حق شکراللهی بر گردن درستنویسی
حق رضا شکراللهی بر گردن درستنویسی به سبب انتشار کتاب مزخرفات فارسی نیست بلکه به جهت درک بهنگام این ضرورت است که باید از خط و زبان فارسی در فضای مجازی محافظت کرد.
حق رضا شکراللهی بر گردن درستنویسی به سبب انتشار کتاب مزخرفات فارسی نیست بلکه به جهت درک بهنگام این ضرورت است که باید از خط و زبان فارسی در فضای مجازی محافظت کرد.
اگر هزار سال گفتهایم «آب دستت است بگذار زمین و بیا»، حالا که دیگر آبی، نه روی زمین و نه زیرِ زمین، برایمان باقی نمانده، باید بگوییم «موبایل دستت است، بگذار زمین و بیا!» مَثَلهای آبدارِ خشکیده
زمانی نه چندان دور، به کسانی که راحت و زیاد دروغ میبافتند، میگفتند «دروغ حناق نیست که بیخ گلوت رو بگیره.»
مشتی به مشهد مربوط نیست. یعنی اگر یک چای غلیظ و همهچیزکامل میخوریم، یک چای مشت خوردهایم که هیچ ربطی به مشهد ندارد.
آنچه شما دارید یا در آن قرار میگیرید «محذور» است و آنچه شما هستید که باعث میشود عذرتان پذیرفته باشد، «معذور» است. هر ذـضـظـزور دیگری را هم بیخیال شوید؛ دستکم تا اطلاع ثانوی!
همهی غلطهای املایی از جنس اصطلاحاتِ علمایی نیست. مثلاً درست است که آب مایع است، ولی آب مایهی حیات است نه مایع حیات. راجع به راجبخان!