تغییر ریشهای در آرایش سیاسی خلیج فارس
به گزارش پایگاه خبری گلونی، فارین پالیسی در مقالهای با بررسی تنش در خلیج فارس نوشت:
اخیرا عربستان سعودی و متحدانش لیستی از انتظارات خود را از قطر به این کشور ارسال کردند که براساس آن قطر بایستی این خواستهها را برای پایان بحران در شورای همکاری خلیج فارس به اجرا درآورد. این لیست شامل ۱۳ خواسته از قطر بود که قطر بدون قید و شرط باید بپذیرد. پذیرش این خواستهها تلاشهای دو دهه گذشته قطر برای ایجاد قدرت نرم در منطقه را از بین خواهد برد. دوحه تحت فشار داخلی برای اثبات قدرت خود است، قدرتی که شیخ تمیم همان روزهایی داشت که با یوسف القرضاوی ملاقات کرد، ملاقاتی که ضربهای بود بر مصر که قرضاوی از آن آمده بود و نیز بر امارات متحده عربی [که قرضاوی از آن حمایت میکرد].
تغییر ریشهای در آرایش سیاسی خلیج فارس
کاپیتولاسیون و تسلیم قطر به این معنی خواهد بود که اعتبار منطقهای این کشور به شدت نزول میکند و به تحقیر این کشور در داخل میانجامد. این موضوعی است که هم عربستان سعودی از آن آگاه است هم امارات و هم دیگر تصمیمگیرندگان نزدیک به این کشورها؛ این دو کشور بر این باورند که شکافی که اکنون به وجود آمده، چیزی نیست که بتوان اکنون و در این موقعیت زمانی به مرمت آن همت گذاشت.
از سویی شاهد حملات بیسابقه این کشورها به خانواده پادشاهی قطر از طریق رسانههای جمعی نزدیک به ریاض و ابوظبی هستیم. اتفاقی که اگر این دو کشور اعتقادی به کاهش تنش بین خود و قطر از طریق مذاکره داشتند؛ هرگز رخ نمیداد. آخرین اقدامی که انجام شد اقدامی ناگهانی و از روی بیفکری نبود، بلکه ریشه آن برمیگردد به التهابات دوران سالهای گذشته. وقتی سوال میشود که چرا این تنش تبدیل به یک بحران شد، یکی از مقامات کشورهای حوزه خلیج فارس میگوید این بحران به این دلیل عقب افتاده است که چون همیشه اعتقاد بر این بود که باراک اوباما، رییس جمهور پیشین ایالات متحده، مخالف هر نوع گسترش تدریجی جنگ علیه قطر است و قبل از اینکه دونالد ترامپ، رییس جمهور ایالات متحده، در جلسه کشورهای اسلامی در ریاض شرکت کند، این اقدامات نامناسب تشخیص داده میشد.
✍️ این وضعیت به مرور بدتر شد تا بهتر. احتمالا قطر تسلیم نخواهد شد، بدگویان قطر راضی به مصالحه نیستند و واگرایی بین دو اردوگاه آنقدر زیاد هست که امیدی به ایجاد پل وجود ندارد.
مقامات عربستان سعودی و امارات ضرورتی برای بازگرداندن قطر به باشگاه خود نمیبینند. از نگاه این کشورها، قطر نمیتواند بدون درگیری با پیآمدهای جدی این بحران و تحمل فشار علیه خود تغییر کند. وضعیت دشواری که اردوگاه عربستان به وجود آورده و به هیچ عنوان حاضر نیست از خواستههای خود اندکی عقب بکشد هیچ گذرگاهی برای قطر برای رسیدن به توافقی آبرومندانه به جا نگذاشته است. به همین دلیل، قطع روابط بین قطر و شورای همکاری خلیج فارس یک احتمال نزدیک به یقین است. هم عربستان سعودی و هم امارات متحده عربی بر این باورند که میتوانند بدون قطر هم به راه خود ادامه دهند.
برای آنها شورای همکاری خلیج فارس در دهه گذشته تقسیم شده است: عربستان سعودی، امارات و بحرین در یک کاراکتر همگام هستند؛ عمان و کویت معمولا بیطرف هستند و قطر بخشی مجزا از این شوراست. از سال ۲۰۱۱ دوحه بیشتر در مخالف با شورای همکاری خلیج فارس عمل کرده تا در مخالفت با ایران. کمتر احتمال میرود افزایش تدریجی تنش علیه قطر به جنگ نظامی منجر شود، نه به خاطر اینکه آمریکا در امارات پایگاه نظامی دارد.
نقطه بعدی افزایش تدریجی تنش، تعلیق قطر از شورای همکاری خلیج فارس است. علیرغم فشارهایی که ایالات متحده وارد کرده، این چهار کشور نشان دادهاند که در ارسال پیغام جدی بودن خود نسبت به تغییرات در قطر تزلزلناپذیر هستند، هر اتفاقی که خواست بیافتد؛ فرقی ندارد.
پایان پیام