پایگاه خبری گلونی، محمد پورخداداد: ماجرای آقازادههای محمدعلی وکیلی نماینده مجلس و دفاعیات عجیب ایشان در یک گفتوگوی رسانهای، سوژه خوبی برای اهالی قلم و بهویژه طنزنویسان است. البته طنزپردازان فعال در رسانههای ایران همیشه سوژههای نابی دارند و دستشان خالی نیست. ولی داستان این برادر بزرگوار و گفتههای این چند روزش، طنزپردازان ایران که چه عرض کنم، همه طنزپردازان دنیا را هم مبهوت کردهاست.
اصلا میمانی که شوخی میکند یا اینکه جدی حرف میزند. اگر شما طنزنویس بودی و می خواستی با این سخن استاد وکیلی که گفته است «اینها سمت نبوده، صرفا کارمندی بوده و به آنها تشر زدهام و دعوایشان کردهام» یک متن طنز بنویسی چه میکردی؟
واقعا ما را چه فرض کرده است وقتی در جای دیگری از همین گفتوگو میفرماید«از پسرم سؤال کردم چطور رفتی، گفت یکی از همکلاسیهایش آنجا بوده و دعوت کرده که بیا در این کار مطالعاتی به ما کمک کن. او هم فکر نمیکرده که جایی که میرود اینها پیش بیاید. اگر فکر میکرده ماهی دو میلیون تومان این همه سر و صدا دارد، حتما نمیرفت». زندهیاد گلآقا اگر امروز زنده بود آیا میتوانست طنزی بیشتر از اصل حرفهای جناب آقای وکیلی بنویسد؟
کار به اینجا ختم نمیشود چون این نماینده عزیزِ اصلاحطلب! روی قهار و خشن خود را نشان میدهد و میگوید «حتما کار فرزندانم اشتباه بوده و دعوا شده و حتما باید اینها تنبیه شوند،بالاخره حداقلش این بود که باید مشورتی میکردند». نخست اینکه جناب آقای وکیلی باید بداند که ما راضی به این همه خون و خونریزی نیستیم و دوم اینکه توضیح نداده است کسی که از کاروبار فرزندان و اطرافیان خود خبر ندارد، چطور حوزه نمایندگی خود را پوشش میدهد.
در لابهلای حرفها، وکیلی به «آقازادههای پورشهسوار» اشاره دارد و اینکه «یک روز درباره آنها نیز خواهم گفت، هر وقت که موعدش باشد». یعنی جوری به صحرای کربلا میزند که هیچ نوحهسرایی در طول تاریخ به گرد پایش نمیرسد.
خلاصه اینکه ما گفتوگوی جناب وکیلی را به چند طنزپرداز گردنکلفت دادیم تا مطالب طنزِ درستوحسابی از آن بسازند، ولی همه درمانده شدند و به اتفاق گفتند وکیلی تو دیگه کی هستی، دست همه ما رو از پشت بستی.
ما هم مجبور شدیم همه گفتوگوی این نماینده گرامی را بدون کموکاست منتشر کنیم، چون به این باور رسیدیم که هیچ طنزی بالاتر از همین گفتوگو نمیتواند مخاطبان را رودهبر کند.
پایان پیام