پایگاه خبری گلونی، مهدیسا صفریخواه: بحران سفیدپوست – مرد بودن در گوگل و عدم تنوع نژادی باعث شد تا یکی از مهندسان ارشد گوگل با ادعای داشتن ژن خوب از این کمپانی اخراج شود. گوگل همه تلاشش را کرد تا این طرز تفکر را در میان مردم بشکند؛ با استخدام قائم مقام زن «دانیل براون» حسن نیتش را ثبت کرد اما ظاهراً تنوع نژادی بعد از ژن خوب برای گوگلیها اولویت دارد. این را «جیمز مور» در یادداشتی گفته و همین اعتراف هم باعث اخراجش شده.
چقدر خوب که گوگل میتواند مهرههایش را اخراج کند، چقدر خوب که حتی از بیان حتی این تفاوتها با مردم عادی دلخور میشود، حتی اگر نقش بازی کند و این یک سیاست سازمانی باشد هم خوب است. لااقل همه آنهایی که در افغانستان و پاکستان و غرب آفریقا هم برنامهنویسی میکنند رؤیای اینکه یک روز پایشان به گوگل باز شود را فراموش نمیکنند و همچنان آن را در یک پوشه امن قلبشان حفظ میکنند.
کاش ژن خوبها هم یاد میگرفتند چیزی بیشتر از سواد و ثروتشان را فریاد بزنند، ظاهراً آنها بهواسط همین ژنهای خوب حرفهایشان «برو» ی بیشتری دارد و بیشتر از ما ژن معمولیها تریبونها دنیا را متوجه خود میکنند. گذشتن از گذرگاه ژن خوب و نژاد برتر هنوز هم نیاز به زمان دارد. هنوز هم باید لابلای همه حرفهایمان بدانیم که انسان به انسانیت زندهاست و تلاشش برای حفظ جان مردم. مهم نیست که ژنتیک اسم این تلاش را چهچیزی میگذارد و مهم نیست نسخههای دیانآی افراد از چه رازی خبر میدهند برای اغلب جامعه معیار شناختن آدمهای موفق و خوب هنوز هم اخلاق است تا ژنتیک. بهنظر میرسد که نظریه ژن خوبها برای این دوره ساخته نشده، در عصر حاضر به فراخوانی اخلاق در جامعه بیشتر از فراخوانی ژنهای خوب نیازمندیم.
ما نیاز داریم از خودمحوریها و خودشیفتگیهایمان رها شویم، نسخهاش هم بازیابی ژن اخلاق در انسانهاست، شاید بهتر است دانشمندان علم ژنتیک روی این بخش بیشتر تمرکز کنند تا ویرایش و ارتقای ژنها به ژن موفقیت و ژن خوب!
پایان پیام