ایران، شادترین کشور دنیا
پایگاه خبری گُلوُنی، نگار فیضآبادی: حتماً این ورد زبان تنبلها را شنیدهاید که میگویند “تا که فردا شود، فکر فردا شود” غیر تنبلها معمولاً میگویند” کار امروز را به فردا نسپار.” معمولاً دسته اول وقتی بدانند طبق پیش بینیها «در سال ۱۴۰۰ سرانه آب به کمتر از ۱۴۰۰ متر مکعب برای هر فرد خواهد رسید.» میگویند سال ۱۴۰۰؟ بابا ما تازه ۹۶ رو کلّه ظهر از خروسها تحویل گرفتیم. بذار جای تحویلش خوب شه بعد.
دسته دوم که واقعاً شورش را درآوردند. اینها همان کسانی هستند که میروند تقویم محیط زیست را نگاه میکنند و وقتی میبینند روز اول فروردین، روز جهانی جنگل و دوم فروردین، روز جهانی آب است، یک بار دیگر به خودشان میآیند و میگویند پیشگیری، کار امروز است و نباید آن را به فردا واگذار کنیم. درواقع نه تنها این افراد مدام به خودشان میآیند بلکه میخواهند دیگران را هم به خودشان بیاورند. مثلاً جنگلخوارها و ساحلخوارها و کوهخوارها و کلاً طبیعتخوارها را. و معمولاً دچار این سؤال فلسفی_گوارشی هستند که چگونه محیط زیست، از گلویتان پایین میرود؟ تازه یک دل سیر هم آب رویش میخورید، رودل نمیکنید احیاناً؟ یعنی آنقدر شورش را درآوردند که ممکن است در روز جهانی ساعت زمین، همین دو سه روز دیگر، چراغها و وسایل غیر ضروریشان را “یک ساعت” خاموش کنند که زمین گرم نشود. واقعاً چرا یک نفر به این دسته نمیگوید آخر لوس بازی هم تا این حد؟
ایران، شادترین کشور دنیا
ایران در حال حاضر، سالانه زیر ۱۵ میلیون تن، گندم تولید میکند و سرانه تولید زباله ایرانیها ۲۰ بیش از میلیون تن است. یعنی آنقدر که زباله داریم گندم نداریم. تازه خانم ابتکار هم گفتهاند: «تمامی مطالعات نشان میدهد که ظرفیت زیستی تهران در سال ۱۳۷۵ به پایان رسیده و هر آنچه در حوزههای مختلف جمعیت، اقتصاد، صنعت و سایر حوزهها پس از این تاریخ در تهران بارگذاری شده است، بهرهکشی از طبیعت بوده و منجر به افزایش شکنندگی طبیعت و محیطزیست تهران شده است. بحرانهای مختلف محیطزیستی تهران همچون آلودگیهای آب و هوا از آثار همین بهرهکشی و بارگذاری بیش از ظرفیت زیستی است.»
دقیقاً همین جاست که میخواهم اعتراض خودم را به گوش مسئولان برسانم. ما خار داشتیم که ما را جزو شادترین کشورها نگذاشتند؟ حداقل تهران را جزو شادترین شهر میگذاشتند نامردها. یعنی شما ببینید تهران، ظرفیت زیستیاش در سال ۱۳۷۵ به پایان رسیده اما هنوز یک تهرانی پابرجاسست. هنوز امیدوار است و درختهای شهرش را قطع میکند و به جایش از این ساختمان بدقوارهها میسازد. تازه جنگلهایمان را هم میتراشیم به جایش ویلا میسازیم. در جنگل، آتش میسوزانیم و زباله میریزیم و… در نهایت هم میرویم استوری میگذاریم که جنگل، بی تو زیستن را نمیخواهم.
ایران، شادترین کشور دنیا
در آخر میخواهم بگویم که ما مردم و مسئولان با این وضع، حالمان خیلی هم خوب است و شادیم. چرا باور نمیکنید واقعاً؟ ما که در شدیدترین وضعیت زیست محیطی کشور، جوک میسازیم و میخندیم از لیست شادترین کشور بگذاریم برویم؟ من خواهش میکنم لطفاً یک نفر بیاید اسم کشور ما را بگذارد جزو ۱۰ کشور شاد دنیا. باور کنید تقلب شده و اگر نه ما کجا رتبه دو، سه رقمی کجا.
پایان پیام