ده نکته درباره آتنا و بنیتا

ده نکته درباره آتنا و بنیتا

پایگاه خبری گلونی، رضا ساکی:

یک: خانواده‌ای بچه‌ای چندروزه‌شان را با خود به مرکز خرید آورده بودند. بچه‌ آن قدر تازه بود که هنوز پلک‌هایش قرمز بود و چشمانش بسته. من گفتم وقتی بچه‌دار می‌شوی باید از خرید و گشت‌وگذارت کم کنی و به بچه‌ات برسی. آخر آدم در این شلوغی و گرما بچه را می‌آورد مرکز خرید؟ دوستم اما اعتراض کرد و گفت پدرومادر باید زندگی کنند و بچه هم طوریش نمی‌شود.

دو: بارها شده است بچه‌های حیران را می‌بینم که در کوچه و خیابان سرگردانند و یا با فاصله زیاد از والدین حرکت می‌کنند. یکی را در نقش‌جهان اصفهان دیدم. پسربچه‌ای بود که داشت گریه می‌کرد. دست بچه را گرفتم و منتظر ماندم. بعد از چند دقیقه مادرش از گزفروشی بیرون آمد و دست بچه را گرفت و یک پس گردنی به بچه زد که چرا از مغازه بیرون رفته است.

ده نکته درباره آتنا و بنیتا

سه: ما وقتی یک گربه یا یک سگ یا یک طوطی را به خانه می‌آوریم و سرپرستی‌اش را برعهده می‌گیریم باید همه آنچه مربوط به امنیت و سلامت آن حیوان است را موبه‌مو رعایت کنیم. یعنی غذایش را به موقع بدهیم و واکسن‌هایش را به موقع بزنیم. وقتی هم بچه‌دار می‌شویم باید برایش «وقت» بگذاریم.

چهار: ماجرای آتنا و بنیتا نشان می‌دهد که هنوز با آن چه در جهان می‌گذرد تفاوت داریم. وقتی در سریال‌های طنزمان پشت سر هم به کودکان پس‌گردنی می‌زنیم و آزار کودک در ملاعام امری عادی است نمی‌توانیم انتظار داشته باشیم که آتناها و بنیتاها تکرار نشوند.

پنج: شنیده‌ام در ینگه دنیا قوانین سختی درباره نگهداری و مواظبت از بچه وجود دارد. آیا در کشورمان چنین قوانینی هست؟ اگر هست از آنها خبر داریم؟

شش: مادرانی را می‌شناسم که وقف فرزندان‌شان هستند. البته طبیعی است که مادر وقف فرزندش باشد. اما مادرانی را می‌شناسم که در یک مرکز خرید یادشان می‌رود که بچه‌شان را با خود آورده‌اند یا نه.

هفت: دوستی داشتم که به گفته خودش یک بار در همه عمرش ماشینش را پارک کرد و پنلش را برنداشت. وقتی برگشته بود پنل را با داشبورد کنده بودند.

هشت: حادثه همیشه یک بار اتفاق می‌افتد. یعنی قرار نیست که همیشه ماشین روشن را از در خانه‌تان بدزدند اما اگر یک بار ماشین روشن را در کوچه بگذارید و بروید در را قفل کنید حتما ماشین‌تان را می‌برند.

ده نکته درباره آتنا و بنیتا

نه: دوستانم به بچه‌شان یاد داده‌اند به غریبه‌ها و حتا من که به خانه آنها زیاد می‌روم بگوید: شما. این بچه هر بار که به من می‌گوید شما به من یادآوری می‌کند که شما شما هستید و هیچ وقت پدرومادر من نیستی پس از حد خود فراتر نیا.

ده: بمیرم برایت بنیتا.

عضو اینستاگرام گلونی شوید و اخبار روز ایران و جهان را دنبال کنید.

پایان پیام

کد خبر : 47962 ساعت خبر : 0:49 ق.ظ

لینک کوتاه مطلب : https://golvani.ir/?p=47962
اشتراک در نظرات
اطلاع از
0 Comments
Inline Feedbacks
نمایش تمام نظرات