پایگاه خبری گلونی، سلیمان میرزاپور رشنو: «کلماکره» غاری باستانی و به گفته پروفسور اماناللهی «بزرگترین گنجینه کشفشده در جهان است» که متاسفانه اغلب آثار آن چپاول و به تاراج رفت.
نوشته حاضر به هیچوجه به اقدامات اعضای محترم هیچ شهر خاصی مرتبط نبوده و مقوله شورای شهر بهطور کلی بررسی شده است.
یکی از دوستان میگفت که از نظر برخی افراد، شورای شهر هم «کلماکرهای دیگر» است که میباید سهم خود را برداشت و رفت…
اما چرا یک مرجع نظارتی که میباید بر دیگر امور مرتبط با شهر و شهرداری نظارت کند، خود میتواند محل سوء استفاده گردد؟ از همه مهمتر چرا افراد زیادی با علایق و سلایق مختلف و در کسوت، مشاغل و طبقات اجتماعی و اقتصادی مختلف این همه علاقه به راهیابی به شورای شهر، نشان میدهند. آنچه مشخص است اینکه هدف بسیاری از افراد مطمئنا نیکوست، اما از کجا بدانیم که فلانی هم به دنبال کلماکرهای دیگر به شورای شهر نیامده باشد؟
بسیاری از افراد با دیدگاهی خیرخواهانه وارد این مقوله میشوند اما به دلیل عدم تخصص و تجربه برنامهریزی شهری، این افراد نمیتوانند موفق باشند. سالهاست که اغلب دیدی عوامانه و سطحی به مقوله شهر و برنامهریزی شهری وجود دارد و اکثر مردم و نامزدهای انتخاباتی نتوانستهاند شناخت درستی از مولفههای یک شورای شهر متخصص داشته باشند و افرادی از هر صنف و هر قشر توانستهاند در این میدان نابرابر بختآزمایی کنند. غافل از اینکه شهر و به دنبال آن شورای شهر هم مانند بسیاری از مقولهها نیاز به تخصص مرتبط دارد، تا دردهایش شناخته شود و برنامهریزی گردد.
هنوز هم بخش زیادی از جامعه و متاسفانه نخبگان به اهمیت تخصص در شوراهای شهر پی نبردهاند و هنوز هم چهرههای هنری، ورزشی و آموزگاران دلسوز و البته جوانان بیکار جویای کار از متقاضیان اصلی ورود به شورای شهر هستند و عدهای که بنا بر مصلحت در سالهای اخیر مدرکی مرتبط با شهر و شهرسازی در دانشگاههای خاص و با هدف ورود به انتخابات مهیا کرده و بر خود برچسب متخصص زدهاند.
اما متخصص امور شهر چه ویژگیهایی دارد؟ آیا فقط تخصص کافیست؟ یک متخصص با تجربه چگونه قابل شناسایی است؟ در اغلب موارد دلسوزی را یکی از ویژگیهای بارز یک نامزد شورای شهر دانستهاند، آیا دلسوزی معیاری دارد؟
در این نوشتار سعی شده به صورت مختصر به نحوه شناخت یک متخصص شهری پرداخته شود.
تخصصهای مرتبط با شهر رشتههایی از قبیل مدیریت شهری، جغرافیا و برنامهریزی شهری، علوم اجتماعی، شهرسازی، طراحی شهری و بسیاری رشتههای دیگر که پسوند شهر و شهری را به دنبال خود دارند، میباشد که به منظور حل مسائل و مشکلات شهر به وجود آمدهاند و اهمیت این تخصصها برای شهر، کمتر از پزشک متخصص برای بدن انسان، نیست.
اما تعریف ما در اینجا از متخصص صرفا داشتن مدرک مرتبط نیست، بلکه متخصص در امور شهری کسی است که علاوه بر مدرک معتبر دانشگاهی، سابقه انجام برنامهریزی، طراحی و امور مربوط به شهر را نیز داشته باشد و البته شناخت از شهر مورد نظر و مشکلات ویژه آن نیز برای یک کاندیدای شورای شهر لازم و ضروری است که به نظر بنده کتب، مقالات و مطالب ارائه شده در مجلات و همایشهای معتبر جایگاه فرد مورد نظر را از این نظر مشخص میکند.
با توجه به امکانات فنآوری اطلاعات و اینترنت، گاهی یک جستجوی ساده اینترنتی بسیاری از سوابق علمی، پژوهشی، شغلی و… افراد (اگر فعالیتی در این موارد داشته باشند) را به خوبی نشان میدهد و امکانات زیادی برای شناخت جامعتر از افراد وجود دارد.
اما دلسوزی که پسوند اغلب نامزدهای انتخاباتی است، آیا قابل سنجش و اندازهگیری است؟
متاسفانه با توجه به مفهوم کیفی دلسوزی و نیز مشهودنبودن آن، یکی از معدود راههای شناخت این مولفه احتمالا گذشته افراد است. سوابق، نوشتهها و و مواضع افراد در قبال ایران عزیز و خصوصا مردم لر و لرستان و همچنین شهر مورد نظر را تا حدودی میتوان از آثار افراد (البته اگر آثاری وجود داشته باشد) برداشت نمود.
به نظر میرسد پس از سالها آزمون و خطا در انتخابات شورای شهر و وضع کنونی شهر و خدمات شهری، مردم این شهر به این نتیجه رسیده باشند که باید تغییر مشی بدهند. در پایان ذکر این نکته به نظر ضروری میرسد که: تمامی شهروندان و خصوصا نخبگان میبایست جهت از بین بردن دید سطحی به شهر و مشکلات آن و مهمتر از آن جلو گیری از نگرش «کلماکرهای» به شورای شهر، تلاش نمایند.
پایان پیام