به این مرده چوب نزنید!
«بشر از دیرزمان آنگاه که یاد گرفت دانهای بکارد، آبی استخراج کند، حیوانی رام کند تا از غار و جنگل به دشت کوچ کند اجتماع تشکیل دهد، دولت ایجاد کند، جنگ کند و خلاصه زندگی کند، متوجه این مهم شد که باید کسانی را که غذای اجتماع را تامین میکنند مورد حمایت قرار دهد. والله شما نمیدانید کشاورز چه میکشد، فقط در خبرها میخوانید باران نیامد، یا در تلویزیون میبینید سیل آمد. شاید اندکی مکث کنید، وای باران نبارید، ای وای سیل آمد اما همین نیامدن باران و آمدن سیل، میدانید بر سر من کشاورز چه میآورد؟»
به گزارش پایگاه خبری گلونی، نعمت احمدی در یادداشتی برای روزنامه اعتماد نوشت: «آقای نوبخت، سخنگوی دولت و رییس سازمان برنامه و بودجه در بخش خبری ساعت ١۴ مورخ ۱۳۹۶/٩/۲۰ پیرامون لایحه بودجه سال ١٣٩٧ مطلبی نقل به این مضمون داشتند: میزان ۴٠ هزار میلیارد تومان امکان اخذ مالیات از بخشهای مختلفی که میتوانند مالیات بدهند، وجود دارد. قانونگذار که حکیم است این بخشها مثلا کشاورزی را از پرداخت مالیات معاف کرده است که میتوانیم با قانونگذاری این درآمد را داشته باشیم…
جناب دکتر نوبخت، لطفا به مرده بخش کشاورزی چوب آخر را نزنید! این مردهای که آقایان از بالای هواپیما یا در گذر از کنار جادهها و مزارع در دشت افتاده است را میبینند دیگر رمق و توانی ندارد که به او لگد هم زده شود. آیا در هیات دولت با آن همه عرض و طول و نفرات فردی که مانند نگارنده که تبار روستایی داشته و بزرگ شده دشت و صحرا باشد، حضور ندارد؟ هر چند در خاطرات ریاست محترم جمهور میخوانیم که بیاطلاع از حال و روز زندگی کشاورزان و دامپروران نیست. این مرده که افتاده روی دست کشاورزان و دیگر توان کفن و دفن آن را هم ندارند را چرا مورد کملطفی قرار میدهید؟ فکر کنید بخش صنعت و معدن و تجارت است؛ فکر کنید باشگاه فوتبال است؛ فکر کنید بخش صنعت همیشه در حال حمایت اتومبیلسازی کشور است که با این همه حمایت توان رقابت با صنعت کشورهای همسایه را هم ندارد چه رسد به صنعت پیشرفته اروپایی و آسیای جنوب شرقی. همین کشاورزی در حال احتضار را اگر اندکی سر پا نگه دارند، توان رقابت که هیچ، پیروزی بر کشاورزی پیشرفتهترین کشورهای صنعتی که کشاورزی خود را حمایت میکنند را در پی خواهد داشت.
به این مرده چوب نزنید!
جناب نوبخت ممکن است به علت مشغله زیاد فرصت مطالعه لایحه بودجه دیگر کشورها، خصوصا کشورهای توسعهیافته را نداشته باشید اما میتوانید از دفترتان بخواهید نگاه دولت به بخش کشاورزی از پرداخت یارانه یا دریافت مالیات را برایتان استخراج کنند تا ببینید کشورهای اروپایی که به علت حضور در اتحادیه دارای مقررات مشترک هستند یا آمریکا که کشوری صنعتی است نگاهشان به کشاورزی و تولیدات کشاورزی چگونه است؟ بشر از دیرزمان آنگاه که یاد گرفت دانهای بکارد، آبی استخراج کند، حیوانی رام کند تا از غار و جنگل به دشت کوچ کند اجتماع تشکیل دهد، دولت ایجاد کند، جنگ کند و خلاصه زندگی کند، متوجه این مهم شد که باید کسانی را که غذای اجتماع را تامین میکنند مورد حمایت قرار دهد. والله شما نمیدانید کشاورز چه میکشد، فقط در خبرها میخوانید باران نیامد، یا در تلویزیون میبینید سیل آمد. شاید اندکی مکث کنید، وای باران نبارید، ای وای سیل آمد اما همین نیامدن باران و آمدن سیل، میدانید بر سر من کشاورز چه میآورد؟
خدا از سر تقصیر کسانی که مجوز واردات سم و کود را به دلالان از خدا بیخبر دادند، نگذرد. چند سال پیش در مزرعهام حدود ٢٠ هکتار خربزه کاشتیم؛ رسم کاشت صیفیجات بر این منوال است که آب و زمین از مالک کاشت و داشت و برداشت از صیفیکار. هزینههای بالای شراکت و سود در پایان فصل برداشت به تساوی تقسیم میشود؛ این نوع همکاری در دنیای کشاورزی به نصفهکاری معروف است، خربزه محصول حساسی است و احتیاج شدید به مراقبت دارد. کافی است به موقع سمپاشی نشود یا اگر آفتکشی که به کاربرده میشود بر آفات فصلی موثر نباشد، آسیب وحشتناکی وارد میشود که نمونه آن را در ادامه ذکر میکنم. به غیر از من دهها کشاورز دیگر هم در منطقهای که مزرعهام واقع است خربزهکاری کردند، به قول صیفیکارها، بهار سال بود و بوتههای خربزه چنان شیدایی میکردند که برق خوشحالی را در چشمان جالیزدار میدیدی. زمان برداشت رسید اما دیدیم داخل خربزهها سیاه سیاه بود. کرم همه خربزه را آلوده کرده بود نصفهکار بیچاره که پولی نداشت من و دیگر مالکین منطقه ماندیم و هزینههایی که به هر حال باید پرداخت میکردیم؛ وقتی به اداره کشاورزی مراجعه کردیم با واقعیت تلخی روبهرو شدیم: تاریخ مصرف سم وارد شده برمیگشت به چندین سال قبل. بیمه محصولات کشاورزی یکی از ابتداییترین برنامههای دولتهای توسعهیافته در حمایت از کشاورزی است.
به این مرده چوب نزنید!
جناب نوبخت عاجزانه استدعا دارم، خواهش میکنم اساسنامه نهاد بیمهای وابسته به وزارت کشاورزی را برای یک بار هم که شده ملاحظه کنید، سرمای زودرس سال گذشته که در پاییز به چند درجه زیر صفر رسید، در حالی که درختان هنوز سبز بودند، باغات انار را خشکاند. بیش از ٧ هزار هکتار باغ انار ساوه دچار سرمازدگی شد. درختان گردوی چهل پنجاه ساله را خشکاند، کشاورزانی که همه سرمایه آنان یک یا دو هکتار باغ انار بود، میدانید چه سرنوشتی دارند؟ یک سال از آن پاییز گذشته تازه قرار است وامی با بهره ١۴ درصد به باغداران بپردازند. میدانید ١۴ درصد بهره به اضافه کارمزد و دیگر کسورات یعنی چه؟ این بهره ممکن است در خدمات یا صنعت که میتوان به زودی نتیجه گرفت قابل تحمل باشد؛ هر چند که بهره ١۴ درصدی همان – کلاهما فیالنار – دنیوی است اما در کشاورزی امکان برگشت ندارد. میدانید صبر کوچک کشاورزان حداقل یک سال است، گندم، جو، خربزه یا هر محصول زراعی دیگر در سال یک نوبت به عمل میآید، کارگاه تولید فلان محصول صیفی نیست که با نوسازی خط تولید، محصول را روانه بازار کنند. باید صبر کرد تا کاشت و داشت و برداشت طی شود. وضع باغداری از این هم سختتر است، برای مثال باغداری پسته که نگارنده در آن فعالم، اگر زمین و آب مناسب داشته باشید، باید میلیونها تومان صرف آمادهسازی زمین کنید. حداقل ۴ سال فرصت لازم است تا نهال کاشته شده آماده پیوند شود، حداقل ٣ سال بعد از پیوند تازه درخت برنا میشود، ٣ سال هم باید بگذرد تا محصول اقتصادی شود، این را از وزیر پرکار کشاورزی که اتفاقا باغدار پسته هم هست، جویا شوید، بعد از ١٠ سال که باید از هر جهت هزینه کرد تازه شروع به بهرهبرداری میشود، شما میخواهید از من کشاورز پستهکار چه مالیاتی بگیرید؟
برادر عزیز جناب دکتر نوبخت، خدا کند این نگاه یعنی دریافت مالیات از بخش کشاورزی، نگاه شخصی شما باشد، والا اگر زمزمهای که سر دادید نگاه جمعی هیات دولت باشد، باش تا صبح دولتت بدمد!»
عضو اینستاگرام گلونی شوید و اخبار روز ایران و جهان را دنبال کنید.
پایان پیام