میانکاله، قربانی دست انسان و نبود امکانات
پایگاه خبری گلونی، نگار فیضآبادی: حسینعلی ابراهیمی کارنامی، مدیرکل حفاظت محیط زیست مازندران، میزان آتشسوزی منطقه حفاظت شده میانکاله را بیش از ۲۰۰ هکتار برآورد کرده است. آتشی که از روز ۱۰ مرداد به جان مناطق ارزشمند شمال کشور افتاده و خطر ادامه آن همچنان در کمین میانکاله است. با وجود اینکه مسئولان، عهدهدار ارائه آمار مستدل هستند، اما اگر خودمان هم به طور پراکنده اخبار آتشسوزی جنگلها را دنبال کنیم میبینیم باز هم پای یک عامل انسانی درمیان بوده است و آمار ۹۵ درصدی دخالت انسان در آتشسوزی منابع طبیعی، رقمی نیست که بشود به آن شک کرد.
با وجود هشدارهایی که همه روزه از سوی کارشناسان و فعالان محیط زیست به مردم داده میشود اما باز هم شاهد سوختن منابع طبیعی به دست انسان هستیم. اینکه علت آنها عمدی و یا سهوی است هم معمولا به زودی مشخص نمیشود. آتشسوزی میانکاله هم به گفته مدیر کل حفاظت محیطزیست مازندران، در تاریخ میانکاله، بیسابقه بوده است. به گفته این مقام مسئول، «سازمان، نیروهای جداگانه برای اطفای حریق ندارد». با این وجود، به نظر می رسد اگر به هر دلیلی آتشسوزی دیگری اتفاق بیفتد، کلمه «بی سابقه» همچنان باید تکرار شود.
زمانی که نیروی انسانی و تجیهزات لازم برای مهار آتشسوزی اکوسیستم ارزشمندی مثل میانکاله و یا سایر عرصههای منابع طبیعی وجود ندارد، چطور میتوان از آنها حراست کرد؟ چه آنها که سهوی، آتش به جان طبیعت میاندازند و چه کسانی که به طور عمدی به بهانههای مختلف، سوزاندن را به ساختن ترجیح میدهند، جزو کسانی هستند که طبیعت این سرزمین؛ که متعلق به همگان است را از بین میبرند و بهتر است تدبیری به کار گرفته شود که میزان آتشسوزیها از این رقم دهشتناک ۹۵ درصدی، به حداقل برسد و از تخریب و تصرف جلوگیری شود.
میانکاله، قربانی دست انسان و نبود امکانات
اگر چه ترویج فرهنگ حفاظت در میان مردم، ضروری است، اما تجهیز پاسگاههای محیطبانی، اولویتیست که باید مدّ نظر مسئولان مربوطه قرار بگیرد. حدس و گمان ما نیست که از نبود امکانات پایگاه محیطبانی صحبت میکنیم. ابراهیمی کارنامی، به طور مشخص به نبود تجیهزات اطفای حریق محیطبانان و نیروهای در اختیار سازمان اشاره کرده و گفته است: «حتا ما جیره خشک و آبمعدنی هم در اختیار نداشتیم تا به مردمی که برای کمک شتافته بودند، بدهیم».
تا زمانی که یک عزم جدی برای حفظ منابع طبیعی وجود نداشته باشد، طبیعت کشور، خاموش و بی سر و صدا و قبل از هر آتشی، زیر خروارها شعار حفاظت میسوزد. اگر همین روند مخرب کمبود امکانات و سهلانگاریها از سوی مسئولان و مردم وجود داشته باشد، طبیعت کم جان این روزهای ایران روز به روز نحیفتر و شکنندهتر خواهد شد. بنابراین وجود یک برنامهریزی تخصصی در بازههای زمانی کوتاهمدت، میانمدت و درازمدت و اجرای بی کم و کاست آنها اجباریست. در غیر این صورت، محیطزیست، نه در ایران بلکه در هیچ کجای دنیا صرفا با شعار، پایدار نخواهد ماند.
پایان پیام
عضو اینستاگرام گلونی شوید و اخبار روز ایران و جهان را دنبال کنید.