مسابقه رالی آخرش خوش است
اصلاً چپ و راستی نداشت که بخواهیم بپیچیم. تا چشم کار میکرد دشت بود و مسیری سنگلاخ. چطوری از اینجا سردرآورده بودیم؟ مسابقه رالی آخرش خوش است.
اصلاً چپ و راستی نداشت که بخواهیم بپیچیم. تا چشم کار میکرد دشت بود و مسیری سنگلاخ. چطوری از اینجا سردرآورده بودیم؟ مسابقه رالی آخرش خوش است.
آقا اسماعیل، بامزه فامیل. از نظر خودش که باید در سینمای ایران مستر بین میشد، ولی حقش را خوردند. بهشت و جهنم غذاها و شکم آقا اسماعیل.