فردوسی و وجدان تاریخی ایرانیان
به گزارش گلونی شاهرخ مسکوب نوشته است: شاهنامه چهار صد سال پس از فروریختن ساسانیان و شکست ایرانیان از عربها سروده شد، زمانی که وجدان تاریخی ایرانیان دوباره برانگیخته شده بود.
در این کتاب تاریخ ایران که در گذشته یکبار به دست پادشاهی چون اردشیر پیریزی شده بود، این بار به دست شاعری چون فردوسی از نو سامان یافت.
بناهای آباد گردد خراب
ز باران و از تابش آفتاب
پی افکندم از نظم کاخی بلند
که از باد و باران نیابد گزند
بر این نامه بر عمرها بگذرد
همی خواندش هر که دارد خرد
دراین سه بیت شعر، شاعر به خوبی از درک خود از کار بزرگی که در پیش دارد، پرده بر میدارد: نقشه داشتن، شالوده ریختن، برافراشتن کاخی بلند و بی گزند از باد و باران. پیافکندن در نظم، خود نظام و سامان دادن است به آنچه تا پیش از آن در نثر پراکنده و گسیخته بوده است. پناهگاهی در زبان دور از گزند زمان!
آنچه از روزگاران پیشین به دست فردوسی رسیده بود، خداینامکها از جمله خداینامک ابومنصوری بود که توسط چهار کاتب زردشتی به نثر گردآوری و نوشته شده بود.
فردوسی پارهای از داستانها را بر گزید و پارهای دیگر را به کنار نهاد، و البته قصههایی چون رستم و سهراب، بیژن و منیژه و اکوان دیو را نیز که از منابع دیگر گرفته بود، وارد کتاب کرد.
فردوسی و وجدان تاریخی ایرانیان
بازمانده ادبیات پهلوی نشان میدهد که در روزگار ساسانیان، یعنی دوران تکوین و تدوین خداینامکها، اسطوره و اندیشه زروانی با آداب و آیینهای زردشتی در آمیخته بوده است.
در اسطورههای ایرانی (خواه زروانی و خواه زردشتی) جهان آغاز و انجام و پایانی دارد. در شاهنامه تاریخ گیتی بازتابی است از تاریخ مینو، زمین از راه آسمان و واقعیت از راه اسطوره در تصور نقش میبندد.
مسیر این تاریخ گرتهبرداری از تاریخی است که در عالم بالا اتفاق میافتد. زروان با زادن دو پسر، اهورامزدا و اهریمن، طرح ۹۰۰۰ ساله سرنوشت کیهان را میریزد و فریدون نیز با تقسیم جهان میان پسران خود، طرح تاریخ ایران و توران (و روم) را!
زروان خواهان اهریمن و نبردش با هرمزد نبود، فریدون نیز دشمنی سلم و تور با ایرج را بر نمیتافت.
دشمنیای که منجر به کشته شدن یک برادر بدست دو برادر دیگر شد و این برادر کشی نقطه آغاز تاریخ حماسی ما بود ودر کارزار نبردهای دیرپای ایران و توران متبلور گشت.
کارزاری که سراسر تاریخ حماسی ما را رقم میزند اما در هیچ مقطعی از آن رنگ نژادی ندارد، چون برادران همه فرزند یک پدر (فریدون) هستند و این تنها «آز» است که عامل اصلی تراژدی است.
قسمتهای دیگر را اینجا بخوانید
پایان پیام