گیاهان دارویی در زبان گیلکی
به گزارش پایگاه خبری گلونی، طب سنتی در گیلان سابقه دیرینهای دارد. اسپندیل، اسفناج، ایسپرزه، بابونه، بنفشه، بولاش، بولاق اوتی، بینه (نعناع)، بادیان، پامچال، پندره (پنیرک)، پنج انگشت، پرسیاوشان، پلاخم (برگش را برای زخم کچلی بکار میبرند).
گیاهان دارویی در زبان گیلکی
تاتوره گیاه خودرو و پرشاخه که ضماد برگش با روغن زیتون، برای مداوای بیماری «بواسیر» بکار میرود.
تال
یکنوع گیاه موذی است که کشاورز را به ستوه میآورد.
ترب، ترترب، تربچه متین (گیاهی شبیه شَوِدْ)، ترش واش، ترنگ واش، جعفری، چنگ واش.
چمبرک
گیاهی که ضماد آن برای رفع التهابهای جلدی و جلوگیری از خونریزی مفید است. این گیاه، گلهای خوشهای سفید رنگ دارد.
خاکشیر، خالی واش (نوعی نعناع است که از آن جوهر میگیرند و برای درمان بیماری دل درد، بکار میرود). خَرْش (نباتی شبیه نعناع)، خرفه، خطمی، خلبه (= شنبلیله)، ریحان، رماج ولگ (= بارهنگ)، زرخ واش (سبز و سمی)، زخم واش، سگ واش، سرخ واش، سیا آب (گیاهی که بعد از ساییدن، با اسپند مخلوط کرده و روی زخم میمالند).
سیاتال (میوهاش تاجریزی است)، سرف (گیاهی که در مزارع، کنار برنج میروید)، سوف که از آن حصیر میبافند.
شاتره
شاتره از آن عرق میکشند و برگ آن را برای مداوای زرد زخم بکار میبرند. شال خومه، شال مرخه، شوند، شیرین بیان، شیرواش = فرفیون، شال کلا (نوعی قارچ)، شقایق، عنبرک واش (= مامیران)، قدامه.
کاهو، کوار ( = تره)، ککج (= شاهی)، کلبس (= کرفس)، کلاچ پا، کاسنی، کتان، کرف (گیاهی که در تلمبارها برای پرورش کرم ابریشم پهن میکنند و نوع دیگرش را در یخچالها برای پوشش برف و یخ بکار میبرند).
گرزنه ( = گزنه) گیاهی است که برای انعقاد خون و بسیاری امراض بویژه رمانتیسم و نقرس بکار میبرند، گل شیپور ( = نیلوفر)، گندواش که جوشاندهاش را برای رفع اختلالات معده و درمان یبوست استعمال میکنند، گیج واش، نور واش، نسترن، وارمبو (= بادرنگ بویه)، واش (علف هرز)، هل (= گشنیز)، هزار ولگ (گیاهی است تلخ که «ریش بزی» هم نامیده میشود.).
محصولات صیفی (تابستانی)
باباگندم ( = ذرت) که نام دیگرش (مکابیج) است. باقلا (مازندرانی)، بادام زمینی (آراشید)، بادنجان، پامدور (یک نوع نی محکم که از آن مبلهای ظریف میسازند)، پاچ باقلا (از خانواده لوبیا)، پامدور (گوجه فرنگی)، پیاز، پیازچه که نام دیگرش لوله پیاز است، توت فرنگی، جو و چغندر.
خیار از گیاهان دارویی
یک نوعش معروف به «بَرَم» است و گاهی به درازی یک متر میرسد و مثل خیار چمبر، کج و معوج نیست و به بوتههایی که از درخت بالا میروند، آویزان میشود!
خربزه
خربزه که نوع مرغوبش از کوچصفهان و تپه لنگرود، کسماء، بجارکن و رشت بود از گیاهان دارویی در زبان گیلکی است.
دارباقلا
یک تیره باقلا که بوتهاش از درخت بالا میرود. دستنبو: خربزهی کم جثه و معطر، زردچوبه، سیب زمینی، سوژا (نباتی که از تخم آن روغن گرفته میشود)،
سیمیچکا
واژه روسی و به معنی تخم آفتابگردان است.
شقاقل
ریشهای سمی است که آن را به عمل آورده و با آن مربا میسازند و بسیار حار «گرم» است.
کویی گیاهان دارویی در زبان گیلکی
(کدو) که یک نوعش زرد و معروف به کدو حلوایی است و نوع دیگرش سفید و پوست کلفت و معروف به «خاش کوئی» است که از آن مربا هم تهیه میکنند.
نوع دیگری هم از کدو به وجود میآید که به آن «کوئی قلیان» مینامند و آن را در قالب چوبی میگذارند و یا به شکل طبیعیاش، برای کوزهی قلیان بکار میبرند و اهل دود، آن را به قلیان بلوری ترجیح میدهند! کوئی قلمی و «کنجه کوئی» هم از انواع دیگر است.
گرمک، گزر (هویج)، گندم، لوبیا، ماش، مورجه (عدس)، نخود، نیشکر از دیگر محوصلات از گیاهان دارویی هستند.
هندوانه
(که در بندرانزلی تا ۶۳ کیلوییاش هم دیده شده است و اخیراً نوعی از آن که تخمش به وسیلهی موسسه کشاورزی، کشت و تکثیر میشود و در بازار، عرضه میگردد که هم بزرگ ، و هم شیرین میباشد.
یرآلماسی
واژه ترکی که مبین یک نوع «سیب زمینی» است که مخصوص ترشی انداختن است.
گیاهان دارویی در زبان گیلکی
پایان پیام