پایگاه خبری گلونی: دکتر حسنرضا یوسفوند در نشریه فرهنگی و اجتماعی لور درباره کتاب درسی جغرافیای استانشناسی استان ایلام آورده است:
در کتاب درسی جغرافیای استانشناسی استان ایلام زبان لکی را به عنوان یک زیر مجموعه از گویشها و لهجههای دیگر کردی قرار داده است. در این یاداشت نگاهی انتقادی به این موضوع میشود. برای شناخت بهتر و دقیقتر و نشاندادن تفاوتهای یک قوم یا منطقه یا کشور تقسیمبندهای مختلفی صورت میگیرد، رایجترین تقسیمبندی همان بخشبندی جغرافیایی است از قبیل شمالی یا جنوبی و شرقی یاغربی. حال اگر بخواهیم اجزا و عناصر یک قوم را نشان دهیم دیگر تقسیمبندی که از طریق جغرافیا تمایزها را نشان دهند صحیح به نظر نمیرسد. بلکه باید بر عناصر هویتی دیگری که تفاوتها را بهتر نشان دهد تمرکز کنیم. زیرا باید جنس تقسیمبندی از یک نوع باشد عدم توجه به این تقسیمبندیها باعث آشفتگی بیشتر میشود.
دستاندرکاران آموزش و پرورش ایلام اگر میخواهند تقسیمبندی درستی از زبانهای قوم کرد ارایه دهند، نمیشود کردی جنوبی را در کنار سورانی، کرمانجی، هورامی بیاورند، زیرا اطلاق جنوب به بعد جغرافیای اشاره دارد و هورامی ،سورانی، کرمانجی به بعد قومی و گویشی زبان مربوط است. این نوع تقسیمبندی در کنار هم مانند یک وصله ناجور است که هم بر بعد جغرافیا تاکید هم بر بعد قومیت واین دو مقوله بسیار متفاوت از هم هستند.
به عنوان مثال در کرمانشاه گونههای زبانی سورانی و لکی (با زیرمجموعههایش از قبیل کلهری ..) در کنار هم هستند، ازسوی دیگر هویت واحدی به نام کردی جنوبی وجود ندارد که لکی در آن جای بگیرد؛ یا هویتی به نام هویت گروسی وجود ندارد، زیرا این هویت تشکیل شده از گروههای لک و مینجایی. بنابراین میتوان گفت به کار بردن این عناصر تقسیمبندی باعث خلط موضوع و واگرایی بیشتر میشود. همچنین در مورد لکها که یک قوم با هویت مشخص است و زبان لکی که زبان آنان است فقط در جنوب تکلم نمیشود، بلکه در نقاط دیگر ایران پراکندهاند و هر چند با دیگر گروه های قومی کُرد از قبیل سورانی، هورامی، کرمانجی دارای اشتراکات فراوانی میباشند، اما عنوان اطلاق کردی جنوبی صحیح به نظر نمیرسد زیرا جدا از تفاوت در قواعد و دستور، بسیاری از مردمان لک هم خود را کرد نمیدانند.
از طرف دیگر قراردادن زبان قوم لک که از مجموعه ایلهای زیادی تشکیل شده در کنار ایلام و اطلاق آن به نام «فیلی» از اشکالاتی دیگری است که این تقسیمبندی دارد. زیرا از لحاظ تاریخی بخش اعظم سرزمین فیلی که به نام اتابکان لر و والیان لر بوده، فیلی نام داشته و تنها محدود کوچک ایلام را شامل نمیشده است. بلکه بخش اعظم سرزمین لکها و مینجایی (لرهای خرمآباد) و قسمت اعظم کرمانشاه جز جغرافیای فیلی بوده است.
اطلاق عنوان کرمانشاهی باز هم از ایراداتی است که به این تقسیمبندی وارد است، زیرا این زبان امروزه کردی نیست بلکه فارسی کرمانشاهی است بنابراین میتوان گفت یگانه زبانی که هم از لحاظ بعد جمعیتی و هم سرزمینی در استانهای لرستان و کرمانشاه عمومیت دارد زبان لکی است.
اگر اما و اگرهای فراوان و منطقی که در مورد کردی دانستن زبان لکی وجود دارد را نادیده بگیریم و فرض را بر این بگیریم زبان لکی در منظومه زبان کردی است، باز هم این زبان نباید به عنوان زیرشاخه کردی جنوبی قرار بگیرد بلکه باید به عنوان یک گونه زبانی مستقل در کنار زبان سورانی، کرمانجی، هورامی قرار بگیرد و دیگر لهجهها از قبیل ایلامی، کلهری، مهکی …را لهجههای ازآن در نظر بگیریم، نه اینکه آنها را در کنار زبان لکی به عنوان یک زبان مادر قرار بدهیم.
همچنین معرفی شهر و استان را به عنوان یک زبان از خطاهای دیگری این تقسیمبندی دارد زیرا شهرهویت خاص فرهنگی قومی یا زبان واحدی نیست که بتوان ازآن استنباطهای قومی نمود، بلکه شهر مجموعه ناهمگنی از ویژگیهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگهای متفاوتی است که گروههای انسانی مختلفی در آن ساکنند. شهر واحدی سیاسی است از این جهت که با مرکزیت یافتن یک مکان بهعنوان نقطه شهری افرادی از گروهها وقومیتها و مذاهب متفاوت و به دلایل مختلف به آنجا مهاجرت و ساختار کالبدی اجتماعی شهر را تشکیل میدهند. در فرایند مهاجرت و اجبارها برای ساکن شدن در یک نقطه خاص، هر کدام گروههای قومی یا زبانی زودتر از دیگران ساکن شده باشند خود را بومی و زبان و فرهنگ خود را به عنوان یک معیار قرار میدهند. در چنین حالتی زودتر ساکنان در یک مکان تفاوتهای طبیعی خود با دیگران را نشان از برتری ذاتی خود میدانند. حتی اگر از لحاظ تباری با جدید ساکنان و تازهواردان از یک تبار یا نیای مشترک باشند، در چنین حالتی قدیمتر ساکنان، دیگران را حتی دیگران هم فرهنگ خود را متجاوز قلمداد میکنند و سعی دارند که رفتار و آداب و رسوم خود را که در بسیاری از موارد مبتذلتر از تازهواردان است به آنها تحمیل نمایند در این فرایند برخی ازمهاجرین هویت قدیم ساکنان را همتبار خود را میپذیرند و برخی دیگر نمیپذیرند که قدیمیترها آنان را آماج اتهامات و علل نابسامانیهای شهری میدانند. نمونه مشخص این وضعیت را بهصورت شدید در کرمانشاه و تا حدودی در خرمآباد شاهد هستیم وعموما” هم به نادرست برخی مهاجرین را در کرمانشاه عامل نابسامانی اجتماعی از قبیل بیکاری، انحرافات اجتماعی …. میدانند، این درصورتی است اگرنگاهی به بعد هویتی و قومیتی ساکنان این شهر بشود هویت فرهنگی غالب و رایج در کرمانشاه لکی است. بنابراین شکلگیری چنین وضعیتی باعث میشود که برخی از لکها خود را کرمانشاهی بدانند البته نه کرمانشاهی که بار شهری و سکونتی دارد، بلکه کرمانشاهی که به گونه یک هویتی فرهنگی و زبانی سر بر آورده و در برابرگونههای هویتی تشکیل دهنده خود، قد علم نموده که در پی تخریب ریشه خود میباشد. اگر در کرمانشاه در این وضعیت فقط لک تازه وارد آماج حمله است اما در خرمآباد وضع تا حدودی هم بغرنجتر است زیرا علاوه بر آن مکانیسمی که در کرمانشاه وجود دارد علاوه بر تضاد برخی با لک و زبان لکی این تضاد هم به شکلهای مختلفی با روستایی و دیگر لهجههای لری از قبیل بالاگریوهای یا تضاد به شکل بین شهری بروجردی، الشتری، کوهدشتی .. وجود دارد. در این تضاد ساکنین این شهر سه شهر یعنی کرمانشاه و خرمآباد و ایلام که هویت آنان ترکیبی از هویت بالاگریوهای (مینجایی) و لکی میباشد خود را به عنوان یک هویت خاص مطرح و از داشتههای فرهنگی دیگر گروهها (لک و بالاگریوهای) برای اصالتدادن به هویت جدید شهری خود که هویتی مکانی و دارای بار فرهنگی خاصی نیست استفاده میکنند و آن را یا در تقابل یا در کنار هویت قدیمی نشأت گرفته از آن قرار میدهند.
در این رویه در تالیف کتاب استانشناسی استان ایلام از همین منطق بیان شده برای دستهبندی زبانی استفاده شده است؛ زیرا زبان ایلامی به عنوان یک شاخه اصلی زبانی در کنار زبان لکی قرار نهاده شده است، البته اسامی مکان زیادی در ایران وجود دارد که امروز بار و مفهوم قومی به خود گرفتهاند واین احتمال میرود که اسامی کوهها ودرهها و رودها ازقبیل زاگرس، البرز و… یا شهرهای خرمآباد، کرمانشاه و ایلام در آینده تبدیل به هویتهای قومی فرهنگی خاصی شوند. اما با توجه به نکات گفته شده این امر هم اکنون رخ نداده است لذا نمیتوان گویش ایلامی، کرمانشاهی و حتی خرمآبادی را به عنوان گویش خاص فرهنگی فرض نمود زیرا زبان این شهرها خود ترکیبی از لکی و مینجایی میباشند.
اگرنگاهی به زبانی که جدیدا به نام “کردی ایلامی” مطرح میشود بکنیم به روشنی مشخص است که این زبان ترکیبی از زبان لکی و مینجایی (بالاگریوهای) است، یا گویش لری خرمآباد ترکیبی از لکی و مینجایی و بختیاری است. بر این مبنا میتوان گفت زبان لکی زبان قومی است و این قومیت میتواند درشهرهای مختلف ساکن باشد. حال این شهر میتواند کرمانشاه باشد، ایلام باشد یا خرمآباد یا هر نقطهای دیگر از ایران وجهان. بنابراین با توجه به نکات گفته شده لازم است که اداره آموزش پرورش ایلام این اشتباه فاحش را با توجه به واقعیات منطقه و مخصوصا حوزه فرهنگی «لرستان فیلی» با محوریت تاریخی زبان لکی، اصلاح نماید.
پایان پیام
با عرض سلام و خسته نباشید زبان کوردی لهجه ها و گویش های متفاوتی داره جوری که هر با منطقه دیگه یا شهری با شهر دیگه متفاوت حرف میزنن بنده کاری به ریشه زبان و این چیزا ندارم و هیچ مطالعه ای هم راجب زبان ها نداشتم ولی بارها شنیدم که کرمانشاهی ها و ایلامی ها گفتن که کوردیم البته گاهی اوقات هم شنیدم که گفتن لریم… و اینکه وقتی با ی کرمانشاهی ارتباط میگیرم من با لهجه و زبان خودم حرف میزنم و اون متوجه میشه. و اون هم با زبان و لهجه خودش حرف میزنه و من متوجه میشم طوری که ی فرد فارس متوجه نمیشه و بیشتر از شهر های مکریان تو شهر های لکستان رفت و آمد دآشتم و بنده ب عنوان ی سورانی اونا رو هم مث خودم در درجه اول انسان و بعد کورد میدونم و بحث مذهب و… اصلاً برام مهم نیست و این اختلاف لهجه ها هم فقط توی لکستان وجود نداره و تافته جا بافته نیستن همه کوردستان اینجوریه و کوردی ی لهجه واحد و اینکه معنای دقیق کوردی رو توی اون لهجه معنی کنیم وجود نداره مثلاً زازاکی ستان هم که در کردستان ترکیه (باکور) هم هست وضعیت مشابهی داره. و اینکه کورد بودن ب معنای این نیست که حتمن باید سورانی زبان باشی فقط بخاطر این سورانی یکم از لهجه های دیگه لهجه ای شناخته شده تر هستش که توی کردستان عراق (باشور) پیشرفت چشم گیری داشته و از سه زبان اطراف پاکسازی شده ما هر کدوم از قوم یا لهجه یا زبان یا… به نوع و لهجه خودمون کورد هستیم و خواهیم بود به امید روزی که بجای یاد گیری زبان های خارجی لهجه و زبون همدیگر رو یاد بگیریم ✌
واژه کرد در زبان های فارسی و کردی معنای متفاوتی دارند و همین باعث بروز اشتباهاتی در تقسیم بندی اقوام شده است.در زبان کردی،کرد به معنی جنگجو و پهلوان است یا شاید ریشه آن به واژه ی دیگری برگردد اما در زبان فارسی به معنی چوپان و گله چران.اگر قرار باشد که معنی فارسی آن را در نظر بگیریم و اینکه در قدیم اکثریت مردم گوسفند چران بوده اند الان می بایست کل ایران را کرد می نامیدیم ، یعنی در سایر نقاط ایران کسی گوسفند چرانی نمی کرده است!!!.یا مثلا میتوان گفت چرا در یکی از شهرهای ایران به نام((شهرکرد))تقریبا هیچ کردی وجود ندارد؟پس وجه تسمیه این شهر چه بوده؟متاسفانه اکثر اظهارنظرها آنقدر خام هستند که ارزش بحث کردن هم ندارند.چگونە است کە مردمان کرمانشاه و ایلام خود را کرد می پندارند اما به زبان لکی صحبت می کنند و از لحاظ ظاهر هم به لک ها شبیه ترند تا کردها.چرا مذهب،زبان،پوشش و چهره مردمان کرمانشاه و ایلام با کردهای کردستان کاملا متفاوت است.آیا همین اشتباه در معنی کردن واژه ((کرد)) باعث تقسیم بندی اشتباه این مردمان و کرد انگاشتن اقوام کلهر و زنگنه در کرمانشاه و ایلام نشده است?حال بماند که کم نیستند کردستانی هایی که کرمانشاه و ایلام را اصلا جز کرد به حساب نمی آورند
بسیاری از نام جاها ، آداب ، عقاید مذهبی و نام طوایف و حتی گویش و زبان مردم کرمانشاه با سایر کردها که بیشتردر منطقه اردلان یعنی سنندج و مهاباد ساکنند فرق میکند
سلام اولا شما بدون هیچ دانشی راجب کرمانشاه اظهار نظر کرده اید که واقعا یک توهین است چون در کرمانشاه هم کردی کرمانشاهی هست هم فارسی کرمانشاهی که متفاوتند و دووما کی گفته لکها خودشونو کورد نمیدونن والا ما که خودمونو کورد میدونیم نه تنها ما بلکه هر لکی که تا به حال دیده ام بجز بعضی اهالی مناطق جنوبی تر که زبانشانم کمی متفاوت است .سووما کردی جنوبی به معنای حد اکثر در جنوب و دارای خاستگاه در مناطق جنوبیتر کوردستان با گویشور بیشتر است و انان هم که جای دیگر رفته اند کوچانده شده اند درک این مطلب کاملا ساده است
اگه ذره ای معرفت داری دیدگاه منم بگذار
پروفسور ریچارد نلسون فرای درکتاب عصرزرین فرهنگ ایران ص۲۷نوشته منظور از کورد پدیده رمه گردانی و شبانی و چادرنشینی است نه نژاد خاصی.کورد در زبان طبری و فارسی و عربی و ترکی یعنی چوپان گوسفند.در لغت نامه طبری,صادق کیسا,صفحه۱۶۶واژه کورد به معنی چوپان گوسفند آمده است.هوگو گروته۱۹۰۷درسفرنامه اش ص۲۸مینویسد یگانه زبان درپشتکوه لرستان لری است و از صد نفر حتی یکنفرم فارسی نمی فهمد
چه دارند لر را از بین می برند. باید مسئولان و مردم ایلام از این پان کردها و ساده انگاری مسئولان ایلامی باخبر و اخطار داده شود.مردم ایلام نباید در مقابل کردها وا برن و هویت لری و نام پشتکوهی لرستان خود را از دست بدهند.لر به جایگاه خود برمی گردد.زننه بووه لور.