پایگاه خبری گلونی، پویا عالیخانی چگنی: شاید تا ۲۰ روز پیش تصور بارسلونای والورده در فصل جدید بدون حضور نیمار یکی از ارکان اصلی بلوگرانا در خط حمله، تصوری باطل و دور از ذهن بنظر میرسید. اما کم کم شایعات رنگ واقعیت به خود گرفت و سرانجام پسر تکنیکی سرزمین قهوه و کاکائو با عقد قراردادی پنج ساله راهی پاری سن ژرمن شد.
بارسا در ۳ دههی گذشته همواره چوب بی وفایی ستارگان برزیلیاش را خورده است اما نکته مهم بازگشت به مسیر اصلی بعد از هر یک از این چالشها بوده است. مقاطعی که پس از خروج روماریو در سال ۹۴ ، رونالدو در سال ۹۶ ، ریوالدو در سال ۲۰۰۲ و رونالدینهو در سال ۲۰۰۸ ، همواره باشگاه عکسالعمل مناسبی را از خود نشان داده است.
کاری به سیاست بارسا جهت جذب بازیکنان جانشین برای نیمار در بازاری که حالا سخت تحت تاثیر تورم ناشی از این انتقال هنگفت قرار گرفته است نداریم. حتی ممکن است بارسلونای زخم خورده از این انتقال برای جبران این شکاف، دست به ضد حملهای وحشتناک به پنجره تابستانی نقل و انتقالات بزند اما همه میدانند که ناجی مهم بارسا برای عبور از این بحران و ستون مرکزی لشگر آبی و اناری برای آرایش دوباره جهت تقابل با دشمنان قدیمی تنها یک چهره است، لیونل مسی. آری تنها مسی خواهد بود که در دوران پس از نیمار بارقه های امید را در قلب کاتالانها زنده نگه میدارد.
بله باز هم نوبت به لئو رسیده است.در یک دهه گذشته البته که همواره نوبت مسی بوده است.ناخدای کشتی بارسا که همیشه در تلاطم ها و طوفانها بخوبی کاروان آبی و اناری را به ساحل آرامش رسانده است.مردی که هرچه عرصه بر او و یارانش تنگ تر میشود گویا قدرت ماورائی اش بیشتر زبانه میکشد. او متخصص تولدهای ققنوس وار در دل خاکسترهای باشگاه بوده است.حالا باز هم چشمها به ساقهای این آرژانتینی محجوب خیره شده است.مسی میخواهد ثابت کند که پایان MSN پایان بارسا نیست. هرچند که مرگ این مثلث کشنده شاید ضربه سختی بر پیکر این تیم وارد کند اما مسی نشان داده است همواره از آمار و ارقام و قوانین طبیعی جلوتر بوده است. او میخواهد ثابت کند که نبض بارسا همچنان میتپد و علائم حیاتی آنها در معمولی ترین وضعیت ممکن است.
نام مسی همواره برای کاتالانها مساوی با بازگشت غرور به لغت نامه باشگاه، مترادف با تجزیه ی غمها و ناکامیها، و موازی با رسیدن به آرزوها بوده است.
حالا بارسلونا یکی از جذابترین ستارههای هجومی همهی ادوارش را از دست داده است اما روایت بارسای عصر مسی به یک درام واقعی شباهت دارد. روایت قهرمانی که مدام زمین میخورد اما متوقف نمیشود، مثل دوندهای که خار را از پایش بیرون میکشد و ادامه میدهد، روایت بوکسوری که از وسط شمارش معکوس داور به بازی برمیگردد تا باصورت خونی لبخند بزند و اعتماد به نفس را از رقبا بگیرد.
پایان پیام