اگر ارتباطات و بحران در کنار هم قرار بگیرند و هدفشان مدیریت وضعیت خارقالعادهای باشد که رخ داده است یا پیشبینی میشود که رخ بدهد آن موقع با مفهومی به نام ارتباطات بحران سروکار داریم.
به گزارش پایگاه خبری گلونی، معصومه شمس دانشجوی کارشناسی ارتباطات دانشگاه تهران در «پندار» (سال ششم، شماره ۴۷. انجمن علمی-دانشجویی ارتباطات دانشگاه تهران، دانشکدهی علوم اجتماعی) نوشته است:
«پندار» از سال گذشته روند نسبتاً ثابتی را در پرداختن به ناپرداختههای ارتباطات در پیش گرفته است. در شمارههای قبلی نشریه به موضوعات ارتباطات شهری، ارتباطات میانفرهنگی و ارتباطات علم پرداخته شد و این بار پندار به سراغ موضوع «ارتباطات بحران» رفته است. اگرچه ارتباطات بحران موضوع مهمی است اما در ایران هنوز به آن توجه ویژهای نشده است. در نتیجه منابع مشخص و متکثری دربارهی آن در دست نیست. در حد توان کوشیدیم تا با مراجعه به مقالهها و منابع داخلی و خارجی و یاریگرفتن از اساتید به جنبههای مختلف این حوزه از علم ارتباطات بپردازیم و چیستی و کارکرد آن را به شما نشان دهیم.
در مقالهی آغازینِ نشریه از مفاهیم مرکزی ارتباطات بحران، وضعیت این حوزه در ایران، علوم و فنون مرتبط با آن و… خواهیم گفت و شاید بد نباشد شروعمان از چند تعریف ساده باشد.
بحران
هر حادثه یا رویدادی که وضعیت طبیعی و نرمال زندگی ما را بههمبریزد و خللی در نظم آن وارد کند میتواند بهعنوان بحران تعریف شود. دکتر علی ربیعی میگوید: «هنگامی که ظرفیتهای عمومی یک نظام مثل تکنولوژی، ظرفیت فرهنگی، منابع انسانی، ساختارهای مسئول، ایدئولوژی مؤثر، میزان انعطاف و پاسخگویی، از ظرفیت تخریب، آسیبپذیری، نقطه ضعف، میزان دخالت متغیرهای بیرونی و حجم بحرانهای بالقوه کمتر باشد، با یک بحران سروکار داریم.» مک کارتی یکی دیگر از نظریهپردازان، بحران را عبارت از موقعیتی میداند که مستلزم پاسخ آنی و اختصاص منابع فوقالعاده است.
بحران از آن رو که ریشه در مخاطره دارد، هم فرصت است و هم تهدید. اگر بههنگام و بهدرستی شناخته شود، عاملی برای تحول نظری و عملی خواهد بود. چنانچه اگر مورد غفلت قرار بگیرد، موجب اختلال در روند توسعهایِ جامعه میشود. بحران میتواند ساختارهای ارتباطی جامعه را اصلاح کند، همانگونه که میتواند آنها را نابود سازد. بحرآنها رویدادهایی هستند که در فعالیت جاری یک سازمان وقفه ای چشمگیر ایجاد میکنند و تأثیری منفی بر تصویر آن در اذهان عموم برجای میگذارند. از طرفی دیگر، بسیاری از صاحبنظران با بحران بهعنوان فرصتی برای شناسایی خطاها، فاصلهگرفتن از روتینها و سرعت بخشیدن به تغییر، توسعهی راهبردهای جدید و افزایش رقابت پذیری مواجه میشوند. فارغ از این مسائل، میتوان دید که همهی تعاریف، بحران را وضعیتی غیرمنتظره، برنامهریزینشده و غافلگیرکننده میدانند که میتواند در چارچوب و محیط داخلی یا خارجیِ یک سازمان، از طریق بلاتکلیفی، سردرگمی و از دست دادنِ کنترل، نظم طبیعی امور را دستخوش تکانه و تغییر کند.
دیویس بر این نظر است که بحران یک توالی متشکل از مراحل پیش از بحران، اخطار، اثر، ما بعد اثر و بازیابی است. در نخستین مرحله این تعریف، هنوز جامعه در وضعیتی عادی به سر میبرد. در مرحلهی دوم برخی نشانههای خطر بروز میکند؛ اما با این حال برخورد جدیای با آن نمیشود. در مرحلهی اثر بحران شکل میگیرد. در مرحلهی بعدی میزان خسارتها و آسیبهای وارده ارزیابی میشود و در گام آخر تلاش برای برگشت به حالت عادی صورت میگیرد که زمانبر است.
برخی از دیگر صاحبنظران همچون کاپرمن، ویل کاکس و اسمیت معتقدند بحران به دیدگاه نظارهکنندگان آن بستگی دارد و ممکن است آنچه که نزد یک فرد یا یک گروه بحران قلمداد میشود، نزد گروه دیگر امری عادی باشد. در این معنا بحران، مفهومی کاملاً نسبی و به شرایط زمانی و مکانی وابسته خواهد بود.
با توجه به تعاریفی که در بالا آمد، میتوان گفت بروز یک بحران در زمانی کوتاه، یکی از اصلیترین مشخصات آن است اما آیا واقعاً همیشه بحران در کوتاهمدت رخ میدهد؟ بنابراین تعریف باید لفظ «بحران» را از روی بسیاری از پدیدهها از جمله بحران کمبود آب، بحرانهای زیستمحیطی، بحران اعتیاد و طلاق جوانان، و … برداریم؟ در پاسخ باید گفت که در یک تقسیمبندی میتوان بحران را به دو نوع شوکزا (بحرانهای طبیعی) و خاموش (بحرانهای سیاسی-اجتماعی) تقسیم کرد. بحران، فقط سیل و زلزله نیست؛ کمبود آب هم بحران است، کارتنخوابی هم بحران است، هوای آلوده هم بحران است؛ اما اینها بحرانهایی نهفتهاند و تا هنگامی که به نقطهی اوج خود نرسند، از دید مردم و مسئولان بهمثابه بحران قلمداد نخواهند شد و حتی گاهی فراموش شده باقی میمانند. بحرانهای ناگهانی (شوکزا) در لحظهای معین از ناکجا سردر میآورند؛ ولی بحرانهای تدریجی (خاموش) بهمرور تشدید میشوند و زمان لازم را برای توسعه و اجرای برنامههای مدیریت بحران در اختیار مدیران قابل میگذارند.
ارتباطات
ارتباطات در نظر اول مفهومی سهل و ممتنع است! در عین حال که گمان میکنیم تعریف کردنش ساده است، اگر در لحظه بگویند تعریفی واحد و یک خطی از آن ارائه دهید ممکن است از پس این کار ساده برنیاییم. با این وجود، تعریف ارتباطات به سادهترین شکل آن انتقال پیام از فرستنده به گیرنده از طریق کانالهای (رسانه) گوناگون است. ارتباطات، فرآیندی است از به اشتراکگذاری تجربهها و دانشها. ما با اشکال گوناگون ارتباط، از میان فردی و گروهی گرفته تا ارتباطات جمعی، مواجه هستیم. دکتر کاظم معتمدنژاد نقش ارتباطات را انتقال و انتشار اطلاعات و آگاهیها و ایجاد پیوستگی اجتماعی و اشتراک فکری و همکاری عمومی میداند. تعریفی که میتواند در زمینه ارتباطات بحران، چراغ مسیر باشد.
ارتباطات بحران
اگر ارتباطات و بحران در کنار هم قرار بگیرند و هدفشان مدیریت وضعیت خارقالعادهای باشد که رخ داده است یا پیشبینی میشود که رخ بدهد آن موقع با مفهومی به نام ارتباطات بحران سروکار داریم. در تعریفی دقیقتر فرآیند ارتباط که قبل، حین و بعد از بحران شکل میگیرد را ارتباطات بحران مینامیم. ارتباطات بحران جنبههای گوناگونی دارد و میتواند در بین افراد، مردم و دولت، مردم و سازمانها، بین سازمانها و حتی بین دولتها شکل بگیرد. از دیدگاه دکتر احسان شاه قاسمی، ارتباطات بحران یک فرآیند پیچیده و بلندمدت ارتباطی میان تمام افراد درگیر در بحران است که کارآیی خود را در هنگام بحران نشان میدهد. در نتیجه ارتباطات بحران یکسویه، عمودی و فقط از بالا به پایین نیست.
رسانههای جمعی یکی از قدرتمندترین ابزار مدیریت افکار عمومی در تمام مراحل بحران هستند و این یعنی دانش ارتباطات میتواند تا چه اندازه در حوزه بحران کارآیی داشته باشد.
تسلط بر ارتباطات بحران یک ابزار ضروری برای هر فرد حرفهای است که با شرایط بحرانی روبهرو میشود. اگرچه ممکن است این مهارت با توجه به اهمیت عوامل دیگر در اقتصاد هر سازمانی مانند کارایی، منابع انسانی، منابع مالی و یا منابع فنی، یک مهارت دست دوم در نظر گرفته شود. از آنجا که در هر دو نوع بحران – بحرانهای طبیعی و بحرانهای انسانی/اجتماعی -، به اعتبار «شدت تهدید»، «تداوم زمانی» و «درجه آگاهی از آنها» نظام و ساز و کارهای ارتباطی مختل میشوند و رسانهها هم به لحاظ فنون و روشها و هم به لحاظ مضمون و محتوا قدرت انتقال تام و تمام پیامها را از دست میدهند، «ارتباطات بحران» اهمیت و نقش ویژهای پیدا میکند.
اما ارتباطات بحران میتواند مربوط به مسائل محدودتری هم باشد در آن صورت نمایندهی یک شاخهی تخصصی از رشتهی روابط عمومی است که با محوریت کنترل، مسئولیتپذیری و شفافیت بهعنوان ویژگیهای ضروریاش، بهمنظور حفاظت و حمایت از یک فرد، یک شرکت یا سازمانی که اعتبارش با چالش همگانی روبهرو شده، طراحی شده است.
مدیریت بحران
مدیریت بحران تعاریف متعددی دارد اما ویژگی مشترک همهی این تعریفها آن است که مدیریت بحران واکنشی است به رخداد، پس مقدم بر بحران نیست. مک کارتی تعریف کوتاه و مختصری ارائه میکند: پاسخدهی به بحران. روزن کل فرآیند کاری که برای حلوفصل بحران انجام میشود را مدیریت آن میداند و ربیعی مدیریت بحران را در انتخاب بهترین مسیر برای فوریترین اقدام خلاصه میکند.
نیاز به برنامهریزی فوری، غافلگیرشدن، تصمیمگیری اقتضایی، فقدان اطلاعات، زبان محدود و انتظار وقوع روندها و تحولات جدید از عواملی است که مشخصههای مدیرت بحران را شکل میدهند. آگاهی اولیه و تصمیمات مقتضی، هردو به یک میزان باعث ارزیابی زودهنگامِ خطرات، شناسایی فرصت و ایجاد راهبردهایی نوین میشوند که این موارد میتواند در روند مؤثر کنترل آسیب نقش داشته باشد و لذا ترمیم پرشتابی پس از بحران صورت گیرد.
ارتباطات مخاطره (ریسک)
ارتباطات مخاطره (ریسک) یکی از زمینههای مطالعاتی ارتباطات است که توسط روابط عمومی و سایر حرفههایی که با ارتباطات هدفدار (purposive communication) در حکومت و یا بخش خصوصی سر و کار دارند، به کار گرفته میشود. مفاهیم مهم نظری ارتباطات مخاطره بر اساس جامعه شناسی مخاطره (Sociology of Risk) و تحقیقات روزنامهنگاری پایه ریزی شده است.
ریسک را معمولا یک رویداد احتمالی با اندازههای مختلف میدانند که با توجه به اقدامات و شرایط محیطی مختلف، تخفیف یافته و یا شدیدتر میشود. از آنجا که در زمان ریسک، اعضای جامعه نیاز به اطلاعات دارند و اطلاعات میتواند در رهایی یا خروج آنها از موقعیت مخاطرهآمیز مؤثر باشد، «ارتباطات مخاطره» و «ارتباطات راهبردی مخاطره» (Strategic Risk Communication) در سالهای اخیر مورد توجه قرار گرفته است.
دانش ارتباطات مخاطره، صاحب نظران دانشگاهی و متخصصان رسانهای و روابط عمومی را برای دستیابی به تعامل مؤثر فرا میخواند و به شهروندان کمک میکند تا قضاوت مثبتی، علیرغم دشواریهای مختلف، نسبت به مفاهیم و تکنیکهای ارتباطی داشته باشند. هدف اصلی ارتباطات مخاطره تنها جلب حمایتهای افزونتر برای دستگاهها و سازمانهای مخاطرهآفرین یا کاستن از نگرانیهای گروهها و اعضای جامعه نیست. هدف اصلی اینگونه از ارتباطات علاوه بر آن موارد، شکلدهی گفتگویی سازنده و قانونمند برای شناخت، برآورد و کاهش ریسک و تبیین سیاستها و ارتباطات مرتبط با آن است.
روزنامهنگاری بحران
روزنامهنگاری بحران بهعنوان بخشی از دانش جهان ارتباطات، هم در حوزههای نظری و هم در عرصههای تجربی، مراحل اولیه و تکوینی را پشت سر میگذارد و هنوز دارای سبک خاصی نیست. این حوزه تا کنون بیش از آنکه بر پایهی رهیافتهای نظری پیشرفته باشد، بر مطالعات موردی و تجربههای پراکندهی محلی، ملی و منطقهای استوار بوده است.
روزنامهنگاری بحران را نمیتوان تنها در حوزهی روزنامهنگاری حرفهای مورد مطالعه قرار داد؛ چراکه حداقل با حوزههایی نظیر «جامعه شناسی ریسک»، «جامعه شناسی بحران»، و «مدیریت بحران» ارتباط نزدیک دارد و نظریات کاربردی این نوع از روزنامهنگاری را باید در این علوم دنبال کرد.
روزنامهنگاری بحران بهدلیل پیچیدگی و پردامنگی مقولهی بحران از سویی و دشواری برقراری ارتباطات تعاملی از سوی دیگر، به سادهگزینی مبتلا بوده است. بهدلیل همین ضعف تکنیکی و نظری، گرایش روزنامهنگاری بحران همواره بیشتر به سمت بحرانهای طبیعی بوده است تا بحرانهای اجتماعی و انسانی. با این مقدمات، این نتیجه حاصل میشود که تلاشهای بیشتر برای تدوین نظریات و رهیافتهای تجربی و تولید ادبیات تخصصی برای روزنامهنگاری بحران بهمنظور تفکیک آن از حوزههای مشابه همچون ارتباطات ریسک و ارتباطات بحران، امری ضروری و لازم است.
نقشه توسعه ارتباطات بحران در آکادمیهای علوم ارتباطات
یک جستجوی کوتاه در گوگل کافی است تا با حجم قابلتوجهی از اطلاعات در حوزهی ارتباطات بحران روبهرو شویم. این اطلاعات، تنها از جنس مقالهها و کتابهایی نیستند که چند استاد در گوشه و کنار دنیا و در نتیجه مطالعههای استادانه خود، گریزی به آنها زده باشند. در بین حجم نتایج، میتوانید سایتهای دانشگاهی فراوانی را ببینید که برنامههای تحصیلی متنوعی در حوزه ارتباطات بحران، به دانشجویان و دانشگاهیان سراسر دنیا معرفی میکنند. شما میتوانید در همان صفحات نخست جستجویتان، دربارهی ارتباطات بحران بهترین دانشگاهها و پژوهشکدههای جهان، رشتههای کارشناسی ارشد (master program)، دایرهالمعارفهای تخصصی (handbook)، برنامههای پژوهشی (research program)، ژورنالهای علمی- پژوهشی و حتی دانشکدههایی را بیابید که در ذیل این عنوان آمدهاند.[۱]
بهنظر میرسد که توسعه حوزههای مطالعاتی ارتباطات بحران، به شکل میانرشتهای و در پیوند با عناوین به ظاهر متمایز رخ داده است. بهعنوان مثال، در برنامه آموزشی دانشگاهها، میتوان ارتباطات بحران را در حوزه پزشکی و بهداشت پیدا کرد.[۲] زیرعنوانهایی همچون سلامت، وقایع طبیعی (همچون زلزله و آتشفشان)، جنگ و بحرانهای اجتماعی، از جمله این عناوین متمایز است.
اما بهطور عمومی، عنوان ارتباطات بحران، همنشین و زیرمجموعه عنوانی کلیتر بهنام ارتباطات استراتژیک است. دانشگاه واشنگتن در ایالات متحده، در بخش آکادمیهای آنلاین خود، بهطور کلی این عنوان را یک زیرمجموعه مطالعاتی در حوزه ارتباطات استراتژیک تعریف کرده است. در دانشگاه گوتنبرگ و دانشگاه کنتاکی که مطالعات ارتباطی با ریز موضوعاتش پیگیری میشود، ارتباطات استراتژیک را مادر عناوینی همچون ارتباطات ریسک، ارتباطات مخاطره و بحران و ارتباطات سلامت یا علم در نظر گرفتهاند.
منظور از مطالعات استراتژیک، ابعادی از علوم است که از ترکیب جنبههای نظری و الگوهای مطالعاتی با حوزههای پیشبینی، تصمیمگیری و مدیریت بهوجود میآید و سرانجام کاربردی میشوند. منظور از کاربردیشدن ارتباطات، کاربرد فنی همچون روابط عمومی، تولید رسانهای یا ژورنالیسم نیست؛ بلکه کاربردی کلان است که مسیرها و استراتژیهای حرکت و تصمیمگیری در یک جامعه یا سازمان را مورد بررسی قرار میدهد.[۳] حرکت از الگوها، نظریهها و اندیشهورزیها بهسوی پیوند با آیندهپژوهی، سیاستگذاری، برنامهریزی، تصمیمسازی و مدیریت، شاید آن مایهای باشد که واژه «استراتژیک» را در حوزه دانشگاهی معنا میکند. با این تعریف، بهنظر میرسد که یکی از برجستهترین حوزههای مطالعاتی برای پژوهشگاههای علوم استراتژیک و دانشگاههای پیشرو در این نظم جدید از علوم، ارتباطات بحران بوده و خواهد بود.
ارتباطات بحران در ایران
(این بخش بر اساس مصاحبهی اختصاصی «پندار» در خصوص «ارتباطات بحران» با دکتر مهدی منتظرقائم؛ مدیر گروه علوم ارتباطات اجتماعی دانشگاه تهران تهیه و تنظیم شده است. در برخی موارد مصاحبه نقل به مضمون شده است)
برای اینکه از جایگاه ارتباطات بحران در ایران آگاه شویم بهتر دیدیم تا به سراغ افرادی رویم که سالها در حوزه ارتباطات کار کردهاند و بهجهت دانش و تجربهشان، شناخت بیشتر و بهتری از وضعیت دارند. ما در تحقیقاتمان به این نتیجه رسیدیم که ارتباطات بحران بعضاً بهعنوان رشته یا گرایشهای ارشد و همچنین دورههای آموزشی در برخی دانشگاههای خارج از کشور وجود دارد؛ اما دکتر مهدی منتظرقائم، مدیر گروه ارتباطات دانشگاه تهران، در مصاحبه اختصاصی با «پندار» برای ما تشریح کرد که این حوزه هنوز به گستردگی برخی دیگر از شاخههای ارتباطات مثل ارتباطات سلامت و ارتباطات محیطزیست نیست. برخی دانشگاهها مثلاً در زمینهی ارتباطات سلامت دارای اسم و رسمی هستند و شهرتی جهانی در این زمینه دارند. این موضوع در مورد ارتباطات بحران کمتر مشاهده میشود.
دکتر منتظرقائم در پاسخ به این پرسش که آیا شرایط لازم برای بسط حوزهی ارتباطات بحران در ایران و توسعه آن بهعنوان یک رشتهی علمی در دانشگاه وجود دارد یا خیر؟ توضیح داد: من فکر میکنم بهعنوان یک گرایش یا بهعنوان یک درس یا بالاتر از آن بهعنوان مدرک در سطح ارشد، هم توانش را داریم و هم میتوانیم آن را گسترش دهیم؛ اما بهعنوان یک رشتهی مستمر که در یک جا راهاندازی شود و بعد باقی دانشگاهها ادعا کنند میتوانند آن را اجرا کنند، فکر میکنم چنین توانی نداریم و نباید وارد این زمینه شویم.
خوب است که بحث ارتباطات بحران در مقاطع سهگانه تحصیلی لحاظ شود و اساتید بخشی از فعالیتهای پژوهشی و سپس آموزشی خود را به آن اختصاص دهند. برای این مسئله میتوان هم دلایل معرفتی و هم دلایل اجرایی ذکر کرد. حداقل اینکه ما بهعنوان یک کشور هشتاد ملیونی درحال توسعه که تعداد بسیاری از بحرانهای طبیعی و غیر طبیعی را از سر میگذراند، احتیاج داریم که ممارست و تعمقی در ارتباطات بحران و شاخههای فرعی آن مثل ارتباطات ریسک، مخاطره، فاجعه و آسیبهای اجتماعی داشته باشیم. یک ضرورتش این است که نسلهای دانشگاهی بتوانند این را تثبیت کرده، گسترش داده و بهنسلهای بعدی منتقل کنند.
دکتر منتظرقائم ضمن قائلبودن به نقش مهم رسانهها و ارتباطات جمعی در خود بحرانها وپیشگیری یا بازسازی آنها بیان کرد: در بحث بحرانها اگر ما بتوانیم عوارض وقوع بحران را بهواسطهی درایتمان قبل از وقوع [کاهش دهیم] و یا بهواسطهی کاردانی، دقت و سرعت عملمان در مرحلهی امدادرسانی بتوانیم کاری انجام دهیم، با عمل چند ده متخصص ارتباطات مخاطره و غیره، نفع ملیای که میبریم از نظر هیجانی و عاطفی چقدر میتواند باشد؟ اینها شاخهها و حوزههایی است که وجودش در سطح ملی میتواند به بهینهکردن هزینههایی که صرف میکنیم و جلوگیری از افزایش هزینهها و کمکردن هزینههای طبیعی و غیرطبیعی و سیاسی و فرهنگی کمک کند.
دکتر مهدی منتظرقائم در پی صحبتهایش، راهحل توسعهی ارتباطات بحران در دانشگاه و در کشور را این گونه شرح داد: [بهطور کلی] تلاش برای توسعهی ارتباطات بحران یا سایر شاخههای ارتباطی بسیار موجه و پسندیده است؛ منتها راهش این است که ما از تربیت چند متخصص شروع کنیم. یعنی باید برخی از اساتید دانشگاه بهطور تخصصی در این حوزه کار پژوهشی و پایاننامهای و تألیفی کنند و بهشکل درس و جزوه و مقاله برای دانشجویان تعریف شود، چندین نفر از اساتید در این حوزه از مرحلهی آگاهی فراتر رفته و تمرکز اول یا نهایتاً دومشان را روی ارتباطات بحران بگذارند و به دانش و بینش کافی در این زمینه برسند و بعد در آن هنگام است که میتوان به ایجاد یک شاخهی ترکیبی یا گرایش فرعی در مقطع ارشد فکر کرد. زمانی که بهعنوان گرایش مطرح شد اگر بتواند چند سال دوام پیدا کند و آثار خودش را براساس منافعی که گفتم نشان بدهد و اگر از طریق وزارت علوم، اساتید و جامعهی علمی حمایت شود کمکم این شرایط بهوجود میآید تا تبدیل به یک گرایش و رشتهی تثبیتشده شود. [در مورد ایجاد رشته] باید حواسمان به این باشد که بیگدار به آب نزنیم؛ چون یک سری حوزهها بودند که وقتی تبدیل به رشته شدند نهتنها خیری نداشتند بلکه وبال گردن نظام معرفت، ملت و دولت شدند. وقتی تا دهها سال انسانهایی با لقب خاصی تربیت و وارد میدان کار میشوند دیگر نمیشود اصلاحش کرد. شما نمیتوانید آن رشته را منحل کنید یا اصلاح درونی برایش انجام دهید.
حقیقت راهاندازی این رشتهها و توسعهی علم و پژوهش چیزی است که نمیتوان نادیده گرفت. پیشنیازهای لازم برای راهاندازی این رشتهها بسیار ضروری است. من به اندازهای که در حوزهی ارتباطات بحران دخالت داشتم، [میدانم که] دستگاهها و ارگانهایی که هستند، پذیرای دانشگاهیان و بهطور کلی متخصصهای ارتباطات نیستند.
نظام نظارت بر مدیران ما باید مبتنی بر شاخصهای علمی باشد. وقتی چنین چیزی نیست چرا آدمها باید به این فکر بیفتند که محقق و مشاوری خارج از گروه را وارد خود کنند و اسراری را برایشان آشکار یا آنها را به نقصانهایی آگاه کنند که بعداً ممکن است این اطلاعات در سطح عمومی مطرح و ضدّ خودشان استفاده شود؟ حلقههای اجرایی ما فوقالعاده بسته است و اتفاقاً رو به دانشگاهیان مستقل و پیشتاز که آنها ممکن است موتضع هر چند سازنده ولی انتقادیتری داشته باشند، خیلی بستهتر عمل میکند.
هنگامی که ما از ساخت و ایجاد یک رشتهی جدید صحبت میکنیم؛ یعنی باید بافتار موجود مفاهیم، ارزیابی و نظارت درون نظامهای اجراییمان دگرگون شود. قدرت اصلی دست ساختارهای اجرایی ماست و در اینجا دانشگاهها و آموزش عالی استقلال لازم از نظر سیاسی، اقتصادی و اجرایی را ندارند. مثلاً [هزینهی] استاد دانشگاه چند میلیون تومان بیشتر نیست اما برای تربیت دانشجو نیاز به دهها و دویست سیصد میلیون بودجه است. این را استاد نمیتواند تأمین کند و ناچار باید برود با دستگاهها کار کند. دستگاهها هم ملاحظات خودشان را در زمینهی تخصیص بودجهها دارند.
خلاصه آنکه در حال حاضر ما در حوزهی ارتباطات بحران تعدادی از اساتید یا فارغالتحصیلان را داریم که در این زمینه کار تألیفی کرده و مقالاتی را نوشتهاند، تعدادی نشست و سمینار هم با این موضوع برگزار شده است، تمایل اساتید و گروه هم بیشتر از اینها بوده اما در هر صورت میزان توفیق حاصل شده همین قدر بوده است.
نکته اینجاست که مطالبه برای عرضهی چیزی آغاز یک فرایند است نه پایانش. اتفاقی که الآن دارد میافتد این است که دانشجویان و مسئولان بهعنوان دوسوی قدرت از پایین و بالا مطالبههایشان را از اساتید و گروهها افزایش دادهاند. این خیلی خوب است؛ اما دقت کنید این مطالبهگری اگر بخواهد صرفاً برای تولید چیزی و بدون توجه به الزامات و شرایط و پیشنیازها باشد، ما را بیشتر درگیر گفتمان فرافکنی و مجرمیابی میکند.
ما اگر بخواهیم یک گفتمان ملی بر سر علل توسعه یا عدم توسعهی زیر شاخههای فرعی در حوزهی ارتباطات داشته باشیم، باید واقعاً تمام زوایای مختلف را جمع کرده و گفتوگو کنیم تا بتوانیم به راهحلهایی برسیم.
منابع:
- خانیکی،ه، ۱۳۸۷، ارتباطات مخاطره، ارتباطات بحران: زمینهها، مفاهیم و نظریهها، فصلنامه علمی_ترویجی وسایل ارتباط جمعی، شماره ۲، شماره پیاپی ۷۴، ص ۸۱
- ربیعی، ع.، شاه قاسمی، الف. )۱۳۸۷(. نقش ارتباطات در مدیریت بحران. فصلنامه مطالعات فرهنگی و ارتباطات،۷، ۸۱-۶۱٫
- روشندل اربطانی، ط، صلواتیان، س، ۱۳۸۹، طراحی مدل نقش رسانههای جمعی در مدیریت مرحله پیش از بحران، فصلنامه علوم مدیریت ایران، ۱۷، ص ۱۱۱_۸۹
- فرقانی، م م، ۱۳۸۷، روزنامهنگاری بحران؛ دوتصویر ملی، فصلنامه علمی_ترویجی وسایل ارتباط جمعی، شماره ۲، شماره پیاپی ۷۴، ص ۴۹
- کرمانی، ز ر، ۱۳۸۷، عکاسی و بحران، فصلنامه علمی_ترویجی وسایل ارتباط جمعی، شماره ۲، شماره پیاپی ۷۴، ص ۱۸۷
- Sellnow,T.L.andSeeger,M.W.(2013),TheorizingCrisis communication,Chichester:John Wiley & Sons,Inc
- Irimies,C(2016),Effective Communication in Crisis Situations,Journal of Media Research,۳(۲۶),pp. 115-121
[۱] مراجعه کنید به :
- سایت رسمی دانشگاه گوتنبرگ :
http://jmg.gu.se/english/research/crisis-communication
- سایت رسمی دانشگاه واشنگتن ایالات متحده، بخش آکادمیای آنلاین : http://programs.online.american.edu/msc/masters-strategic-communication/courses/crisis
- Coombes, Timothy W / holladay,sherry J , “The handbook of Crisis communication, wiley-black poblication , 2010
- سایت رسمی دانشگاه کنتاکی:
https://ci.uky.edu/grad/primary-communication-interest/riskcrisis-communication
[۲] مراجعه کنید به:
- Study.com
http://study.com/articles/Graduate_Degrees_in_Health_Risk_and_Crisis_Communication.html
[۳] مراجعه کنید به :
- سایت رسمی دانشگاه واشنگتن ایالات متحده ، بخش آکادمیای آنلاین:
https://www.online.wsu.edu/grad/StratComm.aspx
پایان پیام