی پیدا میکرد. من فقط یک گمشده بدشانس مبتلا به فوبیای پرندگان بودم؛ خاطرات مسیریابی من