چند راهکار برای راحتی زندگی جوانان
به گزارش پایگاه خبری گلونی، از زمانهای خیلی قدیم که اگر دقیقتر نگاه کنیم از دوران هخامنشیان یا شاید قبل تر بیکاری برای مرد عار و ننگ بزرگی بوده است، روزگارها گذشت که به امروزه روز رسیدیم.
از آنجایی که به برابری حقوق زن و مرد اعتقاد سفت و سخت داریم در این میانه برابری بی انصافی بود عار مردان بیشتر از زنان شود.
پس کمی از عار مردان برداشته شد و به عار زنان افزوده شد اینگونه شد که عار و ننگ بیکاری در جامعه امروز برابر شد.
مردان و زنان برای فرار از عار و ننگ بیکاری و افزایش سطح دانایی روی صندلیهای کنکور نشسته و کلاسهای دانشگاه را پر کردند و با شعار برابری همچنان میتاختند تا که روز جشن فارغالتحصیلی فرا رسید.
در این روز در چهره فارغالتحصیلان و مهندسان بدون آچار و سایر دوستان غم و شادی با هم دیده میشود شادی رهایی از درس و مشروطی وغم از این جمله که از فردا چکار کنم و گلایهمند از دولت بینوا.
در پاسخ به این غم و اندوه باید گفت دولت هم تواناییهایی دارد و در حد توان اشتغازایی میکند ولی خب دولت برای آن ۳ میلیون و ۲۰۰ هزار نفر بیکار خالص طبق آمار رییس مرکز آمار در سال ۹۵ که تن به کوچکترین کار نمیدهند چه کاری باید انجام دهد.
از قدیم گفتن کسی که به خواب رفته را میشود از خواب بیدار کرد ولی کسی که خودش را به خواب میزند را نمیتوان هیچ کاری برایش انجام داد . ۳ میلیون ۲۰۰ هزار نفر تنبل و خانه نشین رقم نگران کننده ایی نیست و با اگاهی میتوان به سوی جامعهایی بدون بیکار خالص حرکت کرد.
خود اشتغالی واژه قریبی برای اکثر جوانان هست ولی خب همه جوانان که ادبیات در دانشگاه نخواندهاند که زیر و بن و کاربرد واژه خود اشتغالی را بدانند. پس نیاز به آگاهی و آموزش هست. طبق وظیفه انسان دوستانه ارائه چند راهکار برای راحتی زندگی جوانان خالی از لطف نیست.
چند راهکار برای راحتی زندگی جوانان
راهحل اول: بر عهده والدین است که استعداد فرزند دلبندشان را کشف کنند البته همت خود فرزند هم که اصل مطلب است در هر محفل و مجلسی مینشیند شروع کند به شیرین زبانی و شیرین کاری تا شاید آن وسط استعداد نهفتهایی شکوفا شود.
بعد از شناخته شدن استعداد کودک و والدین در راستای آن استعداد گام برمیدارند و رشته تحصیلی را بر اساس استعداد و توانمندیهای کودک انتخاب میکنند به عنوان مثال فرزند به دام و طیور علاقهمند است پس دلیلی ندارد این کودک انسان را با دام اشتباه بگیرد و به صرف چشم و هم چشمی پزشکی بخواند پس دامپزشکی بخواند و بعد از فارغالتحصیلی هم با ۱۰ بز شروع به کار میکند. موردی بوده است که با ۱۰ بز شروع کرده و حالا ماهی هشت میلیون درآمد دارد.
راهحل دوم: برای دوستانی که بی استعدادترین کودک فامیل بودهاند و از بخت بدشان کشف نشدهاند، وارد مراکز فنی شوند و به یک شناخت دقیق از خود برسند که اگر آنجا هم کشف نشدند به نرخ بیکاران خالص اضافه شوند در غیر اینصورت مرکز آمار را اذیت نکنند.
راهحل سوم: از انجایی که تغذیه در روند زندگی انسانها بسیار موثر است پس بهتر است تغییراتی در آن رخ دهد. مواد غذایی که کلا باعث سست و کم حوصله شدن افراد میشوند را باید کلا از چرخه تولید خارج کرد به عنوان مثال بجای تولید ماست و دوغ، کنسروهای فسفر به صورت غنی شده تولید شود به امید آنکه بیکاران خالص تکانی به خود بدهند.
راه حل چهارم : این راه حل به کمک کوچکی از جانب دولت هم نیازمند است، دولت با تعیین جایزهای ناچیز مسابقهای با عنوان مراحل اولیه اشتغالزایی ترتیب دهند، که جوانان در رابطه با کارآفرینی فکر کنند و ایدهپردازی کنند و با ایدههای مراحل اولیه در مسابقه شرکت کنند و به ده نفر اول به عنوان جایزه تسهیلات ویژهای تعلق گیرد که شغل خود را گسترش دهند و افرادی که در مقامهای دهم به بعد قرار گرفتند طبق توانایی و استعدادشان به صورت مجموعه با افراد یک تا پنج همکاری میکنند.
خلاصه اینکه از قدیمالایام هم گفتند از تو حرکت از خدا هم برکت، پس با شعاره حرکت بیشتر و غر کمتر پلههای پیشرفت را طی خواهیم کرد.
پایان پیام