وزیر ارتباطات گفت: با مصوبهای که به زودی ابلاغ میشود مشکل دریافت پیامکهای تبلیغاتی ناخواسته برای مشترک حل خواهد شد و این پیامکهای سیاه به پیامکهای سفید تبدیل میشود.
پایگاه خبری گلونی، محسن فراهانی: فکرش را بکن. آخر برج است و نشستهای به انتظار اساماس حقوق. منتظری تا واریز شود و واریز کنی. کرایه خانه را. شهریهها را. اقساط شرعی وام بانک و دیرکرد شرعیتر آن را. پول آب و برق و گاز جدا.
چشمان نگرانت خیره به گوشی تلفن همراه است و زیر لب اَمَن یُجیب میخوانی تا زودتر صدای پیامک حقوق بلند شود. ناگهان لحظهی موعود فرا میرسد. صدای اسماماس چون نوای استاد بنان روحت را جلا میدهد. از جایت بلند میشوی و شیرجه میزنی به سمت تلفن همراهت. الحق که لقب عقاب آسیا برازندهی توست.
اما با دیدن متن پیام آتش میگیری. خراب میشوی. در خود فرو میریزی. درست مثل پلاسکو. هیچ مسئولی هم پاسخگو نیست. باز مثل پلاسکو. پیامک دریافتی، تبلیغاتی است. محصول ویژهی آقایان نصف قیمت. عصبانی میشوی. مثل حاتمیکیا. میخواهی شکایتت را پیش خدا ببری. موبایلت را گوشهای پرت میکنی و میگویی: تو این بیپولی محصولات ویژهی آقایان را کجایم بگذارم؟
ناگهان صدای اساماس بلند میشود. خوشحال از اینکه این بار دیگر پیامک حقوق است، باز شیرجه میزنی. با شوق موبایلت را برمیداری و پیامک را میخوانی. همان سامانهی تبلیغاتی قبلی است. در جواب سوالت نوشته است: «اونجا»
چند دقیقهی بعد باز پیامک میآید. باز خوشحال میشوی. باز تبلیغ است. باز فحش میدهی. باز پیامک میآید. باز خوشحال میشوی. باز تبلیغ است. باز فحش میدهی. همانطور که هر چهار سال رای میدهی. خوشحال میشوی. میبینی شعارها تبلیغاتی بود. ناراحت میشوی. فحش میدهی. باز رای میدهی…
تا شب پای موبایل مینشینی. ۲۰۰ بار پیامک میآید. ۲۰۰ بار شیرجه میزنی. ۲۰۰ بار فحش میدهی. تا اینکه همکارت تماس میگیرد. چیزهایی میگوید و قطع میکند. غافلگیر میشوی. انگار که تو رئیس مدیریت بحران کشوری و خبر بارش برف در زمستان را شنیدهای. در همان حد غافلگیرانه. همکارت میگوید صبح حقوق واریز شده است. اما تو پیامکی دریافت نکردهای. موجودی میگیری. حقوق در حسابت است. اما پس چرا پیامک حقوق نیامده؟
صبح میشود. شال و کلاه میکنی. به بانک میروی. علت را جویا میشوی. صندوقدار بدون آن که سر بلند کند میگوید: «شما باید سالی ده هزار تومن بدی تا پیامک بانکت قطع نشه. میدی؟» چارهای نداری. میگویی: «میدم». میگوید: «بده». میدهی.
از بانک خارج میشوی. با خودت میگویی ای کاش مثل بانک که پول میدهی تا برایت پیامک بیاید، جایی هم بود که پول میدادی تا پیامکهای تبلیغاتی نیاید. ناگهان یک پیامک تبلیغاتی دریافت میکنی. میخوانی. همان تبلیغ محصولات ویژهی آقایان است. این بار نوشته است: «داداش ما ده هزار تومن میگیریم دیگه تبلیغ محصولات ویژهی آقایان برات نمیفرستیم.» سریع ده هزار تومان را پرداخت میکنی. دیگر پیامک نمیآید. خوشحال میشوی. ذوق میکنی. خدا را شکر میگویی. ناگهان باز پیامک میآید. میخوانی. نوشته است: «محصولات ویژهی بانوان موجود است». باز فحش میدهی.
پایان پیام