به گزارش پایگاه خبری گلونی، وقتی گردوغبار تا مدت زیادی آسمان شهرهای جنوبی و غربی را رها نکرد و مشکلات مانند قطعی آب و برق را رقم زد، دیگر حرفزدن درباره کانونهای خارجی گردوغبار و بیرون بودن اختیار امور از دست مسئولان، مردم و افکار عمومی را آرام نمیکرد به همین دلیل توجهات به سمت کانونهای داخلی جلب شد که مهمترین آنها زمینهایی بود که از تالابهای خشکشده باقی مانده بودند. از حرفهای کارشناسان اینطور میشد فهمید که راهی برای بازگرداندن آب به تالابهای کاملا خشکشده نیست؛ بنابراین حساسیتها نسبت به تالابهایی که هنوز سر جای خودشان هستند اما خطرات جدی آنها را تهدید میکند، بالا رفت. اگرچه سالهاست کارشناسان محیطزیست درباره حیات تالابهای مختلف در اقصینقاط کشور هشدار میدهند. یکی از این تالابها میانکاله است؛ تالابی که مدتهاست در معرض خطر قرار دارد و دیروز برنامههای احیای آن از سوی رئیس سازمان حفاظت محیطزیست تشریح شد. درواقع، احیای تالاب بینالمللی و ذخیرهگاه زیستکره میانکاله در شرق مازندران با دستور رئیسجمهوری و حضور معصومه ابتکار، رئیس سازمان حفاظت محیطزیست وارد فاز اجرایی شد. رئیس سازمان حفاظت محیطزیست در این مراسم گفت: «طرح احیای تالاب میانکاله درقالب برنامه پنجساله عملیاتی میشود. تالاب میانکاله یکی از ۶۱۳ ذخیرهگاه زیستکره جهانی در ایران است که در سالهای گذشته بهدلیل خشکسالی و کاهش آبگیری به سمت خشکی میرفت که با برنامه زیستمحیطی دولت یازدهم و با کلید تدبیر در مسیر احیا قرار گرفت. احیای محیط زیست، احیای سلامت و نجات جامعه است که تلاش شده تا نجات شبهجزیره میانکاله که در سالهای اخیر با خشکسالی مواجه شده است با قوت دنبال شود.»
معصومه ابتکار، لایروبی و مرمت نهرها و کانال ارتباطی آبرسانی به تالاب بینالمللی میانکاله و لایروبی خلیج گرگان بهعنوان یکی از مهمترین کانالهای آبرسانی به این تالاب را برنامه اول احیای این ذخیرهگاه زیستکره در مازندران عنوان کرد.
گفته میشود که کاهش نزولات آسمانی و خشکسالی چند سال اخیر، کاهش میزان آبگیری و عقبنشینی آب دریای خزر از دلایل اصلی خشکشدن تالاب بینالمللی میانکاله است. طرح احیای تالاب بینالمللی میانکاله در یک برنامه پنجساله تا سال ۱۴۰۰ تکمیل و این تالاب بهطور کامل از خشکی رها میشود. احیای تالاب میانکاله پس از احیای دریاچه ارومیه، هورالعظیم و هامون در جنوب و شرق کشور است که در دولت تدبیر و امید با محوریت سازمان محیطزیست با اعتبار ۳۳۰ میلیارد ریال در دستور کار قرار گرفته است.
فریاد استغاثه میانکاله
خلیج چهار هزار هکتاری گرگان، یکی از بزرگترین مخازن آب شیرین متصل به دریای مازندران است و تداوم زندگی بسیاری از جانداران در بزرگترین دریاچه زمین به اتصال این خلیج با دریا وابسته است؛ خلیجی که حالا با مشکلات متعدد دستوپنجه نرم میکند و فعالان و مسئولان محیطزیست معتقدند که با ادامه روند کنونی ممکن است بهزودی تبدیل به نسخه دیگری از دریاچه ارومیه شود. مدیرکل محیطزیست استان گلستان دراینباره به مهر میگوید: «دهانه خلیج گرگان که محل ورود آب از دریای مازندران بوده بهشدت دچار مشکل است.» اسماعیل مهاجر توضیح میدهد: «عمق خلیج گرگان که در نقاط عمیق به حداکثر سه متر میرسید، اکنون در اثر رژیم رسوبگذاری به ۱,۵ متر کاهش پیدا کرده است و بههمیندلیل بهسرعت به سمت نابودی پیش میرود.» به گفته وی، چنانچه روند کنونی ادامه داشته باشد و کارهای عاجل و فوری انجام نشود، خلیج گرگان نیز سرنوشتی همچون دریاچه ارومیه پیدا خواهد کرد و اگر همین روال تغییرات اقلیمی و پسروی آب دریا ادامه پیدا کند، در کمتر از یک دهه دیگر نتوان خلیج گرگان را خلیج نامید و به یک دریاچه ماندابی تبدیل خواهد شد که خودش منشأ بسیاری از بیماریها میشود.
آب خلیج گرگان کم و آلوده شده است
یک فعال محیطزیست در استان مازندران درباره آب این خلیج میگوید: «اهمیت تالاب میانکاله و خلیج گرگان بر کسی که اطلاعات اولیهای از محیطزیست داشته باشد، پوشیده نیست. این تالاب یکی از بزرگترین مخازن آب شیرین متصل به دریای خزر بوده و هست و بهدلیل شکل خاص جغرافیایی و اکوسیستم خاصی که دارد محل زادآوری بسیاری از گونههای استخوانی و غضروفی دریای خزر است. اگر ارتباط خلیج گرگان با دریای مازندران بهواسطه کانال چپاقلی به هر دلیلی محدودتر از گذشته شود، قطعا روی اکوسیستم دریای خزر تأثیر بسزایی خواهد داشت چون خلیج گرگان یکی از زادگاههای اصلی خانوادههایی از ماهیان استخوانی و غضروفی است.»
حر منصوری عوامل متعددی را در تهدید این خلیج و تالاب برمیشمرد: «تمامی رودخانههای جنوب دریای مازندران که از بالادست البرز شرقی، البرز مرکزی و البرز غربی به دریای مازندران یا تالابهای اطراف آن میرفتند و در نهایت به دریا میرسیدند، اکنون با کاهش جدی ورودی آب مواجهند.»
به گفته او، از ۱۵ سال قبل، آرامآرام ارزانشدن گونههای باغی مثل مرکبات و ازبینرفتن باغهای مرکبات در سواحل این دریا و تبدیل آنها به شالیزار، توسعه ۹۰۰ کیلومتری برنجکاری را در پی داشته است. دیدبان طبیعت میانکاله میگوید: «برنج گونهای است که باید اطرافش چند سانتیمتر آب روی خاک باشد و این آب بهدلیل عمق کم و گستردگی بسیار زیاد بهراحتی تبخیر میشود و بهجای آنکه به رودخانهها و تالابها و در نهایت دریا برسد و زندگی را به بزرگترین دریاچه دنیا برگرداند، متأسفانه میزان قابلتوجهی تبخیر میشود و آنچه باقی میماند هم بهدلیلی استفاده بسیار جدی از سموم و کودهای شیمیایی مملو از فلزات سنگین و سموم و مواد شیمیایی است که وارد تالاب میشوند و خودش میتواند به جای زندگیبخشی، زندگی را از تالابها بگیرد.»
ورود انواع فاضلاب تصفیهنشده به تالاب
مدیرکل محیطزیست استان گلستان، ورود انواع فاضلاب به میانکاله را تأیید کرده و اضافه میکند: «فاضلابهای خانگی، صنعتی و کشاورزی، چه از طرف مازندران و چه گلستان، در خلیج خالی میشود که قسمت اعظم آن تصفیه نشده است. افزایش آلودگیها باعث میشود که آلودگی آب دریا بهشدت بالاتر برود و علاوه بر میزان تبخیر شوری آب خلیج و دریای خزر بهشدت افزایش پیدا کند. خلیج گرگان یک دهانه ورودی ۱۷۰۰ متری در کانال چپاقلی دارد و یک کانال خروجی به نام خوزینی که باعث میشود آب در خلیج یک جریان گردش آب ساعتگرد پیدا کند. جهت چرخش آب در خود دریای خزر پادساعتگرد است و وجود کانال خوزینی باعث میشد تجمع رسوبات در خلیج گرگان بهطور طبیعی کمتر اتفاق بیفتد.»
به گفته او، ۹۵ درصد ورودی آب دریای خزر از رودخانه ولگاست که در روسیه قرار دارد و در سالهای اخیر بهدلیل ساخت سد و کانالهای متعدد جریان ورودی آب این رودخانه به دریای خزر خیلی کم شده است. تغییرات اقلیمی هم پسروی آب دریای خزر را تشدید کرده است. شیب دریای خزر هم از غرب به شرق به سمت استان گلستان است و بههمیندلیل خلیج گرگان محل تخمریزی ماهیان خاویاری بوده است. اگرچه روی تغییرات اقلیمی و تأثیر احداث بنادر و میزان رسوبی که میتواند انتقال دهد، تحقیق مشخصی انجام نشده ولی تأثیر مشهودی داشته است. بههمیندلیل در سالیان اخیر شدت رسوبگذاری بیشتر شده و رسوبگیری بالا در دهانه خلیج گرگان در کانال چپاقلی آب ورودی از دریای خزر را دچار مشکل کرده است.
یکپنجم حجم تالاب خشک شده است
حر منصوری موضوع فرسایش خاک در البرز را نیز به مشکلات خلیج اضافه میکند: «با توسعه کشاورزی و فشار به جنگلهای هیرکانی بهدلیل ازبینرفتن پوشش گیاهی و جنگلهای بالادست، فرسایش خاک بسیار زیاد شده و این خاک بهصورت سیلاب در نهایت به تالابها و دریای مازندران میریزد. جریان پادساعتگرد آب در جنوب دریای مازندران همه این رسوب را به خلیج گرگان میبرد و جزیرههای رسوبی را در کنار جزیره آشوراده میسازد؛ یعنی دقیقا جایی که باید تالاب میانکاله یا خلیج گرگان با دریا ارتباط داشته باشد و این موضوع باعث محدود شدن رفتوآمد آب به تالاب میشود.»
این فعال محیطزیست با بیان اینکه احوال دریای مازندران را باید از بزرگترین پستاندار و گوشتخوار دریای خزر پرسید، توضیح میدهد: «فوک خزری بزرگترین پستاندار و شکارچی دریای خزر است. به این جانوران که در رأس هرم غذایی هستند اندیکاتور میگویند چون میتوانند آلودگیها را نشان بدهند. آزمایشهای انجامشده شاهد این مدعاست که فشار بسیار بسیار جدی هم از راه آلودگی و هم کاهش آب و تنوع زیستی در بزرگترین دریاچه دنیا وجود دارد. در ۱۰ سال گذشته، جمعیت سه میلیونی فوک خزری به ۷۰ هزار رسیده و این یک کاهش بسیار جدی است که منطقه را تهدید میکند.»
به گفته او، چیزی که در کوتاهمدت منطقه را بهطور جدی تهدید میکند آن است که تمام خروجیهای شالیزارها و استخرهای پرورش ماهی که از مواد شیمیایی استفاده میکنند وارد تالاب میشوند و محیط نسبتا بسته تالاب تجمع فلزات سنگین و مواد شیمیایی را در آن باعث میشود. به همین میزان شاهدیم که حضور کپور و ماهیهای دیگر در تالاب کاهش پیدا کرده است. منصوری اعلام میکند که درحالحاضر، یکپنجم حجم تالاب در ۱۰ سال گذشته خشک شده و این روند از سمت غرب در حال رشد است. با این اوصاف، به نظر میرسد ورود سازمان محیطزیست برای نجات میانکاله اگرچه تا حد زیادی با تأخیر انجام شده اما همین حالا هم میتوان برای نجات آن اقدام کرد به شرط اینکه این تالاب هم مانند دریاچه ارومیه چنان اهمیتی پیدا کند که نجات دادنش حیثیتی شود.
پایان پیام
منبع: روزنامه وقایع اتفاقیه