پایگاه خبری گلونی، محمد پورخداداد: بارش بارانهای سیلآسا و آبگرفتگی خیابانها خیلی مسئله عجیبی نیست و این اتفاق در هرجای دنیا امکان دارد رخ دهد.
اما اتفاقی که در خرمآباد افتاد داستان جداگانهای دارد که با اشتباه یک مدیر آغاز شد و با سهلانگاری مدیران بعدی اوضاع بحرانیتر شد.
داستان از جایی شروع شد که استاندار وقت لرستان در سالهای پایانی دهه ۸۰، پس از اینکه در توسعه اقتصادی لرستان کارنامه ناموفقی داشت، اراده کرد چند یادگاری از خود برجای بگذارد. ایشان و مشاوران همراهش از خرمآباد جایی بهتر برای ثبت این یادگارها نیافتند. اما افسوس که این یادگارها، داغی شد بر پیشانی خرمآباد.
طرح ساماندهی گِلال (رودخانه خرمآباد) که بعدها استاندار کنونی لرستان لقب بزرگترین خیانت در حق مردم خرمآباد را به آن داد هنوز بعد از گذشت چندین سال، بلاتکلیف است و مشخص نیست چرا شروع شد و چرا تمام نشد.
اما یادگار دوم ساخت زیرگذرهای میدان شقایق، میدان کیو و میدان بسیج (شمشیرآباد) بود. این شاهکارهای طراحی در پروژههای عمرانی، از همان ابتدا با مخالفت شدید صاحبنظران و شهروندان مواجه شد ولی مدیران وقت هیج توجهی به این نظرات نداشتند. شاید باورکردنی نباشد ولی این زیرگذرها در ابتدا هیچ منفذی برای دفع آب نداشتند. با هر نم بارانی پر از آب میشدند. در اوج زمان ترافیک یعنی هنگام بارش باران، این زیرگذرها بسته میشدند و ترافیک دوچندان میشد. این همه سال گذشته است و هنوز هم فکری به حال زیرگذرها نکردهاند.
این تجربه تلخ یک بار دیگر و در زمان حال هم به وقوع پیوسته است. پس از کشوقوس فراوان و برکناری شهردار لایقی چون مهندس نصیری و خلع شهردار ناکارآمد بعدی، شورای شهر خرمآباد که ظاهرا هیچ فعالیت و مسئولیت دیگری به غیر از استیضاح، برکناری و انتخاب شهردار ندارند، دست بهکار شدند و شهردار بلندپرواز فعلی را بر صندلی شهرداری نشاندند. شهرداری که پس از چند ماه با گردنی افراشته، چنان غرق در طرحها و پروژههای بلندپروازانه و گاه تخیلی شد که هر روز بیش از روز گذشته از وظیفه خود یعنی عمران و آبادانی شهر خرمآباد دورتر گشت.
بازگردیم به اصل موضوع. شهردار پس از حادثه تلخی که هنگام سیل خرمآباد در روز ۱۷ آبان افتاد، در اظهار نظری مرگ دختر بیگناه مهمان ما را سهلانگاری شخصی دانسته، خود و سازمان تحت مدیریتش را بری از خطا میدانند. واقعا جای تعجب و تاسف دارد که شهردار پس از این اتفاق فقط به فکر این باشد که دامان خود را از این موضوع بیرون بکشد و به جای عذرخواهی مدعی بیگناهی هم باشد. اگر برای خانواده داغدار این دانشجوی درگذشته، تسلای خاطر نیستید، لااقل برای شعور شهروندان خرمآبادی احترام قائل شوید.
یک روز قبل از این اتفاق مدیریت بحران استان به شهرداری در مورد وقوع طوفان هشدار داده بود. اما انگار سر شهرداری خیلی شلوغتر این است که به چنین مسائلی بپردازد.
اگر برای کسانی که در زیرگذر میدان شقایق و در خودروهای غرق در سیلاب، گیر کرده بودند و توسط شهروندان عادی و البته فداکاری آتشنشانان جان سالم بهدر بردند، اتفاق ناگواری میافتاد، باز هم با این لحن و این گردن افراشته اظهار نظر میکردید؟
تعبیه یک کانال دفع آب سطحی خیابان در زیرگذرها سختتر است یا ساخت پلهای مینیاتوری در کنار اثر نابودشده طاق پیل؟
حالا که توانایی حل مشکلات ساختاری این زیرگذرها را ندارید، آیا از تهیه چند پمپ آب با ظرفیت بالا هم عاجزید؟
باید حتما کسی در این زیرگذرها بمیرد تا شما به فکر حل مشکلات باشید؟
به اعتقاد نگارنده اتفاقات امروز زنگ خطری بود برای بیداری مدیران ارشد استانی تا فکری به حال مشکلات شهر خرمآباد بکنند. مدیران باید بدانند در مرحله نخست وظیفه شهردار خرمآباد فقط و فقط حل مشکلات داخل شهر خرمآباد است. شهر خرمآباد، یعنی جایی که تجمع جمعیتی دارد به فراموشی سپرده شده است و شهرداری در کوه و کمرهای اطراف شهر دنبال آبادانی خرمآباد است.
مسئولان استانی و شهری باید جوابگو باشند، بزرگترین آبشار مصنوعی خاورمیانه به چهکار شهری میآید که شهروندان آن هر روز با انبوهی از مشکلات شهرسازی در مرکز شهر دستوپنجه نرم میکنند؟
این همه هزینه برای ساخت پارک شاپوری و آبشار طلایی و … بشود ولی یک پیادهرو سالم در این شهر ۴۰۰ – ۵۰۰ هزار نفری نسازیم؟
هرچند ثبات مدیریتی میتواند راهگشا باشد، ولی در مورد شهردار فعلی به نظر میسد تغییرات بهترین راه حل باشد. البته نه تغییراتی مانند آنچه شورای شهر در این چند سال در کارنامه خود ثبت کرده است که بدون شک این شورا هم در همه مصائب رفته بر این شهر یکی از نقشهای اصلی را داراست.
پایان پیام