گنج های غار کلماکره چگونه به یغما رفت

گنج های غار کلماکره چگونه به یغما رفت

به گزارش پایگاه خبری گلونی نشست «ناگفته‌های کَلماکَره» در خانه اندیشمندان علوم‌انسانی برگزار شد.

حسین غضنفری، رئیس وقت سازمان میراث فرهنگی لرستان در آغاز سخنرانی خود گفت:

برای پرداختن به قضیه کلماکره باید به شرایط زمانی و مکانی حادثه توجه کنیم. در شرایطی خبر کشف غار کَلماکَره به ما رسید که اوج و اواخر جنگ بود. علاوه بر این، مساله بزرگ این بود که میراث فرهنگی در بعد از انقلاب، تشکیلاتی نوپا بود و تازه شکل گرفته بود.

نگاهی هم که برخی افراد به میراث فرهنگی داشتند، اینطور بود که آن را نهادی طاغوتی می‌دیدند و توصیف می‌کردند.

در اوایل انقلاب زیاد عنایت به این تشکیلات نشد و آن را نهادی انقلابی به شمار نمی‌آوردند. همچنین موقعیت جغرافی غار هم طوری بود که نمی‌شد آن را خوب حفاظت کرد.

ما خیلی تلاش کردیم، اما متاسفانه نتوانستیم مانع برخی از تخریب‌ها و دزدی‌ها از غار کلماکره شویم. وقتی خبر به ما رسید که خیلی دیر شده بود.

غضنفری نخستین ورود به کلماکره را چنین توضیح داد:

یک شکارچی در منطقه وصیت کرده بود که بعد از مرگ من حتما فلان غار را بکاوید و حتما آن‌جا گنج‌هایی است.

فرزند و خواهرزاده او سعی می‌کنند وصیت آن شکارچی را به‌جا آورند. خواهرزاده اين شكارچي بدون آن‌که پسر آن مرحوم بفهمد، برای اولین بار به غار می‌رود و اولین دستبرد را به غار می‌زند.

بعد از این اتفاق، پشت سر هم گزارش‌هایی از پلدختر می‌رسید که حاکی از کشف عتیقه بود و در آن گزارش‌ها اشیاء را هم مشخص می‌کردند و مثلا می‌گفتند آن‌جا مجسمه کَل هست، سینی هست، نقاب هست و…

گنج های غار کلماکره چگونه به یغما رفت

ما بعد از خبردارشدن از دستبرد به غار، سازمان را در جریان قرار دادیم و تقاضا کردیم کارشناس بفرستند.

آن موقع لرستان فقیر بود و تشکیلات نوپا بود و تهیه گزارش علمی و فنی برای ما مقدور نبود. سازمان هم آن موقع قادر نبود تصمیم قاطع و سریع بگيرد.

از نظر حفاظتی هم آن موقع افراد ما نیابت قضایی نداشتند و بعد از انقلاب اجازه تفتیش و دستگیری قاچاقچیان را از آن‌ها گرفته بودند.

مردم هم متاسفانه برخی وسوسه شده بودند و واژه «گنجینه» خیلی‌ها را وسوسه کرده بود.

این مدیر بازنشسته درباره عملکرد سازمان میراث فرهنگی گفت:

سازمان بعد از مدت‌ها مرحوم سیدمحمود موسوی را فرستاد، اما خیلی دیر شده بود. ما در حفاظت از غار مشکل داشتیم و نمی‌توانستیم روزی بیشتر از دو بار درون غار برویم.

در آن میان نیز پسر آن شکارچی و خواهرزاده‌اش اختلاف زیاد پیدا کرده بودند و مشاجره می‌کردند و خبرهایش به ما می‌رسید. بعد از مدتی بالاخره بازجویی‌ها شروع شد و ما بعد از دو ماه نشانه‌هایی فلزی از این غار را به‌دست آوردیم.

مثلا گوش حیوان بود، نقاب طلایی بود، دسته‌های فلزی بود و این‌ها نشان می‌داد بخش ناچیزی از یک مجموعه بزرگ است که در غار وجود داشته است.

تنوع آن‌ها نشان می‌داد که اشیای زیادی در غار وجود دارد. بعد من گزارش اولیه را نوشتم و سعی کردم بر اهمیت موضوع تاکید کنم و نظر مسئولان ارشد سازمان را جلب کنم، اما در آن فضا زیاد نمی‌شد توجه‌ها را به این موضوعات جلب کرد و حتی برخی می‌گفتند خمس ما را بدهید تا آن‌ها را حلال کنیم و ما هم بعد از آن کاری با شما نداریم. یعنی فضا اینطوری بود.

غضنفری ادامه داد: قاچاقچی‌ها خیلی وقت‌ها به ما شلیک می‌کردند و اطراف غار سنگر گرفته بودند و ما برای نزدیک‌شدن به غار امنیت جانی نداشتیم.

ما فقط می‌خواستیم یک راهکار قانونی پیدا کنیم تا با آن راهكار، اشیاء را کشف کنیم، اما اشیای کمی کشف می‌شد.

بعد وزارت اطلاعات وارد کار شد و هسته ویژه‌ای تشکیل داد و همه نیروهای استان را فعال کرد. در نهایت با کمک مردم محلی، قاچاقچیان را تعقیب کردند و برحسب یک اتفاق، به خانه یک قاچاقچی معروف در تهران رسیدند و در خانه او علاوه بر اشیای کلماکره، اشیای زیادی از اقصی نقاط ایران کشف کردند.

غضنفری در پایان اشاره‌ای به یک پرونده مختومه هم کرد و گفت: این را هم بگویم که در سال پایانی کار من، یعنی سال ۱۳۷۲-۱۳۷۱ سه محموله تقریبا بین ۲۰ تا ۲۷ قلم از اشیای کلماکره را به استان فرستادند و ما کارشناسی کردیم و فرستادیم برای مقام قضایی که در آن‌ها اشیای نقره‌ای و طلاکوبی و نقره طلاکوب وجود داشت.

من بعد از آن سال به تهران منتقل شدم، اما بعدا خبردار شدم که گویا این اشیاء به نحوی ناپدید شده و به سرقت رفته و برایش صورت‌جلسه هم کرده‌اند.

پایان پیام

در همین موضوع بخوانید:

کلماکره یکی از قصه‌های باستان‌شناسی ایران است

تعیین اصالت نقره‌های غار کلماکره

شک دارم برخی آثار متعلق به کلماکره باشند

کد خبر : 24776 ساعت خبر : 9:00 ب.ظ

لینک کوتاه مطلب : https://golvani.ir/?p=24776
اشتراک در نظرات
اطلاع از
0 Comments
Inline Feedbacks
نمایش تمام نظرات