شب یلدا و پرتقال هفت تومنی
ناخودآگاه از جا پریدم و گفتم فکر کنم تا حالا سردخانهایهایش تمام شده باشد. بدو بدو خودم را دوباره رساندم جلوی میدان میوه و ترهبار. شب یلدا و پرتقال هفت تومنی
ناخودآگاه از جا پریدم و گفتم فکر کنم تا حالا سردخانهایهایش تمام شده باشد. بدو بدو خودم را دوباره رساندم جلوی میدان میوه و ترهبار. شب یلدا و پرتقال هفت تومنی
میوهای زیر ۱۰ هزار تومان در بازار نداریم. برخی، پرتقال یا سیب را دانهای میخرند. این چه مسابقهای است؟ مردم با تلخی گرانی چه کنند؟
دیگر چه اهمیت دارد که جیب مردم آنقدر نهال نحیفی است که به اندک نسیمی ریشهکن میشود. هیچ گرانی بی حکمت نیست، هیچ ارزانی بی علت!
غلط نویسی های ما از دفترهایمان به فیش بانکی و از بخشنامهها به تابلوهای شهری رسیده است. به اشتباه نوشتن و غلط دیدن راضی شدهایم.