مفاهیم مرکزی ارتباطات بحران

اگر ارتباطات و بحران در کنار هم قرار بگیرند و هدفشان مدیریت وضعیت خارق­‌ا‌لعاده‌­ای باشد که رخ­ داده است یا پیش‌بینی می­‌شود که رخ بدهد آن موقع با مفهومی به نام ارتباطات بحران سروکار داریم.

به گزارش پایگاه خبری گلونی، معصومه شمس دانشجوی کارشناسی ارتباطات دانشگاه تهران در «پندار» (سال ششم، شماره ۴۷. انجمن علمی-دانشجویی ارتباطات دانشگاه تهران، دانشکده‌ی علوم اجتماعی) نوشته است:

«پندار» از سال گذشته روند نسبتاً ثابتی را در پرداختن به ناپرداخته­‌های ارتباطات در پیش گرفته است. در شماره‌­های قبلی نشریه به موضوعات ارتباطات شهری، ارتباطات میان‌فرهنگی و ارتباطات علم پرداخته شد و این بار پندار به سراغ موضوع «ارتباطات بحران» رفته است. اگرچه ارتباطات بحران موضوع مهمی است اما در ایران هنوز به آن توجه ویژه‌ای نشده است. در نتیجه منابع مشخص و متکثری درباره‌ی آن در دست نیست. در حد توان کوشیدیم تا با مراجعه به مقاله‌­ها و منابع داخلی و خارجی و یاری‌گرفتن از اساتید به جنبه‌­های مختلف این حوزه از علم ارتباطات بپردازیم و چیستی و کارکرد آن را به شما نشان دهیم.

در مقاله­‌ی آغازینِ نشریه از مفاهیم مرکزی ارتباطات بحران، وضعیت این حوزه در ایران، علوم و فنون مرتبط با آن و… خواهیم گفت و شاید بد نباشد شروع‌مان از چند تعریف ساده باشد.

بحران

هر حادثه یا رویدادی که وضعیت طبیعی و نرمال زندگی ما را به‌هم‌بریزد و خللی در نظم آن وارد کند می‌­تواند به‌عنوان بحران تعریف شود. دکتر علی ربیعی می­‌گوید: «هنگامی که ظرفیت­‌های عمومی یک نظام مثل تکنولوژی، ظرفیت فرهنگی، منابع انسانی، ساختارهای مسئول، ایدئولوژی مؤثر، میزان انعطاف و پاسخگویی، از ظرفیت تخریب، آسیب­پذیری، نقطه ضعف، میزان دخالت متغیرهای بیرونی و حجم بحرا‌‌‌‌‌‌‌‌ن‌­های بالقوه کمتر باشد، با یک بحران سروکار داریم.» مک کارتی یکی دیگر از نظریه‌پردازان، بحران را عبارت از موقعیتی می‌­داند که مستلزم پاسخ آنی و اختصاص منابع فوق‌­العاده است.

بحران از آن رو که ریشه در مخاطره دارد، هم فرصت است و هم تهدید. اگر به‌هنگام و به‌درستی شناخته شود، عاملی برای تحول نظری و عملی خواهد بود. چنانچه اگر مورد غفلت قرار بگیرد، موجب اختلال در روند توسعه‌ایِ جامعه می‌شود. بحران می‌تواند ساختارهای ارتباطی جامعه را اصلاح کند، همانگونه که می‌تواند آن‌ها را نابود سازد. بحرآن‌ها رویدادهایی هستند که در فعالیت جاری یک سازمان وقفه ای چشمگیر ایجاد می‌کنند و تأثیری منفی بر تصویر آن در اذهان عموم برجای می‌گذارند. از طرفی دیگر، بسیاری از صاحب‌نظران با بحران به‌عنوان فرصتی برای شناسایی خطاها، فاصله‌گرفتن از روتین‌ها و سرعت بخشیدن به تغییر، توسعه‌ی راهبردهای جدید و افزایش رقابت پذیری مواجه می‌شوند. فارغ از این مسائل، می‌توان دید که همه‌ی تعاریف، بحران را وضعیتی غیرمنتظره، برنامه‌ریزی‌نشده و غافلگیرکننده می‌دانند که می‌تواند در چارچوب و محیط داخلی یا خارجیِ یک سازمان، از طریق بلاتکلیفی، سردرگمی و از دست دادنِ کنترل، نظم طبیعی امور را دستخوش تکانه و تغییر کند.

دیویس بر این نظر است که بحران یک توالی متشکل از مراحل پیش از بحران، اخطار، اثر، ما بعد اثر و بازیابی است. در نخستین مرحله این تعریف، هنوز جامعه در وضعیتی عادی به سر می‌­برد. در مرحله‌­ی دوم برخی نشانه‌­های خطر بروز می­‌کند؛ اما با این حال برخورد جدی­ای با آن نمی­‌شود. در مرحله‌­ی اثر بحران شکل می­‌گیرد. در مرحله­‌ی بعدی میزان خسارت‌­ها و آسیب‌های وارده ارزیابی می­‌شود و در گام آخر تلاش برای برگشت به حالت عادی صورت می­‌گیرد که زمان­بر است.

برخی از دیگر صاحب­نظران همچون کاپرمن، ویل کاکس و اسمیت معتقدند بحران به دیدگاه نظاره­‌کنندگان آن بستگی دارد و ممکن است آنچه که نزد یک فرد یا یک گروه بحران قلمداد می‌شود، نزد گروه دیگر امری عادی باشد. در این معنا بحران، مفهومی کاملاً نسبی و به شرایط زمانی و مکانی وابسته خواهد بود.

با توجه به تعاریفی که در بالا آمد، می­‌توان گفت بروز یک بحران در زمانی کوتاه، یکی از اصلی‌­ترین مشخصات آن است اما آیا واقعاً همیشه بحران در کوتاه‌­مدت رخ می‌­دهد؟ بنابراین تعریف باید لفظ «بحران» را از روی بسیاری از پدیده‌­ها از جمله بحران کمبود آب، بحران­‌های ­زیست­محیطی، بحران اعتیاد و طلاق جوانان، و … برداریم؟ در پاسخ باید گفت که در یک تقسیم­‌بندی می‌­توان بحران را به دو نوع شوک­زا (بحران­‌های طبیعی) و خاموش (بحران‌های سیاسی-اجتماعی) تقسیم کرد. بحران، فقط سیل و زلزله نیست؛ کمبود آب هم بحران است، کارتن‌خوابی هم بحران است، هوای آلوده هم بحران است؛ اما این‌ها بحران­‌هایی نهفته‌­اند و تا هنگامی که به نقطه­‌ی اوج خود نرسند، از دید مردم و مسئولان به‌مثابه بحران قلمداد نخواهند شد و حتی گاهی فراموش شده باقی می‌مانند. بحران‌های ناگهانی (شوک‌زا) در لحظه‌ای معین از ناکجا سردر می‌آورند؛ ولی بحران‌های تدریجی (خاموش) به‌مرور تشدید می‌شوند و زمان لازم را برای توسعه و اجرای برنامه‌های مدیریت بحران در اختیار مدیران قابل می‌گذارند.

ارتباطات

ارتباطات در نظر اول مفهومی سهل و ممتنع است! در عین حال که گمان می­‌کنیم تعریف کردنش ساده است، اگر در لحظه بگویند تعریفی واحد و یک خطی از آن ارائه دهید ممکن است از پس این کار ساده برنیاییم. با این وجود، تعریف ارتباطات به ساد‌ه‌­ترین شکل آن انتقال پیام از فرستنده به گیرنده از طریق کانال‌­های (رسانه) گوناگون است. ارتباطات، فرآیندی است از به اشتراک­‌گذاری تجربه­‌ها و دانش‌­ها. ما با اشکال گوناگون ارتباط، از میان فردی و گروهی گرفته تا ارتباطات جمعی، مواجه هستیم. دکتر کاظم معتمدنژاد نقش ارتباطات را انتقال و انتشار اطلاعات و آگاهی­‌ها و ایجاد پیوستگی اجتماعی و اشتراک فکری و همکاری عمومی می­‌داند. تعریفی که می­‌تواند در زمینه ارتباطات بحران، چراغ مسیر باشد.

ارتباطات بحران

اگر ارتباطات و بحران در کنار هم قرار بگیرند و هدفشان مدیریت وضعیت خارق­‌ا‌لعاده‌­ای باشد که رخ­ داده است یا پیش‌بینی می­‌شود که رخ بدهد آن موقع با مفهومی به نام ارتباطات بحران سروکار داریم. در تعریفی دقیق­تر فرآیند ارتباط که قبل، حین و بعد از بحران شکل می­‌گیرد را ارتباطات بحران می‌نامیم. ارتباطات بحران جنبه‌­های گوناگونی دارد و می‌­تواند در بین افراد، مردم و دولت، مردم و سازمان‌­ها، بین سازمان‌ها و حتی بین دولت‌­ها شکل بگیرد. از دیدگاه دکتر احسان شاه قاسمی، ارتباطات بحران یک فرآیند پیچیده و بلندمدت ارتباطی میان تمام افراد درگیر در بحران است که کارآیی خود را در هنگام بحران نشان می­‌دهد. در نتیجه ارتباطات بحران یک‌سویه، عمودی و فقط از بالا به پایین نیست.

رسانه­‌های جمعی یکی از قدرتمندترین ابزار مدیریت افکار عمومی در تمام مراحل بحران هستند و این یعنی دانش ارتباطات می­‌تواند تا چه اندازه در حوزه بحران کارآیی داشته باشد.

تسلط بر ارتباطات بحران یک ابزار ضروری برای هر فرد حرفه‌ای است که با شرایط بحرانی روبه‌رو می‌شود. اگرچه ممکن است این مهارت با توجه به اهمیت عوامل دیگر در اقتصاد هر سازمانی مانند کارایی، منابع انسانی، منابع مالی و یا منابع فنی، یک مهارت دست دوم در نظر گرفته ‌شود. از آنجا که در هر دو نوع بحران – بحران‌های طبیعی و بحران‌های انسانی/اجتماعی -، به اعتبار «شدت تهدید»، «تداوم زمانی» و «درجه آگاهی از آن‌ها» نظام و ساز و کارهای ارتباطی مختل می‌شوند و رسانه‌ها هم به لحاظ فنون و روش‌ها و هم به لحاظ مضمون و محتوا قدرت انتقال تام و تمام پیام‌ها را از دست می‌دهند، «ارتباطات بحران» اهمیت و نقش ویژه‌ای پیدا می‌کند.

اما ارتباطات بحران می­تواند مربوط به مسائل محدودتری هم باشد در آن صورت نماینده‌ی یک شاخه‌ی تخصصی از رشته‌ی روابط عمومی است که با محوریت کنترل، مسئولیت‌پذیری و شفافیت به‌عنوان ویژگی‌های ضروری‌اش، به‌منظور حفاظت و حمایت از یک فرد، یک شرکت یا سازمانی که اعتبارش با چالش همگانی روبه‌رو شده، طراحی شده ‌است.

مدیریت بحران

مدیریت بحران تعاریف متعددی دارد اما ویژگی مشترک همه‌ی این تعریف­‌ها آن است که مدیریت بحران واکنشی است به رخداد، پس مقدم بر بحران نیست. مک کارتی تعریف کوتاه و مختصری ارائه می­‌کند: پاسخ­‌دهی به بحران. روزن کل فرآیند کاری که برای حل‌و‌فصل بحران انجام می‌­شود را مدیریت آن می‌­داند و ربیعی مدیریت بحران را در انتخاب بهترین مسیر برای فوری‌ترین­ اقدام خلاصه می­‌کند.

نیاز به برنامه‌­ریزی فوری، غافلگیرشدن، تصمیم­گیری اقتضایی، فقدان اطلاعات، زبان محدود و انتظار وقوع روندها و تحولات جدید از عواملی است که مشخصه­‌های مدیرت بحران را شکل می‌دهند. آگاهی اولیه و تصمیمات مقتضی، هردو به یک میزان باعث ارزیابی زودهنگامِ خطرات، شناسایی فرصت و ایجاد راهبردهایی نوین می‌شوند که این موارد می‌تواند در روند مؤثر کنترل آسیب نقش داشته باشد و لذا ترمیم پرشتابی پس از بحران صورت گیرد.

ارتباطات مخاطره (ریسک)

ارتباطات مخاطره (ریسک) یکی از زمینه‌های مطالعاتی ارتباطات است که توسط روابط عمومی و سایر حرفه‌هایی که با ارتباطات هدفدار (purposive communication) در حکومت و یا بخش خصوصی سر و کار دارند، به کار گرفته می‌شود. مفاهیم مهم نظری ارتباطات مخاطره بر اساس جامعه شناسی مخاطره (Sociology of Risk) و تحقیقات روزنامه‌نگاری پایه ریزی شده است.

ریسک را معمولا یک رویداد احتمالی با اندازه‌های مختلف می‌دانند که با توجه به اقدامات و شرایط محیطی مختلف، تخفیف یافته و یا شدیدتر می‌شود. از آنجا که در زمان ریسک، اعضای جامعه نیاز به اطلاعات دارند و اطلاعات می‌تواند در رهایی یا خروج آن‌ها از موقعیت مخاطره‌آمیز مؤثر باشد، «ارتباطات مخاطره» و «ارتباطات راهبردی مخاطره» (Strategic Risk Communication) در سال‌‌های اخیر مورد توجه قرار گرفته است.

دانش ارتباطات مخاطره، صاحب نظران دانشگاهی و متخصصان رسانه‌ای و روابط عمومی را برای دستیابی به تعامل مؤثر فرا می‌خواند و به شهروندان کمک می‌کند تا قضاوت مثبتی، علی‌رغم دشواری‌‌های مختلف، نسبت به مفاهیم و تکنیک‌‌های ارتباطی داشته باشند. هدف اصلی ارتباطات مخاطره تنها جلب حمایت‌‌های افزون‌تر برای دستگاه‌‌ها و سازمان‌‌های مخاطره‌آفرین یا کاستن از نگرانی‌‌های گروه‌‌ها و اعضای جامعه نیست. هدف اصلی این‌گونه از ارتباطات علاوه بر آن موارد، شکل‌دهی گفتگویی سازنده و قانونمند برای شناخت، برآورد و کاهش ریسک و تبیین سیاست‌‌ها و ارتباطات مرتبط با آن است.

روزنامه‌نگاری بحران

روزنامه‌نگاری بحران به‌عنوان بخشی از دانش جهان ارتباطات، هم در حوزه‌های نظری و هم در عرصه‌های تجربی، مراحل اولیه و تکوینی را پشت سر می‌گذارد و هنوز دارای سبک خاصی نیست. این حوزه تا کنون بیش از آنکه بر پایه‌ی رهیافت‌های نظری پیشرفته باشد، بر مطالعات موردی و تجربه‌های پراکنده‌ی محلی، ملی و منطقه‌ای استوار بوده است.

 روزنامه‌نگاری بحران را نمی‌توان تنها در حوزه‌ی روزنامه‌نگاری حرفه‌ای مورد مطالعه قرار داد؛ چراکه حداقل با حوزه‌هایی نظیر «جامعه شناسی ریسک»، «جامعه شناسی بحران»، و «مدیریت بحران» ارتباط نزدیک دارد و نظریات کاربردی این نوع از روزنامه‌نگاری را باید در این علوم دنبال کرد.

روزنامه‌نگاری بحران به‌دلیل پیچیدگی و پردامنگی مقوله‌ی بحران از سویی و دشواری برقراری ارتباطات تعاملی از سوی دیگر، به ساده‌گزینی مبتلا بوده است. به‌دلیل همین ضعف تکنیکی و نظری، گرایش روزنامه‌نگاری بحران همواره بیشتر به سمت بحران‌های طبیعی بوده است تا بحران‌های اجتماعی و انسانی. با این مقدمات، این نتیجه حاصل می‌شود که تلاش‌های بیشتر برای تدوین نظریات و رهیافت‌های تجربی و تولید ادبیات تخصصی برای روزنامه‌نگاری بحران به‌منظور تفکیک آن از حوزه‌های مشابه همچون ارتباطات ریسک و ارتباطات بحران، امری ضروری و لازم است.

نقشه توسعه ارتباطات بحران در آکادمی‌های علوم ارتباطات

یک جستجوی کوتاه در گوگل کافی است تا با حجم قابل‌توجهی از اطلاعات در حوزه‌ی ارتباطات بحران روبه‌رو شویم. این اطلاعات، تنها از جنس مقاله‌­ها و کتاب­‌هایی نیستند که چند استاد در گوشه و کنار دنیا و در نتیجه مطالعه‌­های استادانه خود، گریزی به آن‌ها زده باشند. در بین حجم نتایج، می‌­توانید سایت­‌های دانشگاهی فراوانی را ببینید که برنامه­‌های تحصیلی متنوعی در حوزه ارتباطات بحران، به دانشجویان و دانشگاهیان سراسر دنیا معرفی می‌کنند. شما می­‌توانید در همان صفحات نخست جستجویتان، درباره‌ی ارتباطات بحران بهترین دانشگاه­‌ها و پژوهشکده‌­های جهان، رشته­‌های کارشناسی ارشد (master program)، دایره­المعارف­های تخصصی (handbook)، برنامه­‌های پژوهشی (research program)، ژورنال­‌های علمی- پژوهشی و حتی دانشکده­هایی را بیابید که در ذیل این عنوان آمده‌اند.[۱]

به‌نظر می­رسد که توسعه حوزه­‌های مطالعاتی ارتباطات بحران، به ‌شکل میان‌رشته‌­ای و در پیوند با عناوین به ظاهر متمایز رخ داده است. به‌عنوان مثال، در برنامه آموزشی دانشگاه‌­ها، می‌­توان ارتباطات بحران را در حوزه پزشکی و بهداشت پیدا کرد.[۲] زیرعنوان­هایی همچون سلامت، وقایع طبیعی (همچون زلزله و آتشفشان)، جنگ و بحران­‌های اجتماعی، از جمله این عناوین متمایز است.

اما به‌طور عمومی، عنوان ارتباطات بحران، همنشین و زیرمجموعه عنوانی کلی­تر به‌نام ارتباطات استراتژیک است. دانشگاه واشنگتن در ایالات متحده، در بخش آکادمی‌های آنلاین خود، به‌طور کلی این عنوان را یک زیرمجموعه مطالعاتی در حوزه ارتباطات استراتژیک تعریف کرده است. در دانشگاه گوتنبرگ و دانشگاه کنتاکی که مطالعات ارتباطی با ریز موضوعاتش پیگیری می­‌شود، ارتباطات استراتژیک را مادر عناوینی همچون ارتباطات ریسک، ارتباطات مخاطره و بحران و ارتباطات سلامت یا علم در  نظر گرفته‌­اند.

منظور از مطالعات استراتژیک، ابعادی از علوم است که از ترکیب جنبه­‌های نظری و الگوهای مطالعاتی با حوزه‌­های پیش‌بینی، تصمیم­‌گیری و مدیریت به‌وجود می‌­آید و سرانجام کاربردی می­‌شوند. منظور از کاربردی‌شدن ارتباطات، کاربرد فنی همچون روابط عمومی، تولید رسانه‌­ای یا ژورنالیسم نیست؛ بلکه کاربردی کلان است که مسیرها و استراتژی­‌های حرکت و تصمیم‌­گیری در یک جامعه یا سازمان را مورد بررسی قرار می‌دهد.[۳] حرکت از الگوها، نظریه­‌ها و اندیشه‌­ورزی­ها به‌سوی پیوند با آینده‌پژوهی، سیاستگذاری، برنامه‌­ریزی، تصمیم­‌سازی و مدیریت، شاید آن مایه­ای باشد که واژه ‌«استراتژیک‌» را در حوزه دانشگاهی معنا می­‌کند. با این تعریف، به‌نظر می­‌رسد که یکی از برجسته­‌ترین حوزه­‌های مطالعاتی برای پژوهشگاه‌­های علوم استراتژیک و دانشگاه‌­های پیشرو در این نظم جدید از علوم، ارتباطات بحران بوده و خواهد بود.

ارتباطات بحران در ایران

(این بخش بر اساس مصاحبه­­ی اختصاصی «پندار» در خصوص «ارتباطات بحران» با دکتر مهدی منتظرقائم؛ مدیر گروه علوم ارتباطات اجتماعی دانشگاه تهران تهیه و تنظیم شده است. در برخی موارد مصاحبه نقل به مضمون شده است)

برای اینکه از جایگاه ارتباطات بحران در ایران آگاه شویم بهتر دیدیم تا به سراغ افرادی رویم که سال­‌ها در حوزه ارتباطات کار کرد‌ه‌­اند و به‌جهت دانش و تجربه­شان، شناخت بیشتر و بهتری از وضعیت دارند. ما در تحقیقاتمان به این نتیجه رسیدیم که ارتباطات بحران بعضاً به‌عنوان رشته یا گرایش­‌های ارشد و همچنین دوره‌های آموزشی در برخی دانشگاه‌های خارج از کشور وجود دارد؛ اما دکتر مهدی منتظرقائم، مدیر گروه ارتباطات دانشگاه تهران، در مصاحبه اختصاصی با «پندار» برای ما تشریح کرد که این حوزه هنوز به گستردگی برخی دیگر از شاخه­‌های ارتباطات مثل ارتباطات سلامت و ارتباطات محیط­زیست نیست. برخی دانشگاه­‌ها مثلاً در زمینه­‌ی ارتباطات سلامت دارای اسم و رسمی هستند و شهرتی جهانی در این زمینه دارند. این موضوع در مورد ارتباطات بحران کمتر مشاهده می‌­شود.

دکتر منتظرقائم در پاسخ به این پرسش که آیا شرایط لازم برای بسط حوزه­‌ی ارتباطات بحران در ایران و توسعه آن به‌عنوان یک رشته­‌ی علمی در دانشگاه وجود دارد یا خیر؟ توضیح داد: من فکر می­‌کنم به‌عنوان یک گرایش یا به‌عنوان یک درس یا بالاتر از آن به‌عنوان مدرک در سطح ارشد، هم توانش را داریم و هم می­‌توانیم آن را گسترش دهیم؛ اما به‌عنوان یک رشته­‌ی مستمر که در یک جا راه­‌اندازی شود و بعد باقی دانشگاه‌­ها ادعا کنند می­‌توانند آن را اجرا کنند، فکر می‌­کنم چنین توانی نداریم و نباید وارد این زمینه شویم.

خوب است که بحث ارتباطات بحران در مقاطع سه‌گانه تحصیلی لحاظ شود و اساتید بخشی از فعالیت­‌های پژوهشی و سپس آموزشی خود را به آن اختصاص دهند. برای این مسئله می­‌توان هم دلایل معرفتی و هم دلایل اجرایی ذکر کرد. حداقل اینکه ما به‌عنوان یک کشور هشتاد ملیونی درحال توسعه که تعداد بسیاری از بحران­‌های طبیعی و غیر طبیعی را از سر می­‌گذراند، احتیاج داریم که ممارست و تعمقی در ارتباطات بحران و شاخه‌­های فرعی آن مثل ارتباطات ریسک، مخاطره، فاجعه و آسیب‌­های اجتماعی داشته باشیم. یک ضرورتش این است که نسل­‌های دانشگاهی بتوانند این را تثبیت کرده، گسترش داده و به‌نسل‌های بعدی منتقل کنند.

دکتر منتظرقائم ضمن قائل‌بودن به نقش مهم رسانه‌­ها و ارتباطات جمعی در خود بحران­‌ها وپیشگیری یا بازسازی آن‌ها بیان کرد: در بحث بحران­‌ها اگر ما بتوانیم عوارض وقوع بحران را به‌واسطه‌­ی درایت‌مان قبل از وقوع [کاهش دهیم]  و یا به‌واسطه‌­ی کاردانی، دقت و سرعت عمل‌مان در مرحله‌­ی امدادرسانی بتوانیم کاری انجام دهیم، با عمل چند ده متخصص ارتباطات مخاطره و غیره، نفع ملی‌­ای که می­‌بریم از نظر هیجانی و عاطفی چقدر می­‌تواند باشد؟ این‌ها شاخه­‌ها و حوزه‌هایی است که وجودش در سطح ملی می‌­تواند به بهینه‌کردن هزینه­‌هایی که صرف می­‌کنیم و جلوگیری از افزایش هزینه­‌ها و کم‌کردن هزینه­‌های طبیعی و غیرطبیعی و سیاسی و فرهنگی کمک کند.

دکتر مهدی منتظرقائم در پی صحبت­هایش، راه‌حل توسعه­‌ی ارتباطات بحران در دانشگاه و در کشور را این گونه شرح داد: [به‌طور کلی] تلاش برای توسعه‌ی ارتباطات بحران یا سایر شاخه­‌های ارتباطی بسیار موجه و پسندیده است؛ منتها راهش این است که ما از تربیت چند متخصص شروع کنیم. یعنی باید برخی از اساتید دانشگاه به‌طور تخصصی در این حوزه کار پژوهشی و پایان­‌نامه­‌ای و تألیفی کنند و به‌شکل درس و جزوه و مقاله برای دانشجویان تعریف شود، چندین نفر از اساتید در این حوزه از مرحله‌ی آگاهی فراتر رفته و تمرکز اول یا نهایتاً دومشان را روی ارتباطات بحران بگذارند و به دانش و بینش کافی در این زمینه برسند و بعد در آن هنگام است که می‌­توان به ایجاد یک شاخه­‌ی ترکیبی یا گرایش فرعی در مقطع ارشد فکر کرد. زمانی که به‌عنوان گرایش مطرح شد اگر بتواند چند سال دوام پیدا کند و آثار خودش را براساس منافعی که گفتم نشان بدهد و اگر از طریق وزارت علوم، اساتید و جامعه‌ی علمی حمایت شود کم­کم این شرایط به‌وجود می‌­آید تا تبدیل به یک گرایش و رشته‌­ی تثبیت­‌شده شود. [در مورد ایجاد رشته] باید حواسمان به این باشد که بی‌گدار به آب نزنیم؛ چون یک سری حوزه­‌ها بودند که وقتی تبدیل به رشته شدند نه‌تنها خیری نداشتند بلکه وبال گردن نظام معرفت، ملت و دولت شدند. وقتی تا ده­‌ها سال انسان­‌هایی با لقب خاصی تربیت و وارد میدان کار می­‌شوند دیگر نمی­‌شود اصلاحش کرد. شما نمی‌توانید آن رشته را منحل کنید یا اصلاح درونی برایش انجام دهید.

حقیقت راه‌­اندازی این رشته‌­ها و توسعه­ی علم و پژوهش چیزی است که نمی‌توان نادیده گرفت. پیش­‌نیازهای لازم برای راه‌اندازی این رشته‌­ها بسیار ضروری است. من به اندازه­ای که در حوزه­‌ی ارتباطات بحران دخالت داشتم، [می‌دانم که] دستگاه‌ها و ارگان­‌هایی که هستند، پذیرای دانشگاهیان و به‌طور کلی متخصص‌­های ارتباطات نیستند.

نظام نظارت بر مدیران ما باید مبتنی بر شاخص‌­های علمی باشد. وقتی چنین چیزی نیست چرا آدم‌­ها باید به این فکر بیفتند که محقق و مشاوری خارج از گروه را وارد خود کنند و اسراری را برایشان آشکار یا آن‌ها را به نقصان­هایی آگاه کنند که بعداً ممکن است این اطلاعات در سطح عمومی مطرح و ضدّ خودشان استفاده شود؟ حلقه­‌های اجرایی ما فوق­‌ا‌لعاده بسته است و اتفاقاً رو به دانشگاهیان مستقل و پیشتاز که آن‌ها ممکن است موتضع هر چند سازنده ولی انتقادی‌تری داشته باشند، خیلی بسته‌تر عمل می‌کند.

هنگامی که ما از ساخت و ایجاد یک رشته‌­ی جدید صحبت می‌­کنیم؛ یعنی باید بافتار موجود مفاهیم، ارزیابی و نظارت درون نظام­‌های اجراییمان دگرگون شود. قدرت اصلی دست ساختارهای اجرایی ماست و در اینجا دانشگاه‌ها و آموزش عالی استقلال لازم از نظر سیاسی، اقتصادی و اجرایی را ندارند. مثلاً [هزینه‌­ی] استاد دانشگاه چند میلیون تومان بیشتر نیست اما برای تربیت دانشجو نیاز به ده­‌ها و دویست سیصد میلیون بودجه است. این را استاد نمی­‌تواند تأمین کند و ناچار باید برود با دستگاه­‌ها کار کند. دستگاه‌­ها هم ملاحظات خودشان را در زمینه­‌ی تخصیص بودجه‌ها دارند.

خلاصه آنکه در حال حاضر ما در حوزه­ی ارتباطات بحران تعدادی از اساتید یا فارغ‌­التحصیلان را داریم که در این زمینه کار تألیفی کرده و مقالاتی را نوشته­‌اند، تعدادی نشست و سمینار هم با این موضوع برگزار شده است، تمایل اساتید و گروه هم بیشتر از این‌ها بوده اما در هر صورت میزان توفیق حاصل­ شده همین قدر بوده است.

نکته اینجاست که مطالبه برای عرضه‌­ی چیزی آغاز یک فرایند است نه پایانش. اتفاقی که الآن دارد می­‌افتد این است که دانشجویان و مسئولان به‌عنوان دوسوی قدرت از پایین و بالا مطالبه­‌هایشان را از اساتید و گروه­ها افزایش داده‌­اند. این خیلی خوب است؛ اما دقت کنید این مطالبه‌­گری اگر بخواهد صرفاً برای تولید چیزی و بدون توجه به الزامات و شرایط و پیش‌­نیازها باشد، ما را بیشتر درگیر گفتمان فرافکنی و مجرم‌یابی  می‌­کند.

 ما اگر بخواهیم یک گفتمان ملی بر سر علل توسعه یا عدم توسعه­‌ی زیر شاخه­‌های فرعی در حوزه­ی ارتباطات داشته باشیم، باید واقعاً تمام زوایای مختلف را جمع کرده و گفت­‌وگو کنیم تا بتوانیم به راه‌حل‌­هایی برسیم.

منابع:

  1. خانیکی،ه، ۱۳۸۷، ارتباطات مخاطره، ارتباطات بحران: زمینه‌ها، مفاهیم و نظریه‌ها، فصلنامه علمی_ترویجی وسایل ارتباط جمعی، شماره ۲، شماره پیاپی ۷۴، ص ۸۱
  2. ربیعی، ع.، شاه قاسمی، الف. )۱۳۸۷(. نقش ارتباطات در مدیریت بحران. فصلنامه مطالعات فرهنگی و ارتباطات،۷، ۸۱-۶۱٫
  3. روشندل اربطانی، ط، صلواتیان، س، ۱۳۸۹، طراحی مدل نقش رسانه‌های جمعی در مدیریت مرحله پیش از بحران، فصلنامه علوم مدیریت ایران، ۱۷، ص ۱۱۱_۸۹
  4. فرقانی، م م، ۱۳۸۷، روزنامه‌نگاری بحران؛ دوتصویر ملی، فصلنامه علمی_ترویجی وسایل ارتباط جمعی، شماره ۲، شماره پیاپی ۷۴، ص ۴۹
  5. کرمانی، ز ر، ۱۳۸۷، عکاسی و بحران، فصلنامه علمی_ترویجی وسایل ارتباط جمعی، شماره ۲، شماره پیاپی ۷۴، ص ۱۸۷
  6. Sellnow,T.L.andSeeger,M.W.(2013),TheorizingCrisis communication,Chichester:John Wiley & Sons,Inc
  7. Irimies,C(2016),Effective Communication in Crisis Situations,Journal of Media Research,۳(۲۶),pp. 115-121

[۱] مراجعه کنید به :

  1. سایت رسمی دانشگاه گوتنبرگ :

 http://jmg.gu.se/english/research/crisis-communication

  1. سایت رسمی دانشگاه واشنگتن ایالات متحده، بخش آکادمیای آنلاین : http://programs.online.american.edu/msc/masters-strategic-communication/courses/crisis
  2. Coombes, Timothy W / holladay,sherry J , “The handbook of Crisis communication, wiley-black poblication , 2010
  3. سایت رسمی دانشگاه کنتاکی:

 https://ci.uky.edu/grad/primary-communication-interest/riskcrisis-communication

[۲] مراجعه کنید به:

  • Study.com

 http://study.com/articles/Graduate_Degrees_in_Health_Risk_and_Crisis_Communication.html

[۳] مراجعه کنید به :

  • سایت رسمی دانشگاه واشنگتن ایالات متحده ، بخش آکادمی‌ای آنلاین:

https://www.online.wsu.edu/grad/StratComm.aspx

پایان پیام

کد خبر : 76310 ساعت خبر : 2:02 ب.ظ

لینک کوتاه مطلب : https://golvani.ir/?p=76310
اشتراک در نظرات
اطلاع از
0 Comments
Inline Feedbacks
نمایش تمام نظرات