نظر شاعران درباره گرانی دلار
نظر شاعران درباره گرانی دلار
پایگاه خبری گلونی، آرشین ساکی: یکی از داغترین بحثهای این روزها قیمت دلار است. از بقالی سر کوچهتان تا کلاس درس دانشگاه هرکس تفسیری از این روند رو به رشد دلار دارد. تخمین زده شده اگر دلار با همین سرعت بخواهد نردبان ترقی را طی کند، بزنم به تخته تا سر ماه دیپلمش را میگیرد.
اما شاعران ایرانی هم تحت تاثیر این فضا قرار گرفته و ابیاتی مناسب با حال این روزها سرودهاند:
نظر شاعران درباره گرانی دلار
حافظ شیرین سخن:
صرافان کاین دلارها در گاو صندوق میکنند/ قیمتش را روز به روز چندین برابر میکنند.
مولانا:
دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر/ کز ارزش ریال ملولم و دلارم آرزوست
فردوسی:
بسی رنج بردم در این سال سی/ ندیدم دلاری چنین… راستی
خیام:
از دلار هشتصدی نبود مرا سود/ وز رفتن آن به اوج هیچم نفزود ( گویا حکیم در این برهه حساس زمانی هم گل و گلشن و چای زعفرانی را به این سوسول بازیها ترجیح دادهاند)
سعدی:
بسیار دلار باید تا پخته شود شامی/ بین نرخ نان و ارز هست ربط فراوانی
نظامی:
اگر با من نبودش هیچ میلی/ چرا خرجم میکرد دلار، خیلی
سایه:
ریالا زنده مانی، زندگیبخش/ به فروردین ما نقدینگی بخش
نیما:
دلار، قاصد روزهای بیپولی، کی میرسد باران؟ (شاعر اینجا دغدغه خشکسالی را هم داشته لذا از سبک جدید تلفیقی استفاده نموده است)
سهراب:
مگر دلار چه کم از تخممرغ دارد؟… باید امشب…. (بقیه شعر را شاعر پیش از ممیزی، خودش حذف کرد)
در نهایت خبر رسید شاملو هم میخواسته از پریا راجع به گرسنگی و تشنگیشان بپرسد ولی با دیدن قیمت دلار اندکی تامل نموده و به این نتیجه رسیده که اگر پاسخ مثبت باشد توان سیر کردن شکمشان را ندارد. پس بیخیال ماجرا شده.
پایان پیام
کد خبر : 88377 ساعت خبر : 0:34 ق.ظ
چه بی وزن و مسخره