خرابههای داغ پلاسکو را فراموش نکنیم
به گزارش پایگاه خبری گلونی، شهرام گیلآبادی از مسئولان ستاد بحران حادثه پلاسکو که در آن زمان رئیس مرکز ارتباطات شهرداری تهران بود، در ادامه یادداشتهای خود در مورد این بحران نوشت: ظاهرا برادر یکی از آتشنشانان بود که داخل ساختمان گیر کرده بود. صدای فریاد بلند بود. همه مستاصل بودند و سرگردان؛ واقعا کسی نمیدانست باید چه کاری انجام داد. خبری از هیچ مدیر بحرانی نبود. در میان غبارها صدایی به گوش میرسید که در حال فرمان دادن بود. فرمان تخلیه نیروهای عملیاتی که در اصل واقعه بودند توسط قالیباف داده شد.
نیروهای جایگزین آتشنشانانی بودند که در واقعه حضور نداشتند. شهردار تهران راهبری عملیات را در دست گرفت. میدان با فرمان قالیباف خلوتتر شد؛ پلیس مامور عقب راندن مردم شد. دستور مسدود کردن دو سر خیابان با دیوارهای آهنی داده شد. نیروهای جایگزین اطفاء حریق را با چشمان گریان دست گرفتند. گازی غبارگون از زیر خرابهها به سمت آسمان بالا میرفت. عابد شهردار منطقه دوازده دستور قرق طبقه دوم ساختمان یک رستوران سرنبش جمهوری را داد و اولین جلسه ستاد بحران توسط قالیباف در آن محل شکل گرفت. هنوز مسولین ستاد بحران نرسیده بودند. وظایف همه مسولین را ترسیم کرد. قرار شد سخنگوی آتشنشانی فقط حرف بزند. من و مهدی ذاکری هم راهبری رسانهها را عهده دار شدیم.
اولین مصاحبه زنده تلویزیون ساعت ٢بعدازظهر بود تا ملکی آماده شود قرار شد این مصاحبه با من باشد. اطلاعات اولیه داده شد. قالیباف کلاه ایمنی و لباس مدیریت بحران به تن از خرابهها بالا رفت. میدان را بررسی کرد. خرابهها آنقدر داغ بود که پوتینهای ضد حریق آتشنشانان به سنگ و خاک و آهنها میچسبید. دما را محاسبه کردند در بعضی جاها به ششصد درجه میرسید. پیشنهاد دادیم اگر میخواهند بررسی بیشتری داشته باشند پرنده خودمان را بالا بفرستیم تا از زوایای مختلف تصویربرداری شود. اما شهردار تهران دکتر حسینی که از مراسم تدفین پدرش آمده بود را صدا زد و استراتژی آواربرداری را مشخص کرد. حسینی را بهعنوان مسول آواربرداری مشخص کرد. قرار شد آوار از بالا برداشته شود. چون ساختمان اسکلت فلزی بود همه آهنها در هم پیچیده شده بودند. یک لایه آوار برداشته میشد بچههای آتشنشان با چشمان گریان کار تجسس پیکرهای پاک را انجام میدادند و بعد کار ادامه پیدا میکرد.
پایان پیام
یادداشت نخست شهرام گیلآبادی در مورد این موضوع را بخوانید:
– روایتی نو از لحظهای که پلاسکو فروریخت