کاناپه امروز ایران است ولی قرار نیست به سیاهیها بپردازد
کاناپه امروز ایران است ولی قرار نیست به سیاهیها بپردازد
به گزارش پایگاه خبری گلونی، کیانوش عیاری شش سال بعد از ساخت «خانه پدری» پشت دوربین«کاناپه» قرار گرفت. فیلمی که به قول خودش قصد داشت با ساختن آن از ابرهای سیاه ناامیدی که به واسطه عدم نمایش «خانه پدری» پیش آمده بود، فاصله بگیرد. اما اعلام نام فیلمهای بخش مسابقه سینمای ایران جشنواره فیلم فجر و بعد هم صحبتهای دبیر جشنواره درباره «کاناپه» و ارجاع آن به مقامات بالاتر، انگار تکرار همه ماجراهای «خانه پدری» بود.عیاری که طی همه این سالها از «تنوره دیو» تاکنون با منطق و استدلال و البته پایمردی، در مقابل مشکلات پیش آمده برای فیلمهایش واکنش نشان داده و اساسا اهل هیاهوهای مرسوم نیست، در گفتوگویی با خبرگزاری ایسنا درباره این فیلم و مشکل آن که استفاده از کلاه گیس برای بازیگران زن در خانه خود و نزد محارمشان است، توضیح میدهد.
او ابتدا با اشاره به برخی توصیفها یا اطلاعاتی که مبنی بر کمدی بودن فیلمش مطرح شده است، میگوید: «کاناپه را به خاطر موضوعی که دارد یک فیلم تلخ میدانم اما یکی نوع تلخی که در آن طنزی وجود دارد که ممکن است در زندگی همه ما و در شرایط سخت و ناگوار پیش آید. اصلا بهتر است اینطور بگویم که به نظرم «کاناپه»، امروز ایران است ولی قرار نیست به سیاهیها بپردازد و فقر را نشان دهد و اهمیت فیلم «کاناپه» دقیقا در همین نکته است.»
عیاری که این روزها و پس از پذیرفته نشدن فیلماش در جشنواره مشغول تدوین آن است، اضافه میکند: «در روزهای گذشته همهی بحثها درباره «کاناپه» به حجاب و کلاهگیس برمیگردد، در حالی که وقتی فیلمی بتواند با جادوی سینما تماشاگر را با داستان همراه کند، طبیعی است که مسالهای مثل مو و حجاب بعد از مدتی اصلا دیگر دیده نمیشود و فقط همان دقایق اولیه است که برای مخاطب شوک و هیجان به همراه دارد، بعد دیگر عادی میشود. من نمیتوانم تصور کنم تماشاگر بیش از شوک اولیه درگیر مساله حجاب شود، چون آن وقت فیلم از دست میرود. من به «کاناپه» علاقهمندم، چون بدون کوچکترین گرهافکنی در راستای درامسازی موضوعی را مطرح میکند و مطمئن هستم تماشاگر عادی را هم دچار خستگی و دلزدگی نمیکند. تاکیدم بر تماشاگر عادی هم به این دلیل است که یک تماشاگر حرفهای سینما مثل شما که از اهالی رسانه در حوزه سینما هستید، با تماشاگری که در سلیقهاش فیلمهای پرفروش با سطح کیفی پایین میگنجد، تفاوت دارد و تاکید میکنم که این فیلم را برای مردم ساختهام.»
این کارگردان در ادامه تاکید میکند:« میدانم مساله حجاب و حاشیه پیش آمده تماشاگران زیادی را در صورت اکران «کاناپه» به سینما میکشاند، اما خود فیلم هم این قابلیت را دارد که مردم را با داستان کاملا درگیر کند. همانطور که فیلمهای قبلی من نیز مثل «آن سوی آتش» و «بودن یا نبودن» را هم بدون گرهافکنی خاصی ساختم و مخاطب خود را پیدا کردند.» و سپس یادآوری میکند که هر دو فیلم اشاره شده، پس از چند روزه از ادامه اکران بازماندند، در حالی که وقتی فیلم «آن سوی آتش» در هفتمین روز اکران از پرده سینما پایین کشیده میشد، مدیر سینما آزادی به عیاری پیغام فرستاده بود که «کاری کن تا نمایش فیلم ادامه داشته باشد، چون مردم تازه با آن اخت شدهاند و استقبال از فیلم خوب است.»
کاناپه امروز ایران است ولی قرار نیست به سیاهیها بپردازد
عیاری در پاسخ به این سوال که «آیا تاکید شما بر مخاطب عادی باعث شد که در این فیلم سراغ استفاده از کلاهگیس بروید تا همه چیز مثل زندگی عادی باشد، آن هم در شرایطی که میدانستید در اکران به مشکل میخورید؟» توضیح میدهد:« قطعا همینطور است. من از اولین فیلمی که ساختم یعنی «تنوره دیو» به این فکر میکردم که چطور ممکن است در یک فیلم رئالیستی این موضوع را اعمال کرد. در آنجا فرزانه کابلی نقش یک زن روستایی را بازی میکرد و من او را در خانهای نشان دادم که برادر همسرش نیز در آنجا زندگی میکند و به همین دلیل طبیعی بود که بیحجاب نباشد. پس از آن در «شبح کژدم» برای اینکه منیژه آقایی بیحجاب نباشد سکانسهای او را بیرون از خانه قرار دادم و فقط در یک صحنه با جهانگیر الماسی در خانه بود که آن صحنه را هم طوری چیدم که به دلیل دعوا و دلخوری مدت زمان کمی با هم باشند و اصلا فرصت درآوردن روسری برای بازیگر زن که تازه از بیرون به خانه آمده بود، نباشد. در «آن سوی آتش» هم عاطفه رضوی نقش یک دختر عشایر عرب را بازی میکرد و من او را مدام بیرون از خانه و در حالیکه شیر و ماست میفروخت تصویر کردم، اما بعد از آن با خودم فکر کردم یک بار جستی ملخک، دو بار جستی ملخک، تا کجا قرار است این روند ادامه داشته باشد؟ و همین شد که از فیلم بعدی دروغ یا بهتر بگویم تحریف، شروع شد. به این ترتیب در فیلم «روز باشکوه» تا فیلم آخرم که «خانه پدری» بود این ماجرا ادامه پیدا کرد. هر چند در «خانه پدری» زمانی که مینا ساداتی به خانه میرسد، شرایط ساختمان به گونهای است که زندگی در آن جریان ندارد و احتیاجی به تصویر زن بدون حجاب در خانه نیست، اما در سریال «روزگار قریب» وقتی فرح یا شمس یا طرفداران آنها را با روسری تصویر میکردم به نظرم اتفاقی شرمآور بود که به دلیل قراردادی که با تلویزیون داشتم نمیشد کار دیگری انجام دهم.»
او در بخش دیگری از این گفتوگو درباره اینکه چطور راضی به صرف هزینه و حتی حضور سرمایهگذار شده، در حالیکه احتمال عدم اکران فیلم وجود داشتهاست؛ عنوان میکند:«برای ساخت این فیلم چند اسپانسر از بانک، شرکتهای بیمه و شرکتهای لوازم خانگی داشتم که جمعا حدود چهار میلیارد تومان میشد، اما از آن صرفنظر کردم و گفتم به دلایلی نمیتوانم از اسپانسر استفاده کنم چون میدانستم فیلم با مشکلات جدی برای اکران روبهرو میشود. ضمن اینکه مهمترین اصل برایم رعایت یک باور بود؛ چرا که اگرچه گذشتن از چهار میلیارد تومان سخت است اما معتقدم نباید اتفاقی بیافتد که سرمایهگذاران نسبت به حضور در سینمای ایران بدبین شوند، بنابراین ۶۰ درصد از سرمایهگذاری این فیلم را خودم بر عهده گرفتم و دو نفر را هم که از طریق شهاب حسینی با آنها آشنا شدم هر دو هم از ابتدا وضعیت فیلم را میدانستند و با علم به این احتمالات سرمایهگذاری کردند.»
عیاری که قرار است به زودی سریالی با نام «۸۷ متر» را با روایتی از یک داستان معاصر بسازد، در پایان پیرامون نمایش «کاناپه» در جشنوارههای خارجی میگوید:« اصلا به اکران فیلم در خارج از کشور فکر نکردهام، چون مساله حجاب برای آنها پیش پا افتاده است و فقط کسانی که به سینمای ایران اشراف دارند ممکن است از دیدن این فیلم تعجب کنند. تنها چیزی که الان میدانم این است که اکران «کاناپه» در ایران خیلی دشوار است و اگر اکران نشود از این پس دیگر فیلمی نخواهم ساخت که در آن کاراکتر مونث باشد، مگر اینکه او را در خیابان یا اماکن عمومی نشان دهم. با این حال هنوز امیدوارم و علاقهمندم سینمای ایران «کاناپه» را نمایش دهد.»
#فجر۳۵
پایان پیام
کد خبر : 32147 ساعت خبر : 12:35 ب.ظ